عشق زیبا و تن ناز من

0 views
0%

سلام دوستان خسته نباشید امیدوارم از داستانی که نوشتم لذت ببیرد وخوشتون بیاد.اسامی مستعار هست وداستان یکم طولانیه ولی مطمءنم خوشتون میاد.واگه غلط املایی داشت به بزرگواری خودتون ببخشید.بعداز چندسال سختی وبیدار ماندن شبانه وهم سخن شدن باستاره ها تونستم رشته مورد علاقم تو دانشگاه قبول بشم،روزای اول دانشگاه خیلی عادی می گذشت وبا بچه ها ی رشته پزشکی تقریبا آشنا شده بودم ازبین یکی از دخترای دانشگاه یه دختری بود که خیلی مغرور بود وبهترین رتبه رو بین ماداشت به هیچ عنوان تو چهره پسرای کلاس نگاه نمی کرد چهرش خیلی ناز ودلبرنده بود قدبلندی که داشت همراه صورت خیلی ظریفش وبینی کوچک، بین چشمان درشت سبزش ولبای غنچه ای خوشگلش که وقتی سرکلاس لبخند میزد همه رو محو خودش می کرد.وجالب تر ازهمه این بود از همه ما سنش کم تر بود وتو17سالگی پزشکی قبول شده بود.به خاطر اخلاق خوبی که داشت همه دخترای کلاس باهاش دوست بودند استاداهم به خاطر این همه نجابت وپاکی ودرس خون بودنش بهش خیلی اهمیت میدادن،اوایل اونم واسه من مثل بقیه بود فقط به عنوان یه هم رشته بهش نگاه می کردم اما از ترم سوم به بعد کم کم عاشقش شدم،حالا 18سالش شده بودوخانوم تر،میدونستم اون اصلا بهم توجهی نمی کنه اما شبی نبود به فکرش نباشم،تصمیم گرفتم کم کم موضوع علاقم رو بهش بگم ،یه روز بعد از تموم شدن کلاس تومحوطه دانشگاه بودیم که صداش کردم وباترس ولرز بعد از سلام کردن وعذر خواهی ازش خواستم جزوه خودش رو به من بده اما نتونستم ازعلاقه خودم بهش بگم.بعد از یه مدت کم کم سعی کردم خودم رو بهش نزدیک کنم اما اون اصلا هیچ توجهی نمی کرد وخیلی سرد برخورد می کرد همین نجابتش منو دیوونه کرده بود تصمیم گرفتم به یکی از استادام بگم که من مه رو رو دوست دارم ومی خوام ازش خواستگاری کنم. وایشون به من کمک کنند.استادام بعد از یک هفته شماره منزل وادرس رو به من دادند وبعد ازهماهنگی رفتیم خواستگاری. شب خواستگاری دل تو دلم نبود وخیلی استرس داشتم بعد از حرفای بزرگ تر ها ازمن ومه رو خواستن بریم تواتاق وصحبت کنیم. وقتی رفتیم تو اتاق مه رو، خودم شروع به صحبت کردن کردم ،مه رو ازم یه سوال پرسید که قند تو دلم اب شد،شما واقعا منو دوست دارید؟ منم گفتم اره مه رو خانم من شمارو خیلی دوست دارم وتواین مدت همیشه فکرم باشما بوده وشبی نبوده که من به شما فکر نکنم باور کنید من دوستتون دارم.دوروز بعد از خواستگاری خانواده مه رو زنگ زدن وگفتن مه رو جوابش مثبته.تااون موقع هیچ وقت به این اندازه خوش حال نبودم.بعد از مراسم عقد ورفتن مهمونا من پیش تک ستاره زندگیم موندم.وقتی رفتیم تو اتاق مه رو ،نشست رو تختش ومنم رفتم نشستم کنارش دستاش رو گرفتم تودستم توچشمای معصومش نگاه کردم با پایان وجودم بدن گرمش رو می خواستم وبغلش کردم واولین بوسه رو از لبش کردم.خیلی دلم می خواست لباش رو بخورم اما صلاح نبود واسه شب اول بخوام زیاده روی کنم.لباساش روعوض کرد ویک تاپ بندی صورتی وشلوارک سفیدی که خودم قبل عقد براش خریده بودم پوشیدخیلی ناز شده بود موهای مشکی بلندش بااون قدبلند واندام نحیف وباریک وسینه های خوش فرمی که تواون تاپ جلوه توجه می کرد منو حسابی تحریک کرده بود از رو تخت بلند شدم ورفتم پشت سرش واز گرنش بوس کردم وتوبغلم خودم گرفتمش وگفتم خیلی دوست دارم خودش لباش رو گذاشت رو لبام وبوس کرد هردومون خیلی خسته بودیم مخصوصا خانم خوشگلم که تو ارایشگاه بوده وبعدش هم که رفتیم آتیله وعکس گرفتیم.لباسام عوض کردم ورفتم رو تخت مه روتختش سلطنتی بود نسبتا بزرگ بودپیشش خوابیدم ،ازخوش حالی نمیدونستم چیکار کنم باورم نمیشد مه رو الان تو بغل من هستش،خیلی ناز خوابیده بود معصومیتش همیشه داد میزد حالا که توخواب دیگه محشر شده بود خودم رو بهش نزدیک تر کردم ،توبغلم گرفتمش و بوسش کردم وخوابیدم.واسه نماز صبح بیدارش کردم هردومون نمازمون رو خوندیدم ودوباره رفتیم خوابیدیم ولی دلم دیگه طاقت نداشتم وقتی خوابیدرو تخت رفتم روش واز لباش بوس محمکی کردم واروم شروع کردم به خورن لباش دستش رو گذاشته بود پشت کمرم واروم تکون میداد خودم رویکم بیشتر بهش فشار دادم ولباش محکم تر خوردم ،هیکلم رو تنش سنگینی می کرد به خاطر همین چرخی زدم واوردمش رو خودم واییییی چی میدیدم سینه هاش الان دیگه کاملا از تویقش معلوم بود سفید وخوشگل دلم می خواست سینه هاش رو بیرون بیارم وبخورمشون ولی نمی شد دلم نمی خواست فکر کنه من فقط واسه سکس می خوامش.سرش رو گذاشت رو سینه هام خوابید من خوابم نمی برد سرش رو نوازش می کردم وبوسه میزدم.بعد از دوساعت دیگه خودش بیدار شد لبام رو بوس کرد ورفتیم صبحانه خوردیم ،بهش گفتم اماده بشه بریم بیرون گشتی بزنیم. وقتی اومد تو ماشین محشر شده بود خط چشم مشکی که زده بود چشمای سبزش رو بیشتر جلوه میداد بارژلب صورتی کم رنگش وموهای مشکی منو محو خودش کرده بود خیلی خوش حال بودم حالا دیگه به همه امید وارزوهام رسیده بودم بهترین رشته دانشگاه، خانوم خوشگل از نظر مالی هم که هردوطرف خوب بودیم.برای اولین بار بود با یه دخترتوپارک راه میرفتم ،خیلی بهم میومدیم هردومون قد بلند وخوشتیپ.چرخی زدیم وگفتطاها من بستنی می خوام….چشم خانومی بیا بریم اونجا کافی شاپ هست ،رفتیم وبستنی خوردیم بعدش هم بردمش مجمتع تجاری تابرای خانومم اگه چیزی خواست بخرم،تویکی از مغازه ها دامن چین دار خیلی خوشگلی دیدم گفتم مه رو جان این دامنه چه طوره؟گفتاره خیلی خوشگلهدامن رو برد پرو کرد وقتی توپاش دیدم خیلی خوشگل بود وبهش میاومد حسابی سکسیش کرده بود همونجا یه تاپ خیلی سکسی انتخاب کردم دادم پوشید ، ،سینه هاش توی تاپ کاملا پیدا می شد اگه سوتین زیرش نمی بست وایییی که چی ناز شده بود،اگه تو خونه بودیم حتما اون سینه هاش رو دیگه می خوردم.دامن وتاپ رو برداشتیم ورفتیم چرخ دیگه ای زدیم چندتالباس دیگه ویه دامن خیلی کوتاه دیگه وفوق العاده تنگ واسش خریدم.ظهر هم باهم دیگه بیرون غذا خوردیم وبرگشتیم خونه.خانواده مه رو غذارو برده بودن بیرون از شهر بخورن واسه همین کسی خونه نبود.بهش گفتممه رو خانومی لباسارو می پوشی یه بار دیگه ببینم؟باشه طاها جان الان می پوشمهمون تاپه که خیلی سکسی بود با دامنه تنگه وکوتاه رو بهش دادم بپوشه.لباسارو پوشید اومد تا من ببینم از رو مبل بلند دشم رفتم طرفش سرم بردم زیر گلوش وبوس کردم ، محکم تو بغلم گرفتمش وگفتم مه رو خیلی بهت میاد منو تا دوهفته دیگه دیوونه می کنی کاش همین امروز عروسیمون بود..ازخجالت یکم سرخ شد وچیزی نگفت کم کم داشت یخش آب می شد وقتی لباسارو می پوشید حسابی تحریک میشدم وکلی سعی کردم راست نکنم اما ضایع کردم ومه رو فهمید اما به روی خودش نیاورد.اومدنشست توبغلم لباش رو گذاشت رو لبم بوس خیلی محکمی کرد وواسه لباسا تشکر کرد ،بعد از کلی قربون صدقه رفتن لباش رو تودهنم کشیدم وشروع کردم به خوردن دیگه داشت بیحال می شد ولی ول کنش نبودم لباش رو مک میزدم ومی خوردم ،سرم بردم زیر گلوش چندتا بوس کردم واروم اروم مک زدم ولیس زدم گاز خیلی کوچولوییی گرفتم.از توبغلم بلندشد ورفت که لباساش رو عوض کنه پشت سرش رفتم تو اتاقش بلوزش رو دراورد از پشت بغلش کردم وبادستام سینه هاش رو گرفتم شروع کردم به بوسیدن پشت گردنش خیلی تحریک شده بود خودش برگشت طرفم ومحکم منو بغل کرد وگفت دوست دارم.همونطورکه تو بغلم بود نشستم رو تختش رو سرم رو چسبیدم به سینه هاش اروم اروم خوردم صدای نازش بلند شده بود ودستش روگذاشته بود پشت سرم وبه سینه هاش فشار میداد،خوابوندمش روتخت دوباره سینه هاش رو خوردم وایییییی اون زیر شلوارم دیگه داشت شلوارم رو پاره میکردمه رواهههههه طاها بسه سر سینه هام درد گرفتهقربون صدای نازت مه روی منصداش منو بیشتر تحریک می کرد منم محکم تر سینه هاش رو می خوردم دستم رو بردم طرف دامنش وکشیدمش پایین لبام رو گذاشتم رو لباش بوس کردم رفتم وسط پاهاش که یه دفعه برگشت وسرش رو فشار داد تو بالشت ،واییییی باسن گرد وخوش فرمش رو داد طرف من وای که تواون لحظه داشتم میمردم کیرم حسابی فشار اورده بودمه رو منو دیوونه نکن هرطرف بچرخی من الان می خوامت ،رفتم روش رو کیرم رو از روشلوار مماس کردم رو باسنش ودستم بردم زیر بدنش وسینه هاش رو گرفتم یکم فشار دادم آههههههههههه بلندی کشید وچرخید طرف من ولبام رو کشید ت ودهنش واروم شروع کرد به مک زدن دستش رو برد طرف شلوارم کمربندم رو با ز کرد وباکمک خودم شلوارم رو دراورد وشورتم کشید پایننیه دفعه دیدم ترسید گفتم چیه؟گفت تو بااین می خوای منو…….خندم گرفت وگفتم اره خانومی خوشگلم نترس منکه حالا نمی خوام کاری بکنم ولی شب عروسی هم هوای خانومیم رو دارمکیرم رو تودستاش تکون میداد وزیر تخمام دست می کشید خودم رو از بدنش جدا کردم وخیلی سریع شورتش رو داوردم واییییی وقتی کسش رو دیدم دلم میخواست همونجا تا ته بکنم توش، کس خوش استیلش داشت کیر منو ودار به جر دادنش می کرد اما این کیر بدبختم باید دوهفته صبر میکرد ،یدون لیس محکمی از کسش زدم که آههه کوچیکی کشید ، لیس های کوچیکی میزدم رو کسش که بدجور تحریکش می کرد دیگه داشت روانی می شد داد زد طاهااااااااااا بخورش …..تاایون گفت سرم رو بردم طرف کسش ومحکم شروع کردم به مک زدن وخوردن چوچولش رو پیدا کردم ومحکم مک میزدم صداش تبدیل شده بود به جیغغآخخخخخ طاهاجان طاها صدام بزن خوشگلمیکم اروم ترش کردم وبادستم بالای کسش رو فشار دادممه رو اهههههه کشید با یکم لرزش ارضا شد خیلی خوش حال شدم ازاینکه ارضاش کردم بغلش کردم وسرش بووس کردم یکم که تو بغلم گرفتمش خودش گفتطاها می خوام بخورمچی خانومی ؟چی می خوای بخوری؟سرش رو چسبوند تو سینم گفت جلوت رو می خوام بخورم توهم باید ارضا بشی،وایییی از خوش حالی بال دراوردم باروم نمی شد مه رو انقدر پایه وباحال باشههمیشه می ترسیدم یه خانم بی حال گیرم بیاد..کیرم رو گرفت تو دستش سرش رو بوس کرد ودستش رو گذاشت زیر کیرم وبا انگشتاش خایه هام رو اروم تکون میداد زبونش رو، روکیرم تکون میداد می خواست تحریکم کنه گفتممه رو بخورشششش ،خانمی خوشگلم بخورش مردمخیلی وارد نبود دفعه اولش بود سرش رو گذاشت تو دهنش اروم شروع کرد به مک زدن یکم دیگه برد تو دهنش ،درش اورد وزیر کیرم لیس زد دوباره گذاشت تو دهنش اروم عقب جلو کرد،خیلی دوست داشتم کیرم رو خودم تو دهنش عقب جلو کنم ولی خیلی بزرگ شده بود ترسیدم حالت تهوع بهش دست بده دلخور بشه ،یکم تند ترش کرد ومحکم تر مک میزد دیگه کیرم سفت سفت شدهکیرم رو ازد هنش در اوردم خوابوندمش رو تخت وکیرم رو گذاشتم رو کسش گفت نه طاها بذار واسه شب عروسیخودمم واسه شب عروسی هزار تا برنامه داشتم نمی خواستم پردش رو بردارم بهش گفتممه رو فقط بذار سرش یکم کست رو لمس کنهباسر کیرم به کسش ضربه محکم میزدم وکیرم رو بالای کسش فشار میدادمآخخخخخخخخخخخخخخخخ طاها آخخخمن فدات بشم مه روی من بذارم تو کست دیگه چیکار می کنی؟چیزی نگفت ولبام رو محکم گرفت تو دهنش رو اروم شروع کرد به خوردن خیلی قشنگ بالبام بازی می کرد توگوشش گفتم مه رو ابم هنوز نیومده بیارش جون طاها مردم به خداکمرم حسابی سفت بود تااون موقع هیچ سکسی نداشتم میدونستم فعلا ابم نمیاد باید میذاشتم پشتش ولی دلم نمی خواست درد بکشه ،از یک طرفم باید خودم رو تخلیه می کردممه رو خانومم میذاری بذارم پشتت؟واییییی پشت؟طاها شنیدم خیلی درد داره می ترسمنترس عشقم مراقب هستمبه پهلو خوابیدم واز پشت گرفتمش توبغلم،بوسش کردم وکرم رو از میز ارایشش برداشتم یکم سوراخ کونش رو چرب کردم انگشت خودمم وکیرم رو چرب کردم اروم اروم کردم تو کونش که یکم خودش رو کشید جلو گرفتمش ولاله گوشش رو بوس کرد اروم بهش گفتممه رو جان نترسانشگت رو توش عقب جلو کردم بعدش 2تاانگشتی کردم توش که سعی کرد از بغلم بره بیرون ولی نذاشتم برش گردندونم طرف خودم ولباش رو محکم گرفتم تو دهنم چسبوندمش به خودم وکیرم رو از رو کسش کشیدم طرف سوراخ کونش با دستمم محکم کمرش رو گرفتم سر کیرم رو فشار دادم تو کونش ،خسعی کرد کیرم رو ازتوکونش دربیاره نذاشتم ویکم دیگه فشار دادم که جیغش رفت تو هواآیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییتورو خدا دربیار طاها دربیار درد داره درش بیارررر آخخخخخخخقربونت برم خانومی یکم تحمل کن درست میشه درش بیارم باز دردت میگیره یکم تحمل کن نفس من عشق من قربون اون چشمای نازت برم ،با همین چشمات هست که منو دیوونه خودت کردی عشقمطاها درش بیار به خدا طاقت ندارممه روی من یکم طاقت بیار الان درست میشه عشقم تو همین حین یکم دیگه فشار دادم وکنترلم از دستم خارج شد تا ته رفت توشاز درد چشمای نازش پراز اشک شد وسرش رو محکم تو سینه هام فشار میداد واهههه وناله می کرداروم اروم شروع کردم به کمر زدن به لحظه دیدم روسینم اب ریخته دیدم مه رو داره گریه زاری می کنه سرش رو ارودم بالا گفتممه رو خانومی داری گریه زاری می کنی؟نه طاها جان دردش اروم شدبالباش بازی می کردم واروم کمر میزدم یکم دیگه که دردش اروم تر شد محکم کمرش رو گرفتم وسریع کمر زدم اونم لبام رو می خورد یا با دستاش بازوم رو فشار میداد واه وناله می کرد بعد از 15مین کمرزدن کم کم حس کردم داره ابم میاد بهش گفتابم داره میاد چیکارش کنم؟هرجا دوست داری بریزش عشقممنم ابم رو بافشار خالی کردم تو پشتش وکه مه رو جیغ زدآهههههه طاهادیگه حال نداشتم گفتمجانم عشقم مرسی فدات شم مه رو عاشقتم خیلی مهربونیکیرم رو از پشتش اوردم بیرون یکم مه رو سردش شده بود توبغلم گرفتمش وپیشونیش رو بوس کردم خوابیدیم وقتی از خواب بیدار شدم مه رو توبغلم نبود،اتاق رو مرتب کرده ولباسامون رو هم جمع کرده بود صداش زدمواییییییی رفته بودش حموم وقتی اومد تو اتاق حوله رنگ سرخ پوشیده بود،موهاش رو هم باکلیپس ببرده بود بالاگفتجانم طاها بیدار شدی؟آره عزیز دلم تو کی بیدار شدی؟من 1ساعت میشه بیدار شدم،فدات شم پاشو برو حمام مادر اینا تا 2ساعت دیگه میانبلندشدم لباش رو بوس کردم رفتم حموم ،توحموم پایان لحظه های سکسم با مه رو میومد تو ذهنم خودم رو شستم از مه رو حوله گرفتم اومدم بیرون.موهاش رو سشوار کرده بود هنوز لباس تنش نکرده بود رفت واسم شربت واورد رو مبل کنارم نشست از لباش بوس کردم وواسه سکس خوبش تشکر کردم ومعذرت خواهی واسه اینکه دردش گرفته بودبا معصومیت تمومی که داشت تو چهرش جلوه می کرد،توچشمام نگاه کرد وگفتمن زنت هستم وواسه تو ،این درد هم واسه اینکه بار اولم بود هستش اشکالی ندارهمیدونستم هنوز درد داره ولی هیچی نمی گفت1ساعت دیگه مونده بود تا مامانش اینا بیان فردای اون روز هم باید میرفتیم دانشگاه وهیچی درس نخونده بودیممه رو گفتطاها بیا بریم لباسامون رو بپوشیم تو هم موهات روسشوار کن تا خشک بشه مادرم اینا میان دیگه یکمم درس بخونیم فردا هردومون تک میاریمزدم زیر خنده وگفتمدختر درس خون کلاسمون نگرانه فردا تک بیارهاخم کرد وگفتحالا اگه تک بیارم همه میدونن تقصیره تو هستش تونمیذاری درس بخونمسریع از کنارم بلندشد ودوید طرف اتاقش شربتم رو خوردم رفتم تو اتاقش دیدم داره لباس میپوشه خواستم برم بوسش کنم گفتآهایییی کجا؟وایسا سرجات خطری هستی بذار لباسام رو بپوشماروم گفتم ای خدا کی این دوهفته تموم میشه من حساب این زبون دراز رو برسم؟زد زیر خنده گفتبسوز طاها که هنوز باید دوهفته صبر کنیرفتم زرفش رو از رو زمین بلندش کرد گفتمبه من میگ بسوز ها؟سرم بردم طرف سینه هاش یکیش رو از سوتینش دراوردم یه گاز کوچولوییی از سینش گرفتمگفتغلط کردم بذار منو زمین جیغ میزنمااصلا امشب خونتون نمیام تنها بخوابیدون گاز دیگه گرفتم گفتممیای نمیای؟نمیاممممممممممممممممممممممممممممماین دفعه باز گاز محکم از سینش گرفتم داد زد میام میام میامگذاشتمش رو زمین وگفتم افرین دختر خوب لباسات رو بپوش که شب پیش خودمی_خدابه دادم برسه امشبخوشگل خانوم کارت ندارم این خودتی که دلبری می کنی بااون چشماتیکم خندیدولباساش رو پوشید یکم ارایش کرد منم لباسام رو پوشیدم که زنگ در خورد ومامانش اینا رسیدن.مامانش اومد تو گفتسلام اقا طاها خوبی؟مه رو کجاست؟تو اتاقشه مادر جان الان میادشبعد ازسلام واحوال پرسی با مه رو خانمشون وقربون صدقه مه رو رفتن گفتنمه رو جان شب خونه داییت اینا دعوتیم اماده بشید بریم اونجا،مه رو یکم شیطونی کردو گفتآخیییی طاها جان شب نمی تونم بیام خونه شما باید باهم بریم خونه دایی جونحسابی کونم سوخت باخنده گفتماشکال نداره عزیزم واسه شب نشینی میریم اونجا ولی مادرم سفارش کرده عروس خانومش رو شبی بیارم خونمونمامان مه رو هم گفتمامان جان لباسات رو بردار شب برو خونه همسرتلبخندی به مه رو زدم وشونه بالا انداختماون شب هم مه رو پیش من خوایبد وطول این دوهفته یا من خونه مه رو بودم یا اون خونه ما عصرا هم بعد از دانشگاه میرفتیم خرید برای عروسی هفته اول برای لوازم خونه وهفته دوم برای لباس خریدن هرچی لباس خوشش میومد یاخودم دوست داشتم بپوشه واسش خریدم با چندست لباس خواب وکلی لباس زیرای مختلف سکسی هیچ وقت دوست ندارم خانمم بهش تو خونه لباس زیادی اویزون کنه می خوام راحت باشه…صبح عروسی مه رو بردم ارایشگاه کلی هم سفارش کردم خوشگلشش کنن ولی ارایشش زیادی غلیظ نباشه وکلی سفارش های دیگه…خودمم رفتم ارایشگاه وبعدش ماشین رو تحویل گرفتم ودسته گل خانومیم رو هم گرفتم رفتم ارایشگاه دنبالش،آخ که چه قدردوست داشتم وقتی می بینمش برم تاجایی که میشه بوسش کنم ولی نمیشه که این ارایشا وکلی چیزای دیگه مزاحم بودرفتم تو ارایشگاه وایییییییی چی میدیم مهرو خیلی ناز شده بود مخصوصا اون چشماش که منو همش دیوونه می کرد حالا که سایه خیلی ظریفی هم خورده بود ،موهاش روهم خیلی ساده درست کرده بودندلباش رو هم رژلب خیلی خوشگلی زده بودند ابروهاش رو هم که کلا تغیرکرده بود وچهرش رو جذاب تر از قبل کرده بود ولی اون اندام خیلی خوشگلش تو لباس عروس بلندودنباله دارش منو جذب خودش کرده بود سینه های سفیدوخوشگلش هم که داشت دلبری می کرد وخطبین سینش هم که تو لباس کاملامشخص بود همینطور محو فرشته خودم شده بودم که صدازدعلیک سلام آقاطاهااوه اوه تازه یادم اومده بود سلام نکرده بود کلی ارایشگر وشاگرداش واسم خندیدن ،سریع احوال پرسی کردمو شیرینی رو همراه باانعام ودست مزد به ارایشگر دادم ونفس زندگیم روبردم سوار ماشین کردم.تاسوار ماشین شدم گفتممه رو بدبختم کردیگفتچرا؟حالا من چه طوری تا اخرشب صبرکنم تا عروسی تموم بشه چشم خوشگلهلبخندی زد وگفتحالا ازکجا معلوم امشب برنامه ای باشه ها؟وایییی مه رو نگو 2هفته مردم به خدا،امشب باید مال خوخودم بشیبعدازآتلیه وفیلم برداری رفتیم تالار،تورقصم یک بود اصلا بهش نمیومد بلد باشه انقدر خوشگل برقصه اشب عروسی خودش عروسیمون رو گرم کرد تاساعت2بزن وبرقص بود،بعد از عروس کشون اومدیم خونه ماشین رو بردم تو پارکینگ ومهروجونم رفتیم توخونمون.وقتی درواش بازکردم ورفتیم تو از پشت بغلش کردم وتوگوشش گفتم خیلی دوست دارم خانومی قول میدم خوشبختت کنم بوسش کردم ورفت نشست رو کاناپه رفتم تو اشپزخونه وصدا زدم خانومم چیزی نمی خوای؟گفتنه طاها جان مرسیمه رو خانم امشب خوب قر میدادیا چراواسه ما قرنمیدی؟بلند بلند خندید وگفتواییییی ازبس قر دادم خسته شدم خوابم میاد منکه رفتم بخوابمداشت میرفت طرف اتاق دوویدم بغلش کردم ازلباش بوس کردم گفتمخسته نباشی خانومم مجلس رو گرم کردی مارو هم باید گرم کنی حالا زوده واسه خوای صبح بگیر تاهرموقع خواستی بخوابناز کرد وگفتطاها خوابم میاد منو بذارزمیننه امکان نداره نازنکن کلک مهروخانم برو ببین اتاق خواب رو چه کردمرفت تو اتاق خواب اومد بیرون گفتتوکی دکوراسیون اتاق رواینطورچیدی؟خیلی قشنگ شدهبوسش کردم وگفتمخوب دیگه سورپرازت بود خوشت اومد؟اره خیلی قشنگ شده مرسیقبل از اینکه بیایم خونه کلید خونه رو دادم به خواهرم گفتم توزود تر ازما برو شمع هارو روشن کن گل هارو هم بریز رو تخت وعودرو هم روشن کن.فدات شم خانومی قابل این هدیه ای که شما می خوای امشب به ما بدی ندارهبردمش تو اتاق خواب وکمکش کردم لباس عروسش رو بیرون بیاره وایییی چه قدر هیجان داشتم وقتی لباس عروس از بدن خوشگلش سرخورد افتاد روزمین دستی رو بدنش کشیدم شورت توری سفیدش خیلی سکسی بود کل باسنش توش پیدا فقط یه بندسفید ازخطش می گذشت جلوش هم که یه لایه تور بود بادوتا بند شورتش بسته شده بود.سینه هاش هم که سوتین نبسته بود ولی ازسفیدی داشت می درخشید خواست لباس خواب بپوشه نذاشتم گفتممه رو نکن این کارو بیا بغلم عشقمانگار حرفم رونشنیده خم شد رو میز ارایشش رژلبش رو پررنگ تر کردصداش زدم مه رو عشقم ؟جاننن طاهاازکمرش گرفتم ونشوندمش توبغلم باسرانگشتم سینه هاش رو لمس می کردم ،بوس ریز از سرسینه هاش زدم نفسم رو به زیر گلوش میزدم چشماش خمار شده بود وفقط منو نگاه می کردچرخوندمش طرف خودمپاهاش رو دورکمرم حلقه زد وخودش روچسبوند به سینه هام چنددقیقه توهمون حالت بودیم سرش رو از سینم جدا کردم ولبام رو گذاشتم رولباش رو شروع کردم به بوسیدن وخوردن اول لب بالایش رو خوردم بعد پایین بعد لباش رو کشیدم تو دهنم ومک زدم دستام رو به پشت کمرش رو رسوندم نوازشش می کردم تا تحریک بشه خودمم راست کرده بودم از رو شلوارم پیدا بود مه رو خودش رو به شلوارم فشار میداد زبون منو برد وتو دهنش ومک میزددستش رو برد طرف کمربندم وبازش کرد خوابیدم رو تخت تا بهتر بتونه کارش رو انجام بده.شلوارم رو دراورد اومد خوابید رو من وتوگوشم اروم گفتمن میترسمنترس خانومم حواسم هست خوشگل خانومشورت خودم رو کشیدم پایننن کیرم رو از روشرت گذاشت رو کس مهروجونم سینه های مهرو رو تودستم گرفتم وبعدش شروع کردم به خوردن ومحکم مک میزدم با اون یکی دستمم کیرم رو به کس مهرو فشار میاوردمآهههههههه طاهاجان خانومی جون دلم قربونت برم،امشب مال خودم میشیسرم رو بردم لای پاهاش رو شورت توریش رو جر دادم باانگشتم از بالای کسش تاپایین کشیدم ولیس محکمی از روکسش زدم،زبونم رو تو کوسش حلقه کردم وبهش ضربه میزدمطاهاااااااااا بخورشچوچولش رو محکم مک زدم بعدش کسش رو بردم تو دهنم اروم شروع کردم به خوردن ومک زدن پاهاش رو دور سرم حلقه کرد وبود آههه وناله می کردآخخخخخ طاها بسه بسههرچی آه وناله می کرد من بیشتر تحریک می شدم ودوست داشتم بیشتر بخورم ولی دلم نمی خواست به این زودی ارضا بشه صداش کردمخانومی اماده ای؟وایییییی طاها می ترسمنترس خانوممم فدای چشمات بشمرفتم پهلوش دراز کشیدم توبغلم گرفتمش پای چپش رو گفتم بذاره رو رون من ،تواین حالت پرده زدن یکم سخت بود ولی دلم می خواست وقتی دارم پردش رو میزنم صورت خوشگلش رو ببینم خوب نزدیک خودم کردمش وسر کیرم رو گذاشتم رو سوراخ کسش دشت راستم رو گذاشتم پشت کمرشسر کیرم رو توکسش یکم فشار دادم که چشماش رو بست وسرش کرد تو سینه هام،سرش رو بالا اوردم وبه محض اینکه لباش رو با لبام گرفتم وازشون گاز گرفتم کیرم رو تا دسته کردم تو کسشجیغش بلند شدآخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ طاهاااااااااااالبخندی زدم ولباش رو بوس کردم گفتماروم باش عزیز دلم تموم شد الان دیگه خانوم شدی،خانوم من شدی اجازه میدی درش بیارمنهههههه طاها درنیاریا نگه دار داره می سوزهباشه عشقم هرچی تو بگییکم که اروم ترشد کیرم رو یک دفعه کشیدم بیرون که باز جیغ زدطاهاااااااااااااااااااا نکن درد دارهوایییی وقتی اوردم بیرون کیرم خونی شده بود از کسش هم خون داشت میومدقبل از عروسی رفت دکتر زنان وگفته بود پردت از نوع نسبتا سختی هست وخون ریزی شدید ی ممکن داشته باشهدستمال برداشتم وکیر خودم رو وکسش تمیز کردم 5مین گذشت تا خونش دیگه قطع شد منم تواین 5مین لباش رو می خوردم وتوبغلم گرفته بودمش بوسش می کردم، لای پاش رو باز کردم ودوباره کیرم گذاشتم روکسش وفشار دادم تو آخخخخخخخخخ خیلی تنگ بود کسش به کیر فشار میورد آههههه وناله مهرو بلند شدآهههههه طاهاجانم خانومی قربونت برمرفتم رو مه رو اروم اروم شروع کردم به تلمبه زدن تا ته می کردم تو درش میاوردم ضربه ها وسرعتم رو شدید کردم مه رو از درد بازو هام رو چنگ میزد وجیغ می زدآخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ طاها جر خوردمخانوم امشب تا صبح کارت دارم فدای صدای خوشگلت بشم10مین تقریبامی شد توکسش محکم تلمبه زدم واخرش که دیگه می خواستم ارضا بشم ضرباتم رو شدید تر کردم ومه رو محکم بغل کردم وابم رو توکسش خالی کردم قرص خورده بود،درش اوردم وبیحال کنار مه رو خوابیدم.مه رو بهم گفتسردم شدهچرا عزیزدلم بیا بغلممثل همیشه سرش رو گذاشت رو سینم خوابید یه بار بهم گفتسینه یه مردی که متعلق به خودت هست تنها جایی هست که می تونی سرت رو بذاری روش وبهش تکیه کنیسرش رو بوس کردم وپتو رو دادم رو خودمون خوابیدیم،خودم صبح زود ازاون بلند شدم دیدم سرش گذاشته تو بغلم وهنور خوابه دلم نیومد بیدارش کنم نیم ساعت گذشت دیدم چشماش رو باز کرد وازخواب بلند شد.سهلاممممممم خانومی صبحت به خیر عزیزدلم خوب خوابیدی؟سلام اره ،صبح تو هم به خیرمه رو خانوم دختر مغرور دانشگاه دیدی بالاخره مال خودم شدم ؟خانومیه خودم شدی انقدر واسه ما ناز میومدی؟اومد روم دستش رو گذاشت زیر چونش وگفت بله دیدم ،آخ که چه قدر قیافت دیدنی بود اون روز که اومدی ازم جزوه بگیری ولی می خواستی بهم شماره بدی نتونستیوایی مه رو تو میدونستی من اومدم بهت شماره بدم؟اره خیلی قرمز شده بودیخیلی شیطونیا این مدت چیزی نگفتیچهره نازش باز داشت اون زیری رو بلند می کرد دلم می خواست دوباره بکنمش،یکمی رو خودم فشارش دادم لباش رو بوس کردممه رو دستش رو گذاشت رو کیرم وگفت بخوابونش الان نهولی مه رو من می خوام اگه ندی به زورم می کنم تو کست،دردت میگیرهبی توجه به حرف من خواست از روم بلنده بشه که کمرش رو گرفتم گفتممه رو من می خواممممممممممممملباش رو گذاشت رو لبام وشروع کرد به خوردن کیر منم راست شده بود کسش رو کیرم تکون میداد وسرکیرم رو تحریک می کرد ازسکس خشن خیلی خوشم میاد مه رو هم قبلش گفته بود یکم خوش میادیکم کمرم رو دادم بالا وکیرم رو تا ته کردم رو کسش ولباش رو هم محکم گاز گرفتم نتونه جیغ بزنهدستش رو گذاشت رو شونه هام خودش رو کشید عقب ورو کیرم نشست دلم واسش سوخت معلوم بود درد شدید دداشت کم کم شروع کرد تکون خوردم رو کیرم واومدم روم ودستش رو گذاشت رو تخت وخودش بالاپایین کرد صورتش روبه رو صورتم بود خواستم ازش لب بگیرم نذاشت ویه چشمک بهم زد وحرکاتش رو یکم شدیدتر کرد سینه هاش ریتم خاصی گرفته بود با دستام سینه هاش رو گرفتم فشار دادم خیلی صداش قشنگ بود وقتی آهههه می کشید منو 100برابر تحریک می کرد دوباره نشست رو کیرم خودش رو رو کیرم تکون داد وایییییی دردجالبی داشت ،دوباره با دستم سینه هاش رو گرفتم ومحکم کشیدمش طرف خودم ولباش رو گرفتم ووحشیانه می خوردم توهمون حالت ارضا شد وبی حال خوابید رو من.روسینه خوابوندمش رو تخت وخودمم افتادم روش کیرم رو گذاشت رو سوراخ کونش ویکم تکون دادم بعد محکم کردم ش تو کسش که از زیر خواست در بره که گرفتمش وکیرم رو توکسش محکم تاجایی که می تونستم میزدم ودستم رو بردم زیرش و سرسینه هاش رو فشار میدادم ومه رو جیغ میزدآیییییییییی جر خوردم طاها درش بیار اخخخخخخخای جانم صدابزن می خوام جرت بدم منو دیوونه کردی بااین تن نازیتکیرم رو دراوردم با انگشت از اب کسش کشیدم روسوراخ کونش یکم خیسش کردم وانگشتم رو کردم توش تا یکم جا باز کنهواییی طاها از پشت نکنیا دردم میگرهبه حرفش گوش نکردم و کمرش رو کشیدم عقب وکون خوشگل وگردش جلوم بود یه لیسی ازکسش زدم وزبونم رو کشیدم رو کونش با دستام کمرش رو گرفتم کیرم رو گذاشتم رو سوراخ کونش وکمرش محکم کشیدم عقب وسر کیرم رفت توشآخخخخخخخخ دیوونهاره دیگه دیوونه تو هستم خانم خوشگلهکیرم رو یکم دیگه فشار دادم تو کونش واروم اروم جلو عقبش کردم به دستمم کسش رو میمالیدم وانگشت رو می کردم توش از درد قوسی به بدنش داد که خیلی تحریکم کرد ومنم شروع کردم به محکم تلمبه زدن وچوچوله کسش رو بادستم فشار میدادم سرم رو بردم نزدیک گردنش واز گردنش بوس ریز می کردم وبعد از چنددقیقه کیرم رو دراوردم وابم رو خالی کردم رو کمرشخوب بود خانومی؟اره عشقم ولی اینطوری پیش بری واسه من کمر نمیذاریایکم خندیدم بوسش کردم وگفتمبیا بریم حموم نفس منوایییییی من با تو نمیام خطرناکینمیای؟خودم میبرمترفتم اب وان رو باز کردم تا پربشه یکمم حموم داغ بشه،از رو تخت بلندش کردم وگرفتمش تو بغلم وبردمش تو حموم ورفتم تو وان ومه رو رو توبغلم گرفتمش وگفتمپس می خواستی نیای اره؟دستش رو گذاشت رو کیرم وگفتنه من؟من کی گفتم؟سرش گذاشت تو بغلم و گفت طاها خیلی دوست دارمسرش رو توبغلم فشار دادم گفتممه رو خانوممم منم خیلی دوست دارم قول میدم زندگی خوبی رو با من داشته باشی وبوسش کردم.تو حموم یکم درباره جشن عروسی و شب قبل صحبت کردیم ،بعدش خودمون شستیم اومدیم بیرونساعت تقریبا2بعدازظهر بودهردومون خیلی گرسنه بودیم زنگ زدم واسمون غذا اوردن وباهم خوردیم. بعدش یکم استراحت کردیم ووسایلمون رو اماده کردیم برای ماه عسل .دوستان ببخشید طولانی شد سعی کردم با جزءیات همه چیز رو شرح بدم .لطف کنید تونظرات به خودم وخانوم فحش ندید ولی اگه پیشنهاد یا نکته ای چیزی هست رو حتما بگید با کمال میل قبول می کنم.نوشته‌ طاها

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *