سلام من اسمم ماهان میزارم اسم واقعی من نیست ١٧ سالمه و بچه خوشكل چون كه تازه چهره م با بدنم داره مردونه میشه دخترا بیشتر به من توجه دارن من و پدرم عضو یه تیم كوهنوردی گردشگری بودیم كه با گروه میرفتیم یه روز جمعه ای قرار شد كه با بچه ها بریم باغ با خانواده به باغ كه رسیدیم رفتیم تو مادر پدرم با خواهر كوچیكم دیگه اومدن جلومون و مارو بردن داخل باغ هم چه باغی بزرگ و باحال دیگه همونجا بودیم منم كه چنتا از بچه هارو میشناختم دوسام سلام علیك كردیمو تریف و از این حرفا دخترایی كه اونجا بودم نمی شناختمشون و ندیده بودمشون البته یه چنتاییش به چشم اشنا بود گفتم حالا شاد خواهراشون هستن زشته كه شوخی كنم یه دختره ای بود رشته كامپیوتر میخوند برنامه نویسی لبتابشو اورده بود و داشت كار میكرد منم خیلی كنج كاو بودم ببینم چجوری ولی روم نمیشد یه خورده رفتم تو جمعشون كنار استخر و از حرفاشون فهمیدم هیچ نسبت فامیلی ندارن اینا باهمو ماهم نشستیم كنارشون و هی شوخی های اماتور سكسی و بگو بخند دخترا گفتن میخوایم بریم تو استخر شما برید اونبر منم گفتم مگه ما میخوام چیكار كنیم گفت كه ازخودت بپرس كه پسرا چیكار میكننگفتم ما از بالا سلام علیك میكنیم از پایین رفتو امد دیگه خفه شدیكیشون در اومد گفت كه میخوایم لخت بشیم دوستم محسن گفت بشین ماهم نگاتون میكنیم از این حرفا و شوخیا قرار شد كه اونا با ساپرت و تاپ برن تو استخر و ماهم بیایم قبول كردنو رفتیم داخل البته من نرفتم و فقط پام كردم تو اب چون خوشم دیگه از اب نمیاد شنام خیلی خوبه ولی بدم میاد از استخر تو باغ ابشم یخ یخ بود وقتی میپریدن تو اب جیغ میزدن و سرصدا باند هم اورده بودیم كنار اب اهنگ بیس دار باحالمهشیدو كه من نمیشناختم ولی دختره تپلی باصورت گرد و چشمای درشت بود كه هنوز بچه میزد ولی خیلی هیكل سكسی داشت عشق بود عشق اومد لب استخر گفت تو نمیای گفتم نه گفت اسمت چیه منم گفتم ماهان گفت منم مهشیدم لبه یكم بالا بود و گفت كه دستمو بگیر كمك كن بیام بالا منم گرفتمو اومد بالا و زود رفت اونبر لباس عوض كنه صدام زد گفت كه شلوارش رو بند بود براش ببرمشلوار لی بود منم برداشتم رفتم داخل تا یه شرت صورتی پاشه همون جا نشست رو زمین گفت شلوار پام نیست برو بیرون منم شلوارشو انداختم فرار كردم و اومدم بیرون دیگه بعد یه ساعت همه اومدن بیرون معلوم بود حسابی برای هم مالیده بودنمهشید هم اومد و گفت بهم كارت خیلی بد بود گفتم كه تو حالا ببخش گفت شرت داره امیر گفت درد هم داره ؟گفت گونخور من گفتم چیه شرتش گفت كه بری یه قیلون چاق كنی و دودش بندازی منم دستم قیلون خوب چاق میشه رفتم دیدم كه قیلون اماده هست و چنتا زغال گزاشتم سرش و اومدم و رفتم كنار مهشید نشستم و شروع كردم دودش در اوردن و گوشیمم در اوردم بچه ها هم همه تو افتاب كه خشك بشن فقط منو مهشید توی سایه بودیم و منم گوشیم در اوردم اونبر گرفتم و داشتم عكسارو نگاه میكردم گفت عكس عشقتو نشون ماهم بده ببینیم خیلی شوخ بود از دختراكه همش میخنده و شیرن تو دل برو هست گفتم سینگلم رل ندارم گفت واقعا گفتم اره داشتم كات كردم حالا ازادم گفت توباشی یو رل نداشته باشی گفتم هابه یه لحنی گفت ها قاشت منم گفتم سُوراخ سم پاشت گفت خلی كثافتی گفتم جووون هیچی نگفت یكم باگوشی من عكس گرفتو از خودش منم توشون بودم گفت گوشتو بیار اوردم بإصدای نازش گفت كه به كسی نگی كه منو لخت دیدی گفتم باش گفت قول میدی گفتم قول قولبهم گفت كه دختر هم بردی گفتم نه نبردم گفتم ولی اطلاعاتم توپه گفت كه اوكی بعد پرسد چند سالمه ازاین حرفاو شمارمو گرفت و شمارش داد كه عكسارو بفرستم براشدیگه غلیونه هم دود افتاده بود یه پك اون میزد یكی من و حسابی چفت شدیم گفت كه من میرم بالا پشتبوم استراحت كنم چون كه تخت داره و با الاچیق منم گفتم كه باهات بیام گفت اره بیامنم قیلون برداشتم رفتیم بالا روی تخت اون موهاش باز كردو رویه لباسش در اورد و رفت تو رخت خواب گفتم ماساژم دوست داری گفت اره ولی نكنه یه بلایی سرم بیاری خندیدم گفتم نه پدر من كس خل تر این حرفام و كلی بگو بخند داشتیم و منم تموم كردم و رفتم تو رخت خواب كنارشگفت یكی میاد میبینه گفتم كسی نمیاد دستشو گزاشت رو بازوهام مو بلند شد گفتم كجا گفت پاشو یه لحظه منم بلند شدم و گفت میخوام ببینم چیكارم داری گفتم بگم گفت اره شلوارشو كشیدم یكم بیرو لبشو شرتش معلوم بود اونم كشیدم كسش معلوم شد گفتم چه نازه گفت میخوای دستش بزنی گفتم اره گفت دستش بزن خوب منم ول كردم شلوارشو بردمش رو تخت خواب یه پامو انداختم رو پاهاش با دست بغلش كنم به خودش یه تكون و رفت تو بغلم و تو چشام نگاه كرد و با صورت نازش و خندید و محكم تر رفت تو بغلمو گفتم عسلی برا من باز خندید گفت تو هم عشقیانقدر بوسش كردم زیر پتو اونم منو زیاد بوسیدازپشت كمرشو كه میمالیدم رسید به باسنشو حسابی مالیدم وای تپل تپل بود گفت كه نمیخوای كه منو بكنی گفتم چرا میخوام گفت بچه دار میشیم گفتم نه پدر نترس بلدم بعد گفتم منو تو مثل زنو شوهر چه حالی بده گفت اره خیلی رمانتیكدستم بردم تو شلوارش و كسش گرفتم تو دستمو باهاش بازی میكردم و اونم هیچی نمیگفت فقط هی یواش میگفت اه به نسبت سنش هلكلش عالی بوداز زیر لباس تور توری سینهاشو گرفتم وای نمیدونید چه سینه های نازی بود وقتی كه دوتاش باهم گرفتم یكم تكون خوردو صورتشو یجوری كرد و چشمای نازشو بست انگار حال میكرد هوا گرم بود و زیر پتو حسابی گرممون بود ولی چون كه داشتیم حال میكردیم گرمارو حس نمیكردیم یكم مالیدم بعد ول كردم گفت بهم گوشتو بیار اوردم جلو دهنش گفت عشقم میشی گفتم تو جون بخواه لبشو گزاشت رولبم و مالاچ مالاچ خورد لبشم خیلی خوشمزه بود از این دخترا نبود كه یه متر لب دارن غنچه ای كوچولو بود لباش همون زیر پتو شلوارشو در اوردمنم در اوردم كیرمو كه دید گفت فكر نمیكردم اینجوری باشه گفتم مگه چشه گفت خیلی باحاله شق شق بود با دستش گرفت و گزاشت لای كسش و پاشو محكم فشار داد بهم و منم عقب جلو میكردم خیسی كسش حسابی لیزش كرده بود و حال میكردیم منم لبامو چسبونده بودم به لباش و میخوردم دست چپم زیرش بود و دست راستمو گزاشته بودم رو كونشو میمالوندم نرم نرم مثل پنبه بود بدن سفید با كوس و نك سینه های صورتی چشمای ناز خمار درشت و صورت گرد كیرمو نكرده بودم توكسش فقط لای پایی میزدم پاشو شُل كرد و كیرم از لای پاش اومد بیرون بلند شدم روی تخت و اون بریش كردم و با انگشت چرب كرده كونشو باز كردم چون تپل بود زود باز شد و كیرم كردم تو كسش اونم هی میخواست اه اه كنه و نمیكرد كلی كردم ش و ابم ریختم رو دست مال كاغذی و تموم كردم لباسامون پوشیدیم كه گفت قیلون بیارم پایه ای گفتم اره البته هنوز شلوارشو نپوشیده بود و شرت پاش بود یدفعه یكی از دخترا اومد تو مارو كه دید جاخور گفت خاك به سرم چه مار كردین برگشت كه بره افتادم دنبالش دستشو كشیدم اوردم خالا منو مهشید ریده بودم تو خودمون چون دیده بود كه اون شلوار پاش نبود ماهم گفتیم كه كاری نكردم فقط نگاه كردیم و همین اونم گفت كه یه شرط داره منم باید مال تورو ببینم تا بكسی نگم منم قبول كردم و یكم لبه شلوارشو كشیدم بیرون اونم دست كرد توش و مالید و انگشت کرد برام خیلی حال كرده بود و هی میخندید گفتم تو هم بكش پایین نگاه كنیم گفت باشه كشید پایین با این كه از مهشید بزرگ تر بود ولی كسش مالی نبود تازه هم موهاشو زده بود و تیز تیز موداشت منم گفتم برم قیلون بیارمرفتم اوردم ستایی كشیدیمو براهم مالیدیم بادستمال هم كس مهشیدو پاك میكردن میخوردم و میمالیدم و برای اون دختره مه اسمش یلدا بود سینه هاشو میمالیدو دست میكردم تو موهای بلندش حسابی حال كردیم.نوشته ماهان
0 views
Date: January 8, 2020