عشق بازی درجه 1

0 views
0%

سلام داستان بچه هارو تو این سایت خوندم بنظرم خیلیاش دروغه ولی هرچی که باشه نباید فحش داد.درضمن بعضیا هم که میگن این سایت تحاجم فرهنگیه وعوامل بیگانس باید بگم شما ک ادم سالمی هستید تو این سایت چیکارمیکنید؟سکس ولذت از سکس چیزیه که همه دوسش دارن.حالا بعضیا اهل خیانتن بعضیا نیستن.بگذریم.من اسمم اشکانه20سالمه البته بگما اسما همش مستعاره شرمنده داستان طولانی شد خواهشا ببخشید.بریم سر اصل داستان.3سال پیش بود یعنی وقتی که 17 سالم بود.سال دوم دبیرستان بودم.یه روز سرکلاس فیزیک یکی از بچه ها بهم گفت یه دختره تو محله ماهستش خیلی دافه فقط هرکاری میکنم پا نمیده.اسمش پریساس.اینم شمارشه.زنگ بزن مخشو بگیر البته اگه تونستی چون به هیچ وجه پانمیده. من گفتم ولمون کن پدر پولم مگه اضافس خلاصه شرط بستیم سر50هزار تومن.اخه تاحالا نشده بود که دست رودختری بزارمو نتونم مخشو بزنم.قیافموهیکلم بد نیس تیپمم خوبه ولی چیزی که توش خیلی واردم زبون ریختنهاومدم خونه خیلی خسته بودم اخه زنگ اخر ورزش داشتیم.بعد این که ناههار خوردم رفتم که بخوابم . ی یاد پریسا افتادم.زنگ زدم به شمارش.یه صدای خیلی تحریک کننه گفت بفرمایید؟من گفتم سلام خوبی؟باور کنید نذاشت دیگه بحرفم تلفونو قطع کرد.اعصابمو بهم ریخت دوباره زنگ زدم بهش.ولی این بار مامانش جواب داد..لی من حرف نزدمو قطع کردم.بیخیال شدم با خودم گفتم ای دله غافل50تومن رفت تو پاچم.بعد یکی دو ساعت نگ زدم باز جواب نداد.اس ام اس زد که توروخدا انقد زنگ نزن.گفتم زنگ بزن من از اس ام اس خوشم نمیاد.زنگ زد.مثل ابر بهار گریه زاری میکردقسمم میداد که زنگ نزن گفتم قصدم امر خیره گفت من اهل رفاقت نیستم.به خاطر گریه زاری هاش خیلی دلم به حالش سوخت.گفت یکی ازهمسایه هامون شمارمو گیر اورده داره پخش میکنه گفت چون سیمکارتم دایمیه نمیشه عوضش کنم.خیلی خیلی دلم به حالش سوخت.میگفت تو معلومه پسر عوضی نیستی وگرنه همین5دقیقه هم باهات حرف نمیزدم..خلاصه اون شب گذشتو من رفتم فردای اون روز مدرسه پسررو حسابی زدم.چون4سال بود که کیک بوکس میرفتم هیچکس زورش بهم نمیرسید.پسررو تهدید کردم که شمارشو پریساروبه هیچ کس نده.ازاون به بعد کار من شده بدود اینکه مزاحمای پریسارو بپرونم.چون دختره خوبی بودو دلم به حالش میسوخت اینکارو میکردم.خیلی ازش خوشم میومد میگفت تاحالا رفیق نداشته راستی 15سالش بود خیلی ازش خوشم اومده بود امارشو که دراوردم بچه پولداره خلاصه بعد روزی2500 تا اس ام اس تونستم مخشوبزنم.انقد برام شارژ میخرید که من شارژارو به دوستام میفروختم.یک ماه از اشناییمون گذشت ولی باور کنید تمایلی به دیدنش نداشتم.چون حوصلشو نداشتم5-6بار باهاش قرار گذاشتم ولی هی میپیچوندمش.نمیدونم چراولی هی گشادی سیر میکردمبعد سه ماه حاضر شدم که برم ببینمش چون گفت واسم یه ساعت خریده به خدا فقط به خاطر کادو رفتم.با فامیلشون یعنی دخترداییش اومد پریسا خیلی خجالتی بود حتی یه بارم نگام نکرد.ولی دخترداییش که21سالش بود پررو بود.همش واسه5دقیقه پیش هم بودیم.ولی تو همون 5دقیقه تصمیموگرفتم که بکنمش.الکی بهش میگفتم عاشقتم یکاری کردم که سه ماه بعد بهم گفت تو اگه من ازدواج نکنی خودمو میکشم منم میگفتم ایشالا بعدن. یه شب که داشتیم تاصبح اس بازی میکردیم بحثو کشوندم به سکس گفتم دوس دارم باهات سکس کنم.هر کاری کردم قبول نکرد.یه روز که میخواستم برم ببینمش گفت بیا بالا پشت بوم ولی مخصوصا کاری نکردم تا که بهم اعتماد کنه.خلاصه9ماه از دوستیمون میگذش عاشقش شده بودم.تصمیمو گزفتم که تو اینده باهاش ازدواج کنم.عاشش شده بودم.مامانو باباش یه روز رفته بودن خونه خالش بهم گفت دلم واست تنگ شده بیا پیشم ولی بیا خونمون.رفتم خونشون.داشتم شاخ درمیووردم.یه تاپ سبز پوشیده بود به یه شلوارک لی.واقعا بهش میومد.اخه واقعا هیکلش قشنگ بود.اون لباسا واقعا به پوست سبزش میومد.بهم گفت نیای منو بخوریگفتم نگو که گشنم شد گرفتم نشستم ی لیوان دلستر برام اورد.نشست کنارم.بدون اینکه بهش چیزی بگم بقلش کردمو شروع کردم به خوردن لباش..واقعا لبی که از عشقت میگیری با لبای شهوتی فرق میکه.لباش خیلی بهم ارامش میداد طعم گیلاس بود خیلی شیرین بود ولی اون اصلا لب گرفتن بلد نبود فقط لباشو سفت کرده بود با این وجوود خیلی خوب بود.ارم اروم اومدم رو گردنش شروع کرده به خوردن فقط میگفت اشکان عاشقتم من امروز در اختیار توام..دستشو گذاشتم رو کیرم و شروع کرد به مالیدن.بهش گفتم کیرمو بخور گفت بدم میاد منم شروع کردم به خوردن سینه هاش.سایز سینه هاش70بود سفت هم بود سینه هاش بهترین چیز تو بدنشه.سینه هاشو میک میزدمو با زبونم نوک سینشو میمالوند قبلش زیاد سکس کرده بودم به خاطر همین سکسو حسابی بلد بودم.کل سینه هاش کبوده کبود شد یادم رف بگم اصلا سوتین تنش نبود.بعد شلوارکشو در اوردمو شرو کردم به خوردن پاش از نوک انگشتاش شروع کردم تا این که رسیدم به شورتش.شورتش لامبادا بود رنگشگ مشکی ادکلن بدنش داش دیوونم میکرد قلنبگیه کسشو از رو شورت راحت میشد دید.خیلی قلنبه بود شورتشو شروع کردم به پایین کشیدنو خوردن کسش.انقد کسشو زبون میزدمو میخوردم که دیدم داره گریه زاری میکنه میگه اشکان دارم میمیرم منو بکن پیرنمو دراوردم اومد کمر بندمو وا کرد برا چند دقیقه زل زده بد به شورتم اخه کیرم قشنگ معلوم بود یهو دستشو کرد زیر شورتم شروع کرد به مالوندن کیرم ولی اصلا بلد نبود.تازه کار بود.منم ک دیدم اینجوریه لای پاشو وا کردمو شروع کردم به خوردن سوراخ کونش خیلی قلقلکش میومد با نوک زبونم هی سوراخشو بازی میدادم بعد به زور یه انگشتمو کردم تو کونش خیلی تنگ بود. کیرمو تفی کردمو اروم کردم تو کونش.یهو دیدم پرید هوا رفت تو دستشویی رفتم دم دستشویی گفت دارم میمیرم بعد 10دقیقه اومد بیرون شروع کردم به لاپایی کردنش از شهوت داشت میمرد.فقط یه کلمه میگفتعاشقتم.ابم که خواست بیاد ریختم رو شکمش اخه کیرم زیر کسش بودبا دسمال کاغذی که بقلمون بود ابمو پاک کرد شروع کردیم به لب گرفتن..سکسش خیلی خب بود درسته که اون چیزی بلد نبود ولی سکس با عشق قشنگه.هنوزم باهاش دوستم.خونواده هامون میدونن با همیم.منم هفته ای یه بار میرم پیشش یعنی خونشون.هردفعه هم سکس داریم.ولی الان فرقش اینه که خیلی حرفه ای شده و سکسامون خیلی خیلی داغ شده.سکسو من بهش یاد دادم.هیچوقتم ترکش نمیکنم چون که اولینو اخرین عشق زندگیه منه.واقعا هم به سکس باهاش عادت کردم.خوشحال میشم که نظراتونو بدونم که اگه خوشتون اومد من سکسای دیگمو باهاش بگم.سکسایی که هیچکس نمیتونه تجربه کنه چون این سکسا فقط وقتی اتفاق میوفته که عشق وجود داشته باشه.منتظر نظراتونم.باینوشته‌ اشکان پسربد2012

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *