فقط تو

0 views
0%

سلام دوستان … این داستانیکه من براتون مینویسم مربوط میشه به شهریور ماه سال پیش …با دوست صمیم به اسم پریسا زدیم بیرون از خونه … اون با بی اف خودش رفت گردش منم بی افم که اسمش اتابک بود اومد دنبالم … من الان 25سالمه . از سن 16 سالگی باهاش دوست شدم و دوستیمون تا فروردین ماه امسال ادامه داشت … خلاصه رابطمون همه سرتاسر عشق بود و نه هوس یا چیز دیگه … اونروز پدر مادر اتا قرار بود که تا شب خونه نیان برا همین باهم رفتیم خونشون … ما قبلا باهم تو ماشین لب اینا گرفته بودیم باهم … اما با این همه ازینکه توی خونه خالی تنها کنارش نشسته بودم خجالت میکشیدم … اتابک پسر بسیار سکسی بود اول یه تی شرت تنش بود . بعدش گفت هوا گرمه میرم عوضش کنم و رفت یه تی شرت دیگه پوشید و برگشت منم تو اون فاصله مانتومو دراوردم … منم یه تاپ سفید که جلوش جوری بودکه تا سینم دیده میشد پوشیده بودم با یه شلوار جین تنگ . خلاصه اومد کنارم نشست … دستامو تو دستاش میگرفت و میبوسید و همش میگفت تو مال منی تو خانوم منی تو عشق منی … یه لحظه بغضم گرفت متوجه شد مستقیم با اون چشمای سیاه و درشتش به چشام زل زد و یهو مثل وحشیا لبامو خورد … لب همدیگرو میخوردیم گاز میگرفتیم… زبونمونو بهم میزدیم و میخوردیم . خیلی خفن مثه دیوونه ها لب هامونو لمس میکردیم . یهو منو انداخت تو بغلش و بلندم کرد و انداخت رو تخت پدر و مامانش … صورتم لبامو میبوسید و گردنمو لیس میزد … لاله ی گوشمو با صدای نفس های ریتمیکش لیس میزد … بلندم کرد هم لباسای منو دراورد هم مال خودشو … بعد دباره افتاد روم . سینه هامو محکم چنگ میزد و میخورد… با نوک زبونش نوک سینمو لیس میزد .. اوف چه حالی میداد منم اب کسم میومد … اروم همه قسمتای بدنمو لیس زد و بعد دستشو کشید رو کسم . اول اروم بعد تند تند تکونش داد و ابم اومد ابمو لیسید … 5 دقیقه چوچولمو لیس میزدو میخورد اروم تا قسمتی زبونشو میکرد تو سوراخم.. منم از سر لذت محکم یا موهاشو میکشیدم یا محکم فشارش میدادم اووف … بعدش روبروی هم دراز کشیدیمو پاهامونو کردیم لا پای همدیگه و هردو التمونو بهم میمالیدیم … اون خوابید و من رفتم روش کیر کلفتشو بوس کردمو اروم سرشو لیس زدم و بعد تا ته کردم تو حلقم و یه چند دقیقه براش ساک زدم خایه هاشو میذاشتم تو دهنم . کلی حال میکرد بعد به پشت خوابیدم رو تخت و اومد رو کونم نشست .. اول در کونمو لیس زد و بعد کیرشو کرد تو کون بزرگ و تنگ من … تا ته کرد تو و همونجوری روم خوابید . با دستش کونمو بهم نزدیک میکرد که تنگ ترشه . بعد دباره یکم براش ساک زدم . بازم باهم مثه دیوونه ها لب رفتیم و بعدش 4 دست و پا خوابیدم رو تخت و اومد بازم از عقب منو کرد … 2 ثانیه اول دردش بالا بود اما بعد از سر حشری بودن چیزی نمیفهمیدم و فقط حس میکردم که باید تند تر کنه … با اه و ناله داد میزدم اتا تند تند تند … بعدش برگشتمو ابشو ریخت تو دهنم … بعد هم یه ساعتی باهم خوابیدیمو اونروز تموم شد ….اما خداییش الان بعد اونهمه سال باهم تموم کردیمووو … هیچی دیگهشاید داستانمو اصلا با عشق و شور و حال تعریف نکردم … اخه الان دیگه این موضوع برام شده یه خاطره بد …بابا حداقل دلتون بسوزه فوش موش ندین …حاضرم کون بدم اما فوش نخورم … والاهههنوشته سارا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *