لز توپ کوس های خارجی
سلام
اول از خودم شرو کنم
مانی هستم 22 سالمه قد بلندم وزنمم متناسب با قدمه
ی پسر خوش استایل با احساسات متفاوت
از وقتی یادم میاد خیلیا روم نظر داشتن
از معلمای مدرسه گرفته تا همکلاسیام
پسرای فامیلو همسایه
یکی دوتا معلم داشتیم ک خیلی دستمالیم میکردن
معلم وررشمونم راه کونمو باز کرد
خلاصه از بچگی تا17 سالگی اینا همش در حال دستمالی شدن بودم
با ی سکس واقعی با معلم ورزشمون
اینقد این رفتارارو دیدم ک احساساتم کاملا تغییر کرد
دیگ واقعا شدم ی دختر ک آزاده هر لباسی ک دل میخواد بپوشه
بریم سراغ خاطرم ک مربوطه ب دو سال پیش
کلاس شنا میرفتم طبق معمول وقتی میرفتم استخر همه نظراشون روم بود
دیگ عاشق نگاهای سکسیه اطرافیانم بودم
موهای بدنمو با لیزر پاک سازی کردم بدنم وقتی خیس میشه سکسی تر از همیشه میشه
استاد شنامم یکی از اونا بود ک همیشه زیر چشمی نگاهش رو بدنم بود
من خیلی تو شنا بی استعداد بودم تا یاد بگیرم خیلی طول میکشید
همیشه وقتی میخی میگفت بپر تو چهار متری من دست پاچه میشدم تو آب انگار غرق میشدم استادمونم میپریدو منو میچسبوند ب خودشو میکشید بغل استخر راحت وقتی میچسبید بهم حس میکردم ک کیرش واسم بلند شده بعد ی خورده میموند تو آب ک کیرش بخوابه بعد میومد بیرون
ی بار وقتی تو آب بودم دو قلو های پشت ساق پام گرفت خیلی درد میکرد استادمون گفت ک بیا بریم سونا واست ماساژش بدم خوب شه
رفتیم شرو کرد ماساژ دادن
از نوک پام شرو کرد اومدبالا تا رونام بعدش اومد بالاتر رو لمبرای کونم وقتی کونمو میمالید زیر لب میگفت جون ک من میشنیدم
بعد استخر گفت بیا بریم خونه ما ی سی دی بهت بدم اونو نگا کنی شنا رو بهتر یاد میگیری
من ساده هم قبول کردم
تو ماشین همش از من و استایلم تعریف میکرد
وقتی رسیدیم تو پارکینگش میخواست ک پیاده شه ی دست کشید رو رونم گفت بیا پایین عزیزم
منم ک بدم نمیومد از ان کاراش
وقتی رسیدیم خونش درو بست منو سریع گرفت تو بغلش
گفت دیگ تحمل ندارم لباسو گذاشت رو لبام مثل زبونشو میکرد تو دهنم در میاورد من ی خورده خودمو سفت کرده بودم مثلا ک این کاره نبستم ولی وقتی اومد گردنمو خورد دیگ وا دادم رو گردنم خبلی حساسم یکی بخورتش مست میشم
از مشت دستشو کرده بود تو شلوارم و لمبرای کونم گرفته بود تو مشتاش
5 دقه با همین پوزیشن گردنمو خورد بعد از زیر کونم بلندم کرد بردش منو انداخت رو تخت
سری شلوارشو در آورد و کیر خوش تراش و کلفتشو کرد تو دهنم منم ک استاد ساک زدن بودم ی ساک پر تف براش زدم همونجا تو دهنم ارضا شد منم آبشو نصفشو خوردم نصفشم ریختم رو سینم
چن دقه خوابیدیم تو بغل هم رو تختش بعد گفت من کونتو میخوام خانومم
گفتم مال خودته عزیزم میخوام جرش بدی
اینو ک گفتم بلند شد کیرشو دوباره کرد تو دهنم براش خوردم تا دوباره راست کرد
گفت داگی بشین ژل آورد زد ب کون من و کیر خودش
اولش انگشت کرد کونمو بعد دید ک کونم راهش باز شده سر کیرشو گذاشت رو سوراخم کرد تو سرشو اول دردم گرفت چن لحظه همون طوری نگهش داشت بعد آروم آروم کل کیرشو جا کرد شرو کرد ب تلنبه زدن اولش آروم میزد من ک کونم قالب کیرش شده بود خودمو ب عقب هل میدادم ک محکم تر بکنه اونم نامردی نکرد شرو کرد ب تلنبه های سنگینش من آه و نالم در اومده بود
بهش میگفتم دیوس بکن بکن یس آه جرم بده کونمو بگا آه آه آه
اونم وحشی تر میشد محکم تر میزد میگفت تو جنده منی کونیه منی میکنمت میخوام حرت بدم اوف آههه
با این حرفه سکس محشر میشه
حدود نیم ساعتی کونمو تو چنتا پوزیشن گایید آخرشم آبشو ریخت تو کونم
بعد ولو شد همونطوری ک کیرش تو کون من بود خوابید روم همینطوری کیرش کوچیک شد از کونم در اومد 2 ساعت خوابیدیم بعد بلند شدیم رفتیم حموم ازم کلی تشکر کرد همش میگفت نمیخوام از دستت بدم خودشم چون از زنش جدا شده بود تنها بود حدود ی سالی باهم بودیم
من مثل زنش شده بودم کلی برام لباس میخرید و سکسمونم همیشه ب راه بود
بعد ک ازشهرمون رفت و دیگ ندیدمش
خاطرات سکسیه زیادی دارم تو داستانای بعدی تعریف میکنم براتون
امیدوارم خوشتون اومده باشه
یادتون باشه نحوه حرف زدنتون شخصیت خودتونو نشون میده
دوستون دارم
بای
بار به خارج از ایران رفتم …
از هواپیما که پیاده شدم باد شرجی بلگراد من و یاد انزلی خودمان انداخت که تابستانها با خانواده و یا دوستان می رفتیم.
اتوبوس فرودگاه یک اتوبوس بنز کمر شکن سفید بود که ما را به ساختمان فرودگاه رساند .کارهای گمرکی وچک ویزا که تمام شد با یک تاکسی رفتم به سمت آدرسی که در گوشی موبایلم سیو کرده بودم
بلگراد پایتخت صربستان است شهری است بسیار فرهنگی و جای همهچیز کتابخانه و تیاتر و سینما دارد و رودخانه دانوب از اطراف این شهر میگذرد …
دختران صرب بسیار زیبا و خوش اندام هستند …
پوستهای سفید و چشمان روشن که اکثرا سبز و آبی است و نکته مهمتر از همه قندهای بلندشان است…
اصولا نژاد اسلاونژاد قدبلندی است و این نکته در زنانشان هم به چشم میخورد.
هدف من از رفتن به بلگراد تحصیل در یکی از دانشگاههای فنی آنجا بود و چون تحصیل در آن سالها بسیار ارزانتر از اروپای غربی بود و دانشگاههای فنی خیلی خوبی هم داشت من دانشگاه بلگراد را برای تحصیل انتخاب کردم.
سه ماهی کلاس زبان رفتم تا اینکه احساس کردم احتیاج به یک معلم خصوصی دارم تا بتونم بیشتر و راحتر صربی صحبت کنم .
از آنجاییکه از لحاظ مالی مشکلی نداشتم به یکی از معلمهای زن پیشنهاد کار در منزل دادم …اولش یک خورده من من کرد و بعد با پیشنهاد جلسه ایی آیی ده دلار در منزل قبول کرد …
از روزی که با او مشغول درس خواندن شدم متوجه شدم که این خانم تو کوک من است .نمیدونم چه چیز من توجهش را جلب کرده بود ولی وقتی که روبروی من مینشست متوجه میشدم که حواسش به سینه پر موی من بود چیزی که در پسران هم وطنش کم بود…
خلاصه بعد از دو سه جلسه باهم خودمانی تر شدیم و از آقای فلانی کار به اسم کوچک رسید و از آنجایی که هردو تقریبا هم سن و سال بودیم حرفهای زیادی برای زدن داشتیم ….و با انگلیسی و مقادیری صربی ارتباط برقرار میکردیم..
خلاصه اوا …
معلم من با من تبدیل به یک دوست صمیمی شد و تقریبا دوست دختر پسر هم شده بودیم …
ماجرای اصلی و سکسی ما در یک روز تابستانی شروع شد …
جلسه تدریس که تمام شد از یخچال دوتا آبجوی تگری آوردم و مقادیری پسته دامغان که یادگار وطن بود و مشغول نوشیدن شدیم …اوا پسته خیلی دوست داشت و چون یک آجیل خیلی گران و خوشمزه محسوب میشد خوردنش در واقع یکسورپرایز بود…
اوا صورت گرد سفیدی داشت با موهای بلند فندقی رنگ و چشمانی میشی …گونه هایش بر جسته بودند و همیشه یک آرایش ملایم داشت که صورتش را ملیح میکرد
رژ لب صورتی رنگی زده بود و بوی عطراش که یک بوی کرم بود مرا بیشتر تحریک میکرد
سینه های اوا خیلی سفت و شق و رق بود …و همیشه خط سینه هایش ازبین پیراهن یقه هفتی که میپوشید حواس من و بین درس خواندن پرت میکرد…
رونهایسفید که همیشه تراشیده بودند و پاهای لاک زده که هر تنابنده آیی را تحریک میکرد چه برسه به یک مرد جوان ایرانی حشری…
الکل که وارد خونمون شد و کله ها داغ شدند برای اولین بار جرات کردم که صورتم را به صورتش نزدیک کنم …مثل اینکه منتظر چنین کاری از من باشه لبهاش و جلو آورد و گرمی لبهامون به هم نزدیک شد .
در حالیکه بغلش کرده بودم زبانهایمان در هم میپیچید و من لبلانش را میمکیدم
چه آبهای داغ و پر هوسی بود.
کم کم از روی,شلوار کیرم را که میخواست شلوارم را پاره کند را میمالید و من زیر گردنش را خوردم …
بر خلاف دخترهای ایرانی که بعضی هاتون خیلی در سکس ناشی هستند خانوم معلم من بسیار ماهرانه در معاشقه من و همراهی میکرد…
من و هول داد روی مبل و زیپ شلوارم را باز کرد و مشغول ساک زدن شد
از زیر خایه هام میلیسید و بالا میآمد …خیلی لذت بخش بود …
بعد از چند دقیقه کاملا لخت داشتیم به صورت 69کس و کیر همدیگر را میخوردیم…
هیچ چیز برای من در سکس به اندازه لیسیدن کس لذت بخش نبود …کورتیولیسش(چوچوله) را بین لبانم فشار میدادم و زبانم در سوراخ کس صورتیش میچرخید…
صدای آه و ناله اوا بلند شده بود و کیش به شدت چرب و لیزشده بود …
و کیر من هم داشت پوست خودش را از شدت شق شدگی جر میداد
گفتم که بلند شو بریم توی اتاق خواب
به من گفت بغلم کن و مرا با خودت ببر
به زحمت او را بلند کردم و روی تخت خواب دونفره ام بردم و آوا آرام خوابید و پاهایش را باز کرد سر کیرم را که در کسش گذاشتم انگار در یک قوطی وازلین فرو کرده باشم…کسش به شدت چرب و مکنده کیر من و به داخل میکشید
شروع کردم به تلمبه زدن …بر اثر مشروب خوردن هر دومان دیر ارضا میشدیم و این لذت سکس را چند برابر میکرد سینه هایش بر اثر تکانهای بدن من تکان میخورد و دستهایمان در هم گره خورده بود …
بعد از چند دقیقه تلمبه زدن بلند شد و کیرم را لای سینه های سفتش گذاشت و من در حال بیهوش شدن از لذت زیاد بودم در حالیکه سر کیر من از بای پستانهای اوا بیرون میآمد او با مهارت سر کیرم را میلیسید…
بعد دوباره مشغول کردن کس شدم که اوا پاهایش را دور کمر من گره زده بود
و من انگار در وسط بهشت به دام افتاده بودم…
کم کم احساس کردم که این داره میاد…
بهش گفتم بزار بریزم بیرون که بهم گفت بریز توی کسم من قرص ضد بارداری میخورم خلاصه که آب ما آمد و انگار که شیره جان من در تن خانم معلم خالی شد…
اما اوا هنوز به ارگاسم نرسیده بود
من دو انگشتم را به تقلید از فیلمهایی که دیده بودم تو کسش کردم و محکم تکان دادم ناگهان من و بغل کرد و کون خوشگلش لرزید فهمیدم که ارضا شده
هردو بی رمق روی تخت ولو شدیم من سیگاری روشن کردم و بعد از دو سه پک به او دادم …اوا من و بوسید گفت …یکی از بهترین سکسهای زندگیم بود…
امیدوارم از داستانم خوشتون اومده باشه
من تجربه اولم بود ****