لذت اولین سکس با خانم عموی مهربون

0 views
0%

سلام. من اولین باره میخوام که میخوام خاطره بنویسم و از اولین خاطره سکسیم بگم که برام خیلی لذت بخش بوده و همیشه به یادم میمونه. ولی قبلش میخواستم یه چیزی خدمت این دوستانی که خاطره دروغ می نویسند بگم آخه باباجون کسی که برای اولین بار با یه خانم تماس پیدا میکنه خیلی سریع آبش میاد نه اینکه یه ربع اون رو از کس میکنه و بعدش هم میکنه تو کونش و بعد از ازش میپرسه که آبشو کجا بریزم پس اگه میخواین دروغ هم بگین یه چیزی سمبل کنید که جور در بیاد. حالا بریم به سراغ داستان منما و خانواده داییم اینا تو ورامین زندگی میکردیم و من 2 تا پسر دایی داشتم که از من کوچکتر بودند ولی تقریباً همبازی بودیم و بعضی وقتها شب رو خونه همدیگه سپری میکردیم. یه شب که من خونه اونا بودم و تقریباً 17 سالم بود وقتی همه خوابیدن من داشتم یه سریال رو نگاه میکردم که بعد از تموم شدن سریال چراغها رو هم خاموش کردم که بخوابم یه دفعه متوجه صدایی از اتاق خواب داییم اینا شدم. پشت اتاق خواب داییم یه انباری کوچیک داشت که پنجره ش به اتاق خواب باز می شد. منم سریع رفتم سمت انباری و دیدم که پنجره انباری بازه و از اونجا قشنگ صدای داییم و خانم داییم که داشتند با هم حال میکردند می اومد. داییم داشت از خانم داییم لب میگرفت و سینه هاشو میخورد و خانم داییم آخ و اوخ میکرد بعد داییم کیرش رو گذاشت تو کسش و شروع به کردن کرد. صدای خانم داییم همه جا رو برداشته بود منم اصلاً تو این عالم نبودم و داشتم برای اولین بار صدای یه سکس واقعی رو (غیر از فیلم) از نزدیک میشنیدم و جلق می زدم . زودتر از داییم آبم اومد و سریع رفتم خوابیدم. دیگه از اون شب به بعد خانم داییم برای من شده بود ثمبل سکس اون هم جلوی من راحت بود و من هم سینه هاشو همیشه دید می زدم و حتی چند باری که دامن پاش بود روناش رو تا شورتش دیده بودم. با شورت و سوتین هاش جلق می زدم و حس کرده بودم که اون هم فهمیده و بعضی وقتها هم از قصد کاری میکرد که من دیدش بزنم. خلاصه به همین منوال چند وقتی گذشت که داییم اینا از محل ما رفتند تهران و دیگه من پشت کنکور بودم که یه روز رفتم تهران که کتاب تست بخرم و از اونجا هم رفتم خونشون. همون شب خانم داییم رفت حموم و یه لحظه میخواست یه چیزی رو از جلوی در حموم ور داره وقتی دولا شد من هر دو تا سینه لختش رو دیدم. وای دیگه تو حال خودم نبودم نمیدونم چه جوری صبح شد. پسر عموهام هر دوتاشون بعدازظهری بودند و ظهر رفتند. خانم داییم هم یه کاری بیرون داشت رفت انجام بده من سریع پریدم تو حموم و دیدم که شورتی که دیشب درآورده هنوز اونجا تو سبد رخت چرکهاست. شورت رو کشیدم رو یه بالشت گرد و شروع کردم به مالیدن کیرم روی اون. اینقدر تو حال بودم که نفهمیدمو آبمو ریختم رو شورتش. بعد از اینکه بلند شدم تازه فهمیدم که چه اشتباهی کردم و سعی کردم تمیزش کنم ولی کاریش نمیشد کرد. شورت رو همون طوری انداختم تو سبد و همون موقع هم خانم داییم اومد از شانس کیری ما هم رفت سراغ رخت چرکها که بشورشون. وقتی تو حموم بود فهمیدم یه مکثی کرد و اومد بیرون و لباسها رو ریخت تو ماشین. من دیگه روم نمیشد نگاش کنم ولی دیدم اصلاً به روی خودش نیاورد و برعکس رفت یه دامن پارچه ای که تا سر زانوهاش رو میگرفت رو پوشید و اومد به من گفت که بیا 4 برگ بازی کنیم. خلاصه شروع به بازی کردیم که دیدم وسط بازی به بهانه این که پارچ آب رو برداره خم شد و یه کم پاشو داد بالا تا وسط رونهاش مشخص شد و یه کم تو همین حالت موند و بعد برگشت. حالا اصلاً من تو نخ بازی نبودم و بعد از اینکه بازی تموم شد دیدم رفت تو اتاق خواب یه پتو نازک آورد و به من گفت یه چرتی بزن. ما زیر پتو دراز شدیم که دیدم با یه بالشت دیگه برگشت و به من گفت یه کم برو اونورتر تا منم زیر پتو بخوابم. من همینجور مات و مبهوت بهش جا دادم و از خجالت خودمو خیلی کشیدم کنار و کونم رو کردم بهش که گفت پدر همه پتو رو از رو من کشیدی که بعد خودش اومد سمت من و کونش رو مماس چسبوند به من. وای برای اولین بار کون یه خانم بالغ رو رو بدنم حس میکردم. تموم بدنم گرم شده بود یه چند لحظه ای همینجور موندیم که من فشار کونم رو به کونش یه کم بیشتر کردم. دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده ولی نفسهاشو منظم کرده که یعنی من خوابم منم برگشتم و یه کم مکث کردم و بعد کیرمو از رو شلوار یواش چسبیدم به کونش. دیگه تو حال خودم نبودم با اینکه یه ساعت پیش جلق زده بودم کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد. فشارو یکم بیشتر کردم. دیگه جرئتم 100 برابر شده بود چون مطمئن بودم که خودش هم میخواد. کیرم رو از تو شلوار درآوردم باز هم چسبیدم بهش. بعد چند لحظه دست انداختم و دامنش رو تا بالای کونش از یه طرف کشیدم بالا. دیدم که وای شورت هم نپوشیده یه لحظه تکون خورد پاهاش رو مثلاً تو خواب جمع کرد تو دلش و در واقع کونش رو برای من قنبل کرد. من هم پتو رو دادم بالا و کیرم رو که شق شده اش حداکثر 16 سانت میشد رو خیلی بزرگتر میدیدم. با دستم لای کون و رونش رو کمی باز کردم و به خیالم کیرم رو گذشتم در سوراخ کونش ولی در واقع در سوراخ کوسش گذاشته بودم. خیسی و حرارت کوسش که به کیرم خورد حس کردم که تموم خون بدنم توکیرم جمع شده یه فشار کوچیک دادم و کیرم سرش رفت داخل کسش که یه جیغ خفیف کوچیک زد. لذت کردن اولین کس واقعاً وصف ناشدنی بود. تو همین حین ناخوداگاه دستم رو بردم رو سینه هاش و محکم گرفتمشون و با یه تکون دیگه تا اونجایی که کیرم جا داشت رو کردم تو کوسش و تو همون لحظه تموم آب کیرم با فشار بالا رفت توکوسش. این قشنگ ترین لذتی بود که تا اون لحظه تو عمرم تجربه کردم. بعد از چند لحظه که به حالت عادی برگشتم کیرم رو درآوردم و پشتم رو کردم به خانم عموم. اون هم بعد از چند لحظه بلند شد و رفت تو حموم. بعد از اومدن هم اصلاً به روم نیاورد و دیگه هم سکسی با هم نداشتیم. بعد از اون من دانشگاه قبول شدم و با زنها و دخترهای زیادی سکس کردم ولی هیچ کدوم به لذت اون سکس اول نبود که از خانم عموی مهربونم که این اوج لذت رو به من داد ممنونم.نوشته‌ رضا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *