فیلم سکسی کلیپ پورن زن سن بالا با دوتا پسر جوون از کون جر میخوره
سلام ببخشید از دوستان که وقتتونو میگیرم من مهردادهستم وداستان ممن از اینجا شروع میشه که راستش من جدا زندگی میکردم البته اخلاقیاتو رعایت میکنم اما بالاخره جوونیه دیگه من توی یه ساختمون 3طبقه زندگی میکنم ارث پدریمه دوتا شودادم اجاره خودمم طبقه سومشم من یه آدم ترسویی هستم که از دعوای ناموسی عین سگ میترسم و مو به تنم سیخ میشه مستجرام هم دوتاشون زوج جوون هستن من هم 28سالمه پزشک هستم همسایه ها معمولا چون من توو بیمارستان هستم کشیک واز این حرفا منو نمی بینن منم اونا کمتر میبینم مدیریت ساختمون هم دست هموناست که پوله شارژو اجاره وتعمیراتو حساب میکنن بهم میدم منم خوب چون ایناجوونن سخت نمیگیرم کلید خونمم دادم بهشون تا اگه خاستن از تراس من که راه به پشت بام داره که البته مشاع نیست استفاده کنن مدتی میگذشت ومن یه شب طبق معمول رفتم خونم دیدم دیدم یکم همچین خونه مرتبه
وخوب زن که ندارم خدمتکارم ندارم یه صدایی هم از توو حموم میاد یکم ترسیدم رو مبل رو نگاه کردم دیدم لباس زیر زنانه روشه توو همین بین یهو زنه لخت جلوم ظاهر شد منو میگی کپ کردم زنه رو
میگی جیغ داد حالا از ترس نمی تونه در حمومو دوباره باز کنه منم خشکم زده زل زدم دارم کس کون اون
و نگاه میکنم پرید رفت توو آشپزخونه زیر اوپن گارد گرفت ناراحت گفتم تو کی هستی تو خونه من چیکارمیکنی تهدیدکه نزدیکم بشی دهنتو سرویس میکنم زنگ میزنم به پلیس و از این جور حرفا منم گفتم اینجاخونه منه اونم گفت نه اینجا خونه خاهر منه من که پاک گیج شده بودم اسم مستاجرامو گفتم وفهمیدم دختره خاهر زن یکی از اوناست بهش گفتم اینجا خونه منه شما اشتباه اومدی واز این حرفاتا این که گفتم الان زنگ میزنم اون یارو بیادکه گفت نه گفتم چرا گفت آبروم میره منم بهش گفتم حالا چرابیرون نمیای گفت من لباسامو شستم فکر کردم خونه خاهرمه پیش خودم گفتم لباسای انو میپوشم دختره دهاتی همش یه جفت لباسو باخودش آورده بودبهش گفتم یعنی تو تاحالا خونه خاهرت نیومدی گفت نه پرسیدم کلید از کجاآوردی گفت شوهر خاهرم بهم داده من هم فکر کردم دیدم همش زیر سر همون بی پدره روش نمیشد یگه کرست شورتشو از روی مبل بیار خودم رفتم براش آوردم پرت کردم رو اوپن پوشید منم دیدم وصدای زارت کش روشنیدم انگار پوشید شرتو کرستو خوب این جوری که نمیشه زنگ زدم یه دست لباس براش گرفتم اونم پوشید یادم رفت روسری براش بگیرم رومیری آشپزخونه رو روسرش پیچید اومد نشست رومبل براش گفتم که من کلید خونمو بهشون دادمو برای چه کاری و از این جور حرفا اونم از من قول گرفت که چیزی نگم بعدش برای اینکه فضارو عوض کنم گفتم چرا زحمت کشیدیدو ایجارو تمیز کردیدو ازاین کس شعرا اونم توو اون چند ساعت صورتتش از خجالت جنان قرمز بود منم شق کردبودم سعی میکرم یه جور پنهونش کنم رفتم توالت برگشتم دیدم یهو از حال رفت منو میگی از ترس سریع فشارشو گرفتم دیم افتاده
سریع یه سرم بهش وصل کردم رو تختم خابونمدمش تختم بزرگه یه یه ساعتی اونجا بود آرومدم جاشو تغییر بدم دیدم تخت نارنینم خونیه شصتم خبر دار شد طرف پریوده نوار بهداشتی هم ندار
م ونگرفتم این کسخل هم باخودش نیاورده هسایه مادر جندم هم تیس
تن رفتن چند شب مسافرت این جنده رو اونجا گزاشت درس بخونه دیگه داشت
م جوش میاوردم الانم دیگه دیروقته مغازه باز نیس هنوز هوش نبودشلوارشو در آوردم آروم کسشو پاک کردم دید نزدم چون شدیدن بومیداد یکم مالیدمش دیدم دستشو توو همون خابوبیداری آورد روچوچولش وباهاش بازی کرد مثل اینکه جای دیگه بود ای میگفت عشقم بخورش اصلا حال نبود منو اشتباه گرفته بود منم هیچ وقت خرم از کرگی کیر نداشت کنارش خابیدم صبح بلند شدم دیدم نمیتونم تکون بخورم یکی منو طناب پیچ کرده دستامو بسته وبه ستون وسط حال خونه بسته سرمم هم درد وسوزش داره میکنه انگارخون اومده باشه دهنم هم بستس بد تغلا کردن وبادهن بسته داد زدن دخترهه اومد مایتابه هم دستم دهنمو باز کرد گفتم دیوونه چیکار میکنی دستموچرابستی ؟سرم چرا درد میکنه جواب داد بیشعور عوضی و……مگه اون کس وکون تو بودکه بهش دست زدی بهش گفتم کسخل چه کشکی چه دوغی تو پریود بودی وبیهوش تمام رندگی مو کثیف کرده بودی اونو پاک کردم برات پاشوکرده توو یه کفش که توو منو کردی من نامزد دارم وشوهر دارم منو میگی دنیا داشت روسرم خراب میشد دعوا ناموسی وای طناب دار زنای محسنه وای بابا به پیر به پیغمبرمن نکردم باهزارالتماس که من شاش دارم بیا ببازم کن گفت نه جنده اومد قابلمه که دستخورش خوب بودویادگاری بودو آورد گزاشت زیرم گفت بشاش توش دوساعتی گزشت من دیگه داشتم داغ میکردم جنده اومد بی اجازه توو خونم رفته توو حموم خونم تمام تختمو خراب کرده سرمو بامایتابه ترکونده به خاطرش رفتم لباس گرفنتم حالا کس نکرده و دهن سوخته دیگه اینقدر تغلا کردم اون هم با هرچی دستش بود میکوبید توو سرم مقاومت کردم وخودم بالخره آزاد کردم دستو پا ودهنشو بستم انداختمش توو کمد اتاق
م زخمو زیلامو بتادین زدمو زنگ زدم به مستاجرم اوناهم اومد از مسافرت منم هرچی اوقده داشتم سر شوهرو زنش خالی کردم که پدر فلان مادر فلان این جنده کیه؟ اونا هم ترسیده بود
ن هیچی نمیگفتن تا این که گفتن حالا این دختره کجاست؟هیچی دختره ول
کردم دختره حالا زیر بار نمیره این منو کرده این فلانم گذاشته زنگ بزنیم
110 کیرشو قطع کنن توو همین بین 3تاازعمهام بایه عیل دختر ترشیده از راه رسیدن هان تو بکن شدی کس دخترای ماروول کردی چسبیدی به کون دخترای مردم دخترای ما مردن از بس منتظر کیر نشستن تو امید مایی پسر عمو هات که دخترامونو نگرفتن تو بگیرشون ما حاضر بودیم چندتاشونو بهت بدیم 4تا سهمیتو برات پرکنیم دیگه داشتم دیوونه میشم دست شوهررو گرفتم بردم یه گوشه گفتم عمو نه من خاهرزنتو کردم نه اصلا خایه اینکارو دارم یجوری این ماجرا فیصله بده من یه سال اجاره ازت نمیخام اونم انگار منتظروقت بود جنده رو ساکت کرد وبرد خونه منم عمه هامو راهی کردمو
فکر کردم تموم شده نگو تازه اول بد بختی شروع شده یروز درمیون دختره رو توو راه پله میدیدم دختره محجبه بود من جاخوردم خوشگل هم بود یه مدت گذشت به شوهره خاهره گفتم چرا این همش
همین جاست مگه شوهر نداره گفت نه بابا الکی گفته تورو بترس
ونه پیش خودم گفتم ای مادر قبه پرسیدم اون پسر غلچماغا پ
س کی بودن گفت برادرشن گفتم چندسالشه گفت 22سالشه دانشجوی ماماییه یه چند وقتی توو ککش بودم یه چندوقتی گذشت عمع هام پیله کردن که 4تا از دختراشونو باهم توافق کردن بهم بدن منم گفتم عمه ها آخه نمیشه که من توان ندارم گفتن نه اونجوری بین عمه ها دعوا میشه من براخودم فکر کردم حتما من یه چسی هستم انقدربال بال میزنن یهواز زبونم دررفت من همون دخترو میخام گفتن اه مگه میزاریم مالو ملالو بدی غریبه بخوره من تازه فهمیدم چه خبره از لج اونا شده تنهارفتم خاستگاری اون وحشی جنده بی شرف تاقچه بالا میزاشت نه این هرزست این نمیدونم االه باید تحقیق کنم وقت میخام برای فکر کردن درس دارم به زنای غریبه دست میزنه این مرد رویاهام نیس رفتمو بیاد اون 110 اون ماجرا 110 تا سکه مهریش کردم وفقط منتظر بودم شب عروسی برسه تلافی کس نکردنو و کتکا رو دربیارم که از شانس من اون شب هم پریود بودالبته خایه دست درازی بهشو ندارو چون ماهیتابه دم دستشه برادرای قلچماغشم آماده به خدمت فش به عمع هام دادید مهم نیس به بقیه ندید دستشون کوتاهه از زمین ببخشید زیاد سکسی نبود ببخشید از غلط املا ییی ها قصد اینو نداشتم که پز خونمو بدم فقط خاستم تصورکاملی تو ذهنتون کنید راستش این تخیلی نیس من هم خود ارضانیستم سنم هم بالاتراز حد نسابه واینکه سرتون درد اوردم ببخشید اینشالله همیشه شادو سرحال باشید
نوشته: مهرداد