فیلم سوپر ایرانی کلیپ سکسی ایرانی اچ دی ساک میزان ابه پسر و میخوره بد میکنه تو کوس
دکودک تا دبیرستان باهم بودیم .مریم 3سال از ما بزرگتر بود . خیلی
خوشکل و خوش اندام و مهربون .از همون بچه گی طاقت گریه هاش
رو نداشتم خانواده هامون هم رفیق بودن ب اصرار من خونمون رو
کنار خونشون رهن کردیم هر وقت مریم میخواست بره دانشگاه من
میبردمش .تفریحمون سه تایی بیرون رفتن بود.بیشتر اوقات من و
مریم میرفتیم بیرون جشن تولد همدیگه ک میشد واسه هم کادو میخر
یدیم مناسبت های مختلف ب هم هدیه میدادیم .سال 91 بود عرفان رف
ت خدمت من موندم عزیزترین کس زندگیم. ی روز زنگ زد بهم گف
ت میای دنبالم بریم کافی شاپ دلم قهوه با کیک میخواد .منم زود حمام
کردم ریشام رو هم تیغ کشیدم ی تیپ خفن زدم ساعتی ک خودش
واسم خریده بود رو دستم کردم و ماشین بابام رو
ازش گرفتم رفتم دنبالش تا من و دید گفت واه مگه م
یخوای بری عروسی این همه تیپ زدی گفتم خب کم از عروسی نداره دارم با عشقم میرم بیرون .تاگفتم عشقم گفت این عشقت تا حالا کجا بوده بهش گفتم 23 ساله ک کنارمه خیلی دوسش دارم گفت امید جان منم دوست دارم تو مثل عرفانی تو هم داداشمی .بغض کردم گفتم من نمیخوام مثل عرفان باشم من نمیخوام تو خواهرم باشی و منم داداشت میخوام عشقم باشی همه زندگیم باشی دیدم ساکت شد منم چیزی نگفتم ماشین و روشن کردم و حرکت کردم .دم کافی شاپ ک رسیدیم دیدم هنوز ساکته و توی فکر از ماشین پیاده شدم رفتم درو واسش باز کردم صورتش رو بوسیدم گفتم خانومی پیاده نمیشه خندید و پیاده شد رفتیم داخل کافی شاپ میدونستم چی دوست داره قهوه ترک و کیک شکلاتی واسش سفارش دادم .گفت امید چی میگی گفتم تو رو میخوام گفت یعنی واقعا عاشقم شدی شکه شدم نمیدونم چی باید بگم ما همیشه باهم بودیم تا حالا تو این موقعیت قرار نگرفته بودم .گفتم خوشکل خانم من چند ساله ک دیوونه تو شدم عاشق تو شدم دلم میخواد مال من باشی بازم ساکت شد و خیره شد بهم قهوه و کیک رو واسمون آوردن شروع کرد ب خوردن بهش گفتم مریم دیگه طاقت ندارم قلبم داره از سینه در میاد تو رو خدا ی چیزی بگو از دستم ناراحت شدی .گفت ن چرا باید ناراحت بشم تازه خوشحال هم شدم منم دوست دارم دلم میخواد مال من باشی تو همیشه تو سخت ترین لحظات توی شادی و غم زندگی کنارم بودی
امید منم دوست دارم گریه ام گرفت داشتم اشک میریختم گفت گریه نکن خل وچل صاحب کافی شاپ نگاهمون میکنه اشک هام رو پاک کردم پاشدیم ک بریم .دست شو گرفتم اونم دستم رو فشار داد تو دستاش کلی کیف کردم دیگه از خدا چیزی نمیخواستم مریم هم عاشق من بوده .نشستیم تو ماشین بوسیدمش . نکن تو خیابون کسی میبینه راه افتادیم سمت خونه دوست نداشتم برم خونه ب پیشنهاد من رفتیم توی بازار یکم بچرخیم .گفتم مریمم دوست دارم ی هدیه کوچیک واست بخرم رفتیم پیش حسین پسر عمه ام ک شاگرد طلا فروشیه ی گردنبند خوشکل ک طرح سینه ریزش پروانه بود واسش خریدم و همون جا انداختم دور گردنش از خجالت گونه هاش سرخ شد جلوی حسین خجالت میکشید . کلی ازم تشکر کرد وقتی از مغازه رفتیم بیرون حسین پیام داد ناقولا خبریه . مبارکه .گفتم حسین داداش کسی فعلا چیزی نفهمه دمت گرم اونم گفت رو چشمام .رسوندمش خونه .و منم رفتم .خیلی خوشحال بودم . مامانم اومد تو اتاقم گفت چته گل پسر خوشحالی گفتم هیچی گفت ک برو خودت وسیاه کن .گفتم مامان حالا ب وقتش میگم بهتون اومد بوسید منو گفت باشه عزیزم هروقت خواستی ب مامان بگو .ی دوسه هفته ایی ب پیام و زنگ و بیرون رفتن گذشت .خواهرم ترگل دانشگاه دولتی اصفهان رشته دارو سازی قبول شده بود میخواست بره واسه ثبت نام خوابگاه و این چیزا بابام گفت تنها نمیذارم بری لااقل واسه کارات باهات میام ک مامانم گفت خب منم میام خیلی وقته مسافرت نرفتیم میریم خونه دختر خاله ام تازه بچه دار شده ی دید و بازدیدی هم میکنیم بابام هم قبول کرد .برنامه این شد فردا ساک و وسایلشون رو آماده کنن پس فردا هم با ماشین حرکت کنن کلی ناراحت شدم ک من نمیتونم بیام و کار دارم و این حرف ها شما میخواید ماشین رو ببرید من چیکار کنم با هواپیما برید.من ماشین ومیخوام حوصله آژانس ندارم با کلی خواهش و التماس راضی شدن با هواپیما برن و ماشین واسه من بذارن .مامانم سریع زنگ زد ب سوسن خانم مامان مریم گفت ک ما داریم میریم اصفهان واسه دانشگاه ترگل امید نمیاد و این حرف ها ک اونا مثلاهوای من و داشته باشن من گشنه نمونم .انگار تو دهاتیم مامانم میترسید من گشنه بمونم .خلاصه رفتن. پیام دادم ب مریم .سلام همه کس و کارم عشقم عمرم کجایی.جواب داد دارم میرم دوش بگیرم .شکلک گریه فرستادم منم میام منم ببر آفرین توروخدا .جواب داد بی ادب الان زوده واست بعدا باخودم میبرمت ی موقع میای تو حمام کار میدی دست خودت و من . دوست دارم بوس بوس فعلا .
اصلا انتظار همچین جوابی نداشتم هم خوشم اومد از جواب هم شوکه شدم ما شوخی داشتیم ولی ن اینجور . دو ساعت بعد دیدم زنگ آپارتمان میخوره رفتم آیفن رو برداشتم دیدم مریمه درو باز کردم تند دویدم ی شلوار پوشیدم آخه با شورت بودم .اومد تو گفتم چ عجب یاد فقیر فقرا کردی گفت مامانم واست ناهار فرستاده گشنه نمونی خنده ام گرفت گفتم غذا بخوریم یا خجالت .حالا بیا یکم پیشم دلم واست لک زده مردم از دلتنگی
اومد کنارم رو مبل نشستیم .گفت پاشو ی آهنگ بزار تا شبکه pmcرو گرفتم دیدم مانتوشو درآورد بای تاپ خوشکل و کوتاه ک نوک سینه هاش از پشت تاپ معلوم بود نشست .بهش تیکه انداختم تایلنده با خنده گفت اگه ناراحتی مانتو رو بپوشم گفتم ن خوشکل خانم اینجوری جیگر تری شوخی کردم .نشستم پیشش بادستم تو موهاش بازی میکردم هنوز نم داشت بغلش کردم میبوسیدمش نارش میکردم .حرف های عاشقانه بهش میزدم .خیره شد تو صورتم لبام رو گذاشتم رو لباش چشماش رو بست کشیدمش رو خودم رو مبل دراز کشیدم مریم هم روم خوابوندم و لباش رو میخوردم شروع کردم ب خوردن گردنش و مالیدن کونش ک بهم گفت امید فقط لب و تو بغل هم همین دیگه تند نرو نمیخواستم ناراحتش کنم ب همین لب و بغل قانع شدم روم خوابیده بود کیرم ب کسش چسبید .کیرم شق شده بود گفت این آنتنت بی جنبه شده فکر کرده خبریه توجیه ش کن خندیدیم و از روم بلند شد و گفت برم الان صدای بابام در میاد میگه ده دقیقه رفتی غذا رو بدی بیای ها.بوسیدمش خداحافظی کرد و رفت .از فکرش در نمیومدم .تو ذهنم انواع پوزیشن ها رو باهش در نظر گرفتم قلبم واسش تاپ تاپ میزد .خیلی بیشتر از قبل دل تنگش شدم بهش پیام دادم ک تورو خدا شب بیا پیشم یکم تو بغلم آغوشت رو میخوام تورو خدا داره قلبم از جاش می ایسته گفت باشه میام حالا چرا قسم میدی ..شب ب بهانه این که با امید داریم میریم سینما اومد خونه پیشم .دید غذا رو خوردم ظرف هارو نشسته گذاشتم تو آشپز خونه اومد ک ظرف ها رو بشوره از پشت بغلش کردم بلندش کردم ک بیارمش تو اتاق ک جیغ میزد آفرین میفتم بذارم زمین آوردمش تو اتاق و پیشش دراز کشیدم داشت نفس نفس میزد گفت این چ کاریه گفتم عشقه بوسید من و گفت حداقل بزار لباسم رو در بیارم .پاشد مانتوشو در آورد .تاپ ظهری تنش بود شلوارش رو هم در آورد ی شلوارک پوشیده بود .اومد تو بغلم شروع کردم ب نازو نوازشش لبام رو گذاشتم رو لباش .ایندفعه دیگه مریم داشت لبام رو میخورد اینقدر لاله گوشش رو خوردم ک دیوونه شد شهوت تمام وجودش رو گرفته بود بادستم سینه هاشو میمالوندم ک صدای آه و اوهش در اومد تاپش رو زدم بالا و شروع کردم ب خوردن سینه هاش دستاش رو گذاشته بود رو سرش و لذت میبرد کم کم با زبونم لیسش میزدم و میومدم سمت نافش آروم شلوارکش رو کشیدم پایین شورت زیرش نپوشیده بود خودش رو تمیز کرده بود شروع کردم ب لیسیدن کسش سرم و فشار داد ب سمت کسش تا زبونم رو گذاشتم داخل سوراخ کسش لرزید ارضا شد همه آب کسش رو خوردم .سرم رو بلند کردم لباش رو بوسیدم گفتم خوب بود خانومی گفت عالی خیلی حال داد گفتم بعد تو ظهر نمیذاشتی ی حالی بهت بدم گفت ظهر باید میرفتم خونه ولی الان تا آخر شب مال توام شروع کردم ب لیسیدنش بازم صداش در اومد گفت امیدم کیرت رو بده بخورم سریع شلوار پیرهنم رو درآوردم با ی بوسه آوردمش رو خودم مدل 69 خوابیدیم من کسش رو میخوردم مریم هم کیرم رواینقدر با احساس واسم ساک میزد ک بعد دوسه دقیقه آبم اومد مریم خانم هم تمام آب کیرم رو قورت داد سوراخ کونش خیلی خوشکل و خوشمزه بود اینقدر خوردم و لیسیدمش ک از رنگ صورتی دراومد سرخ شده بود .خوابوندمش رو شکم ی بالشت گذاشتم زیر شکمش ک برگشت گفت از پشت ن از جلو بکن گفتم ن خوشکل من الان زوده الان باید این سوراخ خوشکل رو افتتاح کنم گفت از جلو بکن پرده ندارم قبلا پاره شده شوکه شدم ماتم برد ی لحظه دنیا رو سرم خراب شد ک گفت شوخی کردم ارتجاعیه کیرم خوابید ی دفعه شوکه شده بودم میخواستم گریه کنم ک گفت ارتجاعیه بخدا
ی نفس راحت کشیدم خوابیدم تو بغلش منو خوابوند و شروع کرد ب خوردن لب هام و دوباره کیرم رو گذاشت تو دهنش کیرم دوباره شق شد بلندش کردم شروع کردم ب خوردن کسش با آب دهنم خوب خیسش کردم چند تا تف هم انداختم رو کیرم آروم سر کیرم رو گذاشتم تو کسش شروع کردم آروم آروم تلمبه زدن کسش خیلی داغ و تنگ بود داشتم از شهوت دیوونه میشدم کیرم تا ته تو کس مریم بود آره این منم ک ب آرزوم رسیدم بارها این صحنه رو تو خیال هام دیده بودم . بعد از سه چهار دقیقه تلمبه زدن مریم لرزید و ارضا شد منم آبم اومد کیرم رو از تو کسش در آوردم آب کیرم رو ریختم رو شکمش و کنارش دراز کشیدم کلی تو بغل هم قلط میخوردیم لب میگرفتیم سینه هاش رو میخوردم گفتم مریم ی خواهش کنم گفت بگو عزیزم گفتم میشه از…………………..گفت از چی بگو گفتم
از پشت گفت دردم میگیره من کسم رو تمیز کردم واسه تو ک چیزی تو دلت نمونه
ولی باشه فقط ی واش تا حالا انگشت هم سمتش نیومده تنگ تنگه نزنی پارش کنی بوسش کردم و مدل سگی نشوندمش و شروع کردم ب خوردن سوراخ کونش زبون میزدم داخل سوراخ کلی داشت حال میکرد هرچی بیشتر لیس میزدم بیشتر حریص میشدم دلم نمیخواست زبونم رو از این کون خوشکل و ناز بردارم چ کونی داشت عشقم کوچیک خوش فرم لاغر تمیز خوشکل ی ربعی داشتم فقط میخوردم بلند شدم از تو کشاب اتاق بابا پماد لوبریکانت رو برداشتم مالیدم ب سوراخش و ب کیرم آروم سر کیرم رو گذاشتم رو سوراخ کونش خیلی تنگ بود یکم فشار دادم نمیرفت تو خوابوندمش رو شکم ی بالشت گذاشتم زیر شکمش آروم کیرم رو فشار دادم سر کیرم رفت داخل ی جیغی زد اشکش در اومد اینقدر نازش کردم دلم واسش سوخت ی چند دقیقه ای صبر کردم تا عادت کنه ب این حالت یواش یواش شروع کردم ب تلمبه زدن دردش کمتر شد داشت حال میکرد منم یکم تند تر تلمبه زدم خیلی داغ و تنگ بود مثل کسش ی چند دقیقه ای تلمبه زدم و آبم رو خالی کردم تو کون نازش خوابیدم روش ک ی جیغ دیگه زد آخه کیرم تا ته رفت داخل کونش بوسش کردم و آروم کیرم رو کشیدم بیرون .پاشد لباس پوشید گفت امید جرم دادی فقط همین و بگم پشتم خیلی درد میکنه نمیتونم بشینم گفتم عزیزم عادت میکنی امشب رو شکم بخواب .گفت عمرا دیگه از پشت بهت بدم کس ب این نازی دادم دستت . بوسش کردم و ازش عذر خواهی کردم و رسوندمش تادم خونشون از پله ها ک رفت بالا منم اومدم خونه پیام داد رو گوشیم حمام هستم پشتم خون اومد ولی اشکال نداره فدای سرت دوست دارم هروقت دوست داشتی بگو بیام پیش بوس بوس
ی سی چهل بار قبل ازدواجش باهم سکس کردیم مریم دیگه نذاشت از کون بکنمش ببخشید ک داستان طولانی شد شاید بعدا بنویسم ک چی شد ک باهم ازدواج نکردیم فردا باهم قرار داریم میخوام برای اولین بار بعد از ازدواجش باهاش سکس کنم
دم همتون گرم بای
دنبال یه رابطه بلند مدت هستم با یه خانوم که همه جوره تامینش کنم و صیغه اگه مایل بود میکنم بنده ساکن تهرانم ایدی تلگرام
@x121211