علی و دختر عموش

0 views
0%

سلام این داستان میخوام براتون تعریف کنم بر میگرده ب دوران دبیرستانم که من سال چهارم دبیرستان بودم داشتم برای کنکور آماده میشدم اول از خودم بگم که ی پسر سبزه و چشم ابرو مشکی ام با قدی 182 سایز کیرم سال چهارم 16 سانت بودش من از همون اول تو کف این دختر داییم بودم که 4 سالی از من بزرگ تره چون که من ازش کوچک تر یودم هیچ وقت ب من پا نمیداد تا این که کم کم باهم بیشتر حرف میزدیم اون از دوست پسرا ش میگفت که چجوری بودن و اینا یا در مورد بقیه پسرا اینا سوال میکرد منم دیگ کم کم روم ب روش روش باز شده بودش حرف های سکسی هم باهاش میزدم تا این اونم روش باز شدش دیگ سکس چت های ما کم کم شروع شدش اول بگم ما با اونا تو دوتا کس و شعر شهر مختلف زندگی میکنیم سالی چند بار بیشتر همو نمیبینیم وقتی هپو میبنییم ولی مدت ش زیاده مثلا یکی دوهفته میان خونه ما یا ما میریم اون جا خلاصه دیگ تو سکس چت هامون بیشتر از سایز های هم پرسیدیم تا این که تابستون شدش بعد کنکور من باهم رفتیم خونوادگی سفر تو سفر خیلی باهم راحت بودیم ی چند باری که باهم تنها شدیم من برای این که داغ ش کنم بهش فیلم سوپر نشون دادم ولی باز خودشو رو نمیکرد چون میترسید خونواده ها بفهمند تو اون سفر ی چند باری فقط در حد مال سینه هاش و لب بازی رفتیم که اونم از استرس بودش بیشتر.گذشت مهر ماه شدش من تازه رفتم دانشگاه ی روز که وسط های ترم بودش داییم زنگ زد گفت که دختر داییم داره میاد میخواد بره دانشگاه ازاد تهران ی سری مدارک ش اشتبآهی شده منم دیگ کلی خوش حال که دیگ تنها میشیم اینا تا این که روز شنبه ای بودش رسید تهران اون روز من کلاس نداشتم با ماشین رفتم دنبال ش چون پدر و مادرم سر کار بودن قرار شدش کار هارو سریع انجام بده ظهر بیاد خونه ما عصر هم برگرده من فقط تو این مدت حدود 3 ساعت اینا وقت داشتم تا کارم عملی کنم خلاصه تا رفتیم دانشگاه نامه هاش درست گرد اینا شدش ساعت 10 اینا دیگ ساعت 11 خونه بودیم اولش نمیومد خونه میگفت تنهاییم بریم بیرون جایی تا ظهر ساعت 3 اینا که دایی اینا میان منم کلی باهاش حرف زدم که بییا ناراحت میشم و اینا خلاصه راضی شدش که بیاد (ادا تنگا رو داشت در میآورد )رفتیم تو خونه منم از شدت هیجان که بعد مدت ها حسابی ب کیرم ی حالی میدم ضربان قلبم تند میزد ترس اینم داشتیم که ی وقت زود تر خونواده نیان خونه رفتیم تو اتاق تا کیف ش گذاشت و ی آب میوه واسش درست کردم و لباس هاش در آورد نشیتیم حرف و اینا با ی تاپ و ی شلوار نازک جلو م نشست منم همش داشتم سینه هاشو دید میزدم که برگشت گفت با نگاهت خوردی شون گفتم بهش نگاه چیه واقعی بده بخوریم اونم که بد ش نمیومد کم کم رفتم سراغ ش آروم آورم دستم گذاشتم روی رون هاش ماساژ ش دادم ی بوی ادکلن خاصی هم میداد جنده لاشی خانم انگاری میدونست میاد که بده حسابی آماده بودش دیگ گرم شدیم لب تو لب شدیم حسابی حشری شده بودش جوری لب میخورد که انکاری تا حالا لب نخورده از حرفه ای بودن ش یودش جوری لب بازی میکرد که تا حالا مث ش ندیده بودم با لباش کیرم راست شدش همین جور که لب بازی میکردیم دستش برد سمت کیرم آروم شروع کرد مالیدن منم دستم بردم رو سینه هاش محکم فشار دادم انکاری مناظر فشار بودش که یهو دست سرد تو شلوارم کیرم گرفت تو دستش همین جور مالید و انگشت کرد تا حسابی سیخ سیخ شده بودش دستش گرفتم که دیگ برام نماله افتادم روش پیرهن ش در آوردم کل وزنم انداختم روش گردن ش شروع کردم ب لیسیدن دیدم بعله خانم حساسه رو گردن کلا بی حال شده دست خودش رفت رو کص ش منم دیدم کص ش باد گرده رفتم سمتش شلوار و شرتش همزمان کشیدم پایین اووف چی میدیدم که کص تر و تمیز سفید و پف کرده شروع کردم ب مالیدن که یهو بی خود شدش از خودش کیرم مث وحشیااز شلوارم در آورد شروع کرد ساک زدن جوری میک میزد که پیش خودم میگفتم الان هاس ابم بکشه بیرون ولی جلو ش ارضا شدنم گرفتم کیر از دهن ش در آوردم انداختم ش رو تخت شروع کردم کص ش لبس زدن که دیگ صداش در اومد اه اوه کل اتاق پیچیده بودش حسابی براش خوردم دیگ حشری تر شده بودش داد میزد کیر میخواست میگفت بده ش بده ش منم کیف میکردم که التماس میکنه اولش میکردم هنوز دختره واسه همین اصن کاری ب کص ش نداشتم که بخوام بکنم توش رو کیرم ی کاندوم کشیدم شروع کردم کیر مالیدن ب کص ش که حسابی حشری شدم خودم بهش گفتم مدل داگی شو میخوام کون برم چون راحت ترین مدل برای جا کردن کیر تو کونه تا کیرم گذاشتم دم سوراخ کون ش فرو کردم مث چی رفت تو تعجب کردم از این همه گشادی معلوم بودش این کارس اصن ولی خوب بودش کیر منو خوب گرفته بودش ی چند دقیقه تلمبه زدم تو همون کون ش تو کاندوم ابم خالی کردم تا فهمید ابم اومده سریع کیر از تو کاندوم در آورد شروع کرد ساک زدن من دیگ رفتم رو هوا داشتم کیف میگردم که یهو زنگ زد خونه خرد ب ی سرعتی کیر م خوابید که نگو رفتم از پشت در نگاه کردم دیدم همسایه مون هس اومده زنگ میزنه در باز نکردم خیالم راحت شدش ولی اون ترس باعث شدش اون حس و حال م کامل بره اومدم باز تو اتاق شروع کردم ماساژ دادن دختر دایی کنار ش هم میوه و اینا خوردیم که یکم انرژی بگیرم برا بار دوم که دلی از عزا در بیارم که یهو بهم گفت این همه راه نیومدم کص بی کیر بذاری یهو گفتم چرت نگو پرده ت نمیزنم خندید گفت بزن بزن با خنده ش فهمیدم آره پدر کص و هم مث کون ش غاره ولی باز ریسک نکردم آروم آروم کص ش باز کردم ی نگاه تو کص کردم دیدم آره پدر منفجر شده همین دیدن نمای کص صورتی منو بیشتر حشری کرد ولی کیرم از استرس راست نمیشد بهش گفتم بیا برام ساک بزن تا گنده شه اونم که تو ساک زدن ماهر بودش چون ی بار بهم گفته بودش تو ماشین های دوست پسر هاش کارش ساک زدن بوده خلاصه کارش خوب بلد بودش جوری ساک میزد که نمیخواستم دیگ این سری کیرم در بیارم ب خاطر اون استرس دیگ ابم چون ی بار اومده بودش خیلی دیر تر میومد کیرم از دهنش در آوردم ی کاندوم دیگ کشیدم رو کیرم گذاشتم رو سوراخ کص تپل ش سفید هم بودش اوووف آب دار خیس خیس بودش شروع کردم کم کم تلمبه زدم خیلی بهتر از کون کردن هس ب نظرم ی لذت حاص دیگ ای داره اونم با دست بالای کص ش میمالید یهو با لرزش بدنش شروع ب ارضا شدن کرد منم همین جور سرعت م بیشتر کردم همین جور داشت رو تخت میلرزید منم ابم اومد انگاری کل شیره بدم کشیده شدش افتادم روش همون حالتی که کیرم تو کص ش بود حسابی عرق م در اومده بودش بلند شدم نگاهش کردم ی لب ناز از هم گرفتیم ازش تشکر کردم عصر هم بعد اومدن خونواده آماده شدش بردم ش رسوندم ش فرودگاه یکی از بهترین شنبه هارو برام ساخت نوشته علی و دختر دایی ش

Date: December 18, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *