فیزیوتراپی کونم

0 views
0%

سلاماین خاطره واسه سال 1388 که واسه من اتفاق افتاد اون موقعه من 21 سالم بود . من یه پسر با قد 174 و 75 کیلو وزن داستان از اون جا شروع شد که من تصادف کردم و پام شکست . و بعد از 45 روز که بازش کردم پزشکم گفت باید بری فیزیوتراپی و منو به یه فیزوتراپ معرفی کرد . رفتم اونجا و گف ساعت کاری ما تا شش من کقتم جناب من نمیتونم اگه امکان داره 6 تا 7 بیام . اونم یکم فکر کردو گفت باشه . جلسه اول رفتم و کفت دراز بکش رو تخت و پاتو از شلوار در بیار در آوردم یه دستگاه دوره رونم بستم و بهش برق وصل کرد بدنم یه ان یه جوری شد پام و شروع کرد به لرزوندن ناخوداگاه باور کنید کیرم راست شد بعد دستگاه امد نشست و پماد پرکسیکام زد به پامو شروع کرد به مالش چشامو بسته بودم خدایی داشتم هال میکردم کیرم راسته راسته ولی واسه اینکه معلوم نشه پاچه شلوارمو گذاشته بودم روش . یکم باهم حرف زدیم یک ساعت تموم شد و من رفتم خونه . خیلی شده بود یاد چند سال پیش افتاد که با چند تا از دوستام حال میکردیم و کونه هم میزاشتیم . امدم رفتم حموم یه حال اساسی به خودم دادمو همه پشمامو زدم و صاف و صوف کردم . جسله بعد که رفتم دوباره همون کارا که گفتم انجام دادم . داشت دوباره پامو با پماد مالش میداد راست کردم . حس کردم حالمو اینبار فهمیده یکم شیطنت میکردو دستشو زیاد مبرد لایه پام بهم گفت رونای سفتی داره گفتم اخه فوتبال بازی می کنم واسه اونه . یهو حس کردم دستش خورد به کیرم فهمید راست کردم . اولش چیزی نگفت ولی دید من چشامو بستم اروم باز دست گفت فکر کنم اینم یه فیزوتراپی میخواد . من خندیدم گفتم شرمنده به خدا دست خودم نیست دستگاه که میلرزونه اینم بیدار میشه . باز مالشش داد و منم ساکت که بهم گفت به شکم به خواب پشت رونتم پماد بزنم منم خوابیدم یکم که مالش داد حس کردم داره یه انگشت از کناره شرتم دست میزنه به کونم دیگه خیالش راحت شده بود داشت کونم و مالش میداد شورتم کشید پایین یه جون گفت اففففففففف پسر چه بچه کونی داری تو چه سفیده چه فنبلی داری منم گفتم ماله خودته یه کم انگشتم کرد گفت اجازه میدی بکنم با سر گفتم اره وای کیرشو ندیده بودم که گذاشت لایه کونم یه اوه گفتم ندیده حس کردم خیلی کلفته یه گفتم جانم من بیار ببینم بد بکن گفت ببینی نمیزاری بکنم تو نیاورد وای تو نکرده انگاری قارچ کونم یکی با دست وا کرده همچین حسی داشتم حسابی توف مالی کر کونم و کیرشو در سوراخم گذاشت و فشار داد تا سرش رفت تو چشام سیاهی رفت اروم اروم میکرد یه چند باری در اورود دو سه تا تف ابادر انداخت بعد با یه فشار با یه صدای هولپ تا ته رفت تو همین که کیرش تا ته رفت ابکیرم مثل فواره زد بیرون اونم سریعی تند ش کردو یه و سفت چسبید به هم همه ابشو ریخت تو کونم .یه جند لحظه خوابید رومو یهو گفت پاشو دیر شده ساعت نه شب من باید برم منم شالوارمو پوشیدم به دونه اینکه خودمو تمیز کنم رفتم خونه راه که میرفتم کونم به هم می چسبید و هی ابکیرش از سوارخم میزد بیرونو لای ه کونم سر میخرد خیلی حال کردم . راستی اسمش پرویز بود 43 ساله . من 15 جلسه فیریوتراپی رفتم که 6 بار ش و من کرد . الان خیلی وقته ندادم ولی اگه کسی با معرفت باشه میدم . idim ttanhai68 دوست داشتی پم بدین وب کون میدم دوست شدیم من میام مکان . من مکان ندارمشرمنده اکه بد بودنوشته‌ علی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *