لذت کون دادن به حسین

0 views
0%

سلام داستانی که می‌خوام براتون بنویسم مربوط می‌شه به کون دادن من به شخصی‌ به نام حسین که نمیدونم از کجا شروع کنم چون زیاد تجربه ندارم واسه نوشتن داستان،میترسم از خودم بگم فحش بخورم که بگید چوخ می‌زنه از این جور حرفا ولی‌ باید بگم که بدونید(اسمم رضا قدم ۱۷۵ وزنم ۶۵ ولی‌ کون برجستهای دارم سنم ۱۶)اینو بگم که من با حسین زیاد سکس داشتیم این یکی‌ از اوناست که می‌خوام بگم .یک روز زمستونه بود هوا زیاد سرد نبود نسیم ملایمی میومد تو محل با حسین نشست بودم که بهش گفتم بریم یه دوری تو محل بزنیم اونم قبول کرد و بلند شد خلاصه بعد از بیست دقیقه کس چرخ تو محل حسین بهم گفت بریم گفتم کجا اول فکر کردم میگه بریم بازار واسه زید بازی بعد دوهزاریم افتاد که چی‌ میگه ولی‌ من خودمو زدم به اون راه که یعنی‌ متوجه نشدم بعد دوباره گفت بریم که من یکم انکار کردم گفتم نه بعد با اصرار زیاد حسین راضی‌ شدم بهش گفتم کجا بریم که گفت بریم خونمون گفتم نه حیف این هوا نیست گفت کجا بریم گفتم یه خونه تو محل هست که تازه خالی‌ شده بریم پشت باغ خونه که قبول کرد خلاصه اول خوب آماره محل رو گرفتیم بعد وقتی‌ کوچه خلوت شد رفتیم پشت خونه بذار براتون پشت باغ رو تعریف کنم ،چمنش بلند بودن و بسیار تاریک که چشم هم رو نمیدیدیم .اول کنار دیوار به هم چسبیدیم از هم لب گرفتیم سه دقیقه‌ای بود که داشتیم با هم لب بازی میکردیم که من خسته ام شد بعد پیراهنم رو در اوردم حسین نوک سینهامو میخورد خیلی‌ حشری شدم بعد همین جور که داشتم حل می‌کردم شلوار حسین رو کشیدم پایین با کیرش بعضی‌ کردم که خوب بلند شد بعد من شلوارم رو کامل از پام در اوردم فقط شرت تنم بود که رو زانو نشستم کیر حسین رو کردم تو دهانم خوب براش ساک زدم که دیگه حس کردم داره خستش می‌شه بلند شدم شرت رو هم در اوردم و کیرشو گذشتم لایه پاهام ،تو اون هوا لایه پاهام باد میخورد حشرم بیشتر میشد کیرشو کیرشو با دست خودش تنظیم کرد دم سوراخم کونم بهش گفتم بی‌ انصاف خوش خشک که دیدم خام شد داره سوراخم رو لیس زد منم با این کار خیلی‌ حال کردم از پشت سرشو گرفتم به سمت کونم فشار میدادم که دیدم داره خفه می‌شه ولش کردم بلند شد کیرشو مالید و انگشت کرد به سوراخم خیلی‌ حال کردم داشتم تو فضا می‌پریدم که دیدم داره یواش می‌کنه تو سرش که رفت تو یه آخ کوچیک کشیدم که یکم صبر کرد و بعد از چند ثانیه باقیش رو کرد تو داشتم از لذت میمردم که شروع کرد به عقب جلو کردن صدام داشت محلها رو ور میدشت که کیرش رو در اورد بهم گفت بریم تو چمن منم از خدا خسته سریع رفتیم تو چمن دیدم خوابید رو زمین گفت بشین روش منم نشستم روش بالا پین می‌کردم که گفت داره آبم میاد گفتم زوده سریع از رو کیرش بلند شدم و کیرش رو به امان خدا رها کردم رو کمر خوابیدم گفتم بیع سینه همو بخور که بیشتر حال کنیم بد از چند دقیقه مدل سگی‌ نشستم گفتم بفرما تو خواست بکنه تو کنم که گفتم نمی‌خوای واسعم بخوری که دوباره شروع کرد به خوردم خوب که خیس شد کرد تو همین طور که داشت میکرد منو برام جق میزد که من یگو پایان آبم اومد اونم داشت آبش میومد که گفت کجا بریزم گفتم بریز بیرون که کثیف نشه. اون هم در اورد همشو خالی‌ کرد رو چمن بعد بلند شدیم از هم لب گرفتن بعد لباس پوشیدیم و خروج از خونه.امید وارم خوشتون اومده باشهنوشته رضا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *