سلام،من الهام هستم،۲۲ساله،ترمهای اول دانشگاه بودم که از یه پسری خیلی خوشم میومد،همکلاسیم نبود ولی توی دانشگاه خیلی میدیدمش،قدش حدود ۱۹۰ بود همیشهام با دوستش بود که تقریبا هم قد بودن،ولی این توپر بود،بعدا فهمیدم اسمش کیوانه خلاصه یه روز تو بوفه بودیم اون ۲تا اومدن جلو منم با دوستم سحر بودم،دوستش(محمد)از اون بچه شرا بود که دست کمی از سحر نداشت،شروع کردن با هم حرف زدن،کیوان هم به من گفت شما برا من خیلی آشنا اید،انجمن نجوم نبودین؟(کلا میخواستم بگم خودتی ولی چون خیلی ازش خوشم میومد چیزی نگفتم)اون روز گذشت اونا شماره هاشونو دادن به ما،سحر هم شمارشو داد به محمدو یه قراره ۴تایی گذاشتیم،خلاصه دوستیمون از اونجا شروع شد،من میخوام یکی از آخرین سکسها مونو براتون تعریف کنم چون اون اولی هاش خیلی مسخره بود چون هیچکدوم هیچی حالیمون نبودو من اصلا ارضا نمیشدم فقط دوس داشتم بغلش کنم اینا،خلاصه چند وقت پیش خونه دوستش خالی شدو کلید گرفت رفتیم اونجا،من قبلش رفتم اپیلا سیون کلی به خودم رسیدم،دیگه راه افتادم که چیکار کنم که اون دوس داشته باشه،اونم همینطور،خلاصه ظهر بود که رفتیم اونجا،چون از صبح هم دانشگاه بودیم جفتمون خیلی گرسنمون بود،تو راه ساندویچ گرفته بودیم و ذغال،رفت تو آشپز خونه ذغالها رو گذاشت روی چراغ،نوشابهها رو ریخت تو لیوان اومد پیش من تو حال،اول یکم لب هم دیگرو خوردیم بعد دیگه داشتم از گشنگی میمردم که گفت غذاتو بخور عزیزم،بعد که غذا تموم شد،یه قلیونه باحال درست کرد،من از چایی و قلیونه بعد غذا خیلی خوشم میاد،خلاصه این وسط یه شیطنتهایی میکردیم وقتی قلیون تموم شد،تلویزیون رو روشن کرد گذاشت یه کانالی که آهنگ آرش و گذاشته بود،منم رفتم نشستم رو پا ش شروع کردم لبها شو خوردن،اونم گردنمو خوردو آروم سینهها مو میمالید،کیرشو که شق شده بود حس میکردم،نمیدونین واسه یه دختر چقدر لذت بخشه که تو بغل کسی باشه که خیلی دوسش داره،تو اون لحظه دوس داشتن و شهوتام با هم قاطی شده بود،تاپ مشکیمو در آورد شروع کرد سینهها مو از رو سوتین مالیدن،واااای،بعد یه دستشو گذاشت پشتم اون یکی هم زیر زانوم بلندم کرد ،این کارش صد برابر حشری م کرد،همونجوری بردم تو اتاق خواب گذشتم رو تخت،خودش خوابید روم آروم لبها و گردنم رو خورد، محکم لباش رو گاز گرفتم اونم محکم تر گردنمو خورد،بعد اومد پائین یکم بین سینهها مو لیس زد بعد سوتین صورتی مو در آورد،سینهها م بزرگ نیست،سایز ۷۰ ،من قدم ۱.۶۸ وزنم ۵۸،تو پرم پوست بدنم هم خیلی نرمه و تقریبا سفید،شروع کرد سینهها مو خوردن صدای اه و نالهام بلند شده بود وقتی سر سینم رو گاز میگرفت خیلی حشری میشدم اونم با دستش از رو شلوار کسمو میمالید،بعد بهش گفتم حالا من،اون خوابید زیر من رفتم روش،یکم لب و گردن بعد دکمههای پیرهنشو یکی یکی باز کردم و درش آوردم وای بازو های ورزشکاری شو خیلی دوست دارم،بعد رفتم پائین تر کمر بندش رو هر کار کردم باز نشد،خودش بازش کرد،زیپشو باز کردم،یکم همون طوری کیرشو مالیدم،بعد شرتو شلوارش رو در آورد،منم شلوارم رو در آوردم،اومد روم خوابید،کیرشو گذشت رو کسم وااای خیلی داغ بود،یه کم رو کسم عقب جلو کرد،بعد خوابید کنارم طوری که پشت من بود،با دستش سینهها مو گرفت کیرشم از پشت گذاشت رو کسم عقب جلو میکرد،صدای اه اهام کل خونه رو بر داشته بود،اونم هی حرکتش رو تند تر میکرد،یهو حس کردم رفتم رو هوا،واااای ارضا شدم،اونم همون موقع یه اه کشید سریع کیرشو برداشت گرفت رو کمرمو آبشو خالی کرد اونجا،منم بی حال بی حال همینطوری رو شکم خوابیدم،یکم که گذشت دستمال و از میز کنار تخت برداشت،کمرمو پاک کرد،بعد آروم شروع کرد ماساژ دادنم،امیدوارم خوشتون اومده باشه،ببخشید به خاطره اشکال هاش چون این اولین بار بود که داستان نوشتم.نوشته الهام
0 views
Date: November 25, 2018