فیلم سکسی کوس سینه گنده فقط جون میده کیر بزاری لاش
سلام دوستان اسم من امیره سال هشتادو سه با دختر همسایمون ازدواج کردم زندگیمون بد نبود اما بعد از پنج سال که بچه دار نشدیم بطور توافقی جدا شدیم بریم سر اصل داستان خانمم ي خواهر داشت که اون موقع 17سالش بود اسمش نسیمه خیلی دختر مهربونیه در اصل همین نسیم باعث ازدواجمون شد که اون بماند خداییش با من خیلی راحت بود تو خونه اکثر اوقات با تاپ دامن میگشت اوایل اصلا اهمیت نمیدادم اما کم کم فکرم بهش مشغول شد دنبال ی موقعیت بودم تا بهش دست بزنم تا اینکه یشب با دوستام رفته بودیم شب نشینی نصف شب که اومدم تو حیاط دیدم شورت و سوتینش رو بنده چون قبلش خودم اوردمش کنار خواهرش تا تنها نمونه خلاصه کیرم همونجا راست شد وقتی لباس زیراشو دیدم شورتشو برداشتم بو کردم حسابی حشری شدم خلاصه رفتم تو کنار خانمم با فاصله یمتری خوابیده بود من رفتم وسطشون دراز کشیدم هر کار میکردم خوابم نمیبرد فکرای شیطانی ولم نمیکرد به پشت خوابیده بود منم داشتم نگاش میکردم هوا هم گرم بود پتو از روش رفته بود کنار ی تاپ بنفش پوشیده بود با ی دامن که مال خانمم بودچند بار هی دستمو میبردم تا نزدیکش ولی میترسیدم خلاصه دلمو زدم به دریا دستمو گذاشتم رو کسش چن لحظه گذاشتم یخورده شیر شدم شروع کردم به مالیدن ال
بته از رو دامن دیدم که هیچ عکس العملی نشون نمیده بیشتر مالیدم دگه حسابی شیر شده بودم یواش یواش دامنشو دادم بالا داشتم میمردم دلم میخواست خودمو خالی کنم از بغل شورتش با چوچولش بازی میکردم چه حالی میداد پسر
دیدم خیس شد پیش خودم گفتم حتما بیداره که خیس شده دگه بیخیال شدم محکم میمالوندمش ی دفه دیدم خانمم چرخی زد به طرفم منم جفت کردم دستو کش
یدم بیرون بیخیالش شدم خوابم نبرد تا صبح هنوز خواب بودن رفتم سر کار وقت
ی برگشتم رفته بود خونشون پیش خودم میگفتم میدونه یا نه بهر حال گذشت رفت
تا اینکه خونه پدر خانمم میخواست جابجا بشه منم وانت یکی از همکارارو گرفتم تا وسایلشون رو ببرم میبایست دو سه بار بریم برگردیم تا تموم بشن سرویس اولو وسایل سنگینو بردیم سرویس دوم یخورده سبکاشو منو نسیم تنها بردیم نسیم هم ی پیراهن پوشیده بود با دامن وسطای راه بهش گفتم این چه وضعیه که اومدی گفت از ماشین که پیاده نمیشم تو راه همش نقشه میکشیدم چون موقعیت خوبی بود باید کارو یسره میکردم رسیدیم مقصد ماشینو زدم تو حیاط داشتیم کمکی میبردیم وسایلو .طرف خسته شد نشست تو خونه منم تنهایی میوردم تو فکرم بود که الکی خودمو بزنم زمین مثلا تخمام درد بگیره داشتم یکی از وسایلو میبردم رو راه پله خودمو الکی زدم زمین آخ اوخم بلند شد نسیم سراسیمه اومد بیرون گفت چی شد منم دستم وسط پام میدویدم اینور اونور رفتم تو دراز کشیدم اومد گفت چی شد گفتم خوردم زمین گوشه پله خورد به اینجام گفت طوری هم شده گفتم دارم میمیرم گفت نگا کن ببین چیزی شده گفتم خجالت میکشم آخه خورد تو تخمام سرشو تکونی داد گفت جای حساسی خورده منم گفتم ما که بچه دار نمیشیم بیخیال کیرم داشت یواش یواش راست میشد دلم نمیخواست به این زودی راست شه ولی چکار کنم دست خودم نبود هی دست میزدم به تخمام داد بیداد میکردم گفت برم خونه همسایه آب قند بیارم برا
ت رفت با ی لیوان اب قند برگشت گفتم خدا رحم کرد اگه ترکیده بود میمردم خوشبحال شما زنها تخم ندارین دیدم رنگش
سرخ شد هیچی نگفت ما مردا هر چی میکشیم از همین چیزو خایهامو
نه گفت چه ربطی داره من دلمو زدم به دریا گفتم هرجا دختری میبین
یم هوس میکنیم اینو که گفتم ناراحت شد گفت برا همین اون شب تو
خونتون اونجوری منو میمالوندی منم از خدا خواسته گفتم اره مگه تو بیدار بودی گفت اونجوری تو میمالوندی هرکی دگه بود بیدار میشد بهش گفتم میخوای دوباره بمالمش گفت خیلی پررویی زود باش باید بریم خلاصه وسایلو بردیم تو بهش گفتم اون شب وقتی اومدم تو حیاط شورت با سوتینتو دیدم حشری شدم میخواستم یجوری بیارمش تو راه گفتم چرا بیدار بودی چیزی بهم نگفتی سرشو انداخت پایین چیزی نگفت منم گفتم معلومه خوشت میومد گفت به ی شرط میزارم گفتم چی گفت فقط بمالی گفتم باشه دستشو گرفتم رو یکی از رختخوابها که هنور بسته بودن درازش دادم دامنشو زدم بالا آخ ی
شورت قرمز پوشیده بود درش اوردم چی میدیدم وای عجب کسی داشت پسر ی کم خیس بود منم شروع کردم به مالیدن دیدم نمیشه دهنو بردمو خوردنو شروع کردم
هیچی نمیگفت فقط وقتی چوچولشو میخوردم اوی او
ی میکرد داشت خیلی کیف میکرد معلوم بود حشری ش
ده اینقدر خوردم که گفت امیر تو رو خدا بسه مردم معل
وم ارضا شده بود گفت بریم دیر شده گفتم منکه ارضا نشدم گفت چکارت کنم بشی گفتم تو هم بخور کیرمو درش اوردم یجوری نگاش میکرد با دستش گرفتش یخورده بازی کرد بعد با اکراه کرد تو دهنش بلد نبود واقعا. سرشو گرفتم یخورده پایین بالا کردم گفتم اینجوری دگه خوشش اومده بود کمر منم زیاد سفت نیست یخورده که خورد درش اوردم ریختم رو شرتش حسابی بهم حال داد بعدشم بسلامتی رفتیم ولی هیچ وقت نگذاشت بکنمش برام عقده شده الانم مرتب با هم در ارتباطیم پیامکای سکسی میدیم به همدگه امیدوارم از خاطره ام خوشتون اومده باشه مرسی