سلام.من کیان 23 سالمه.تا امروز خاطرات سکسی زیادی رو کسب کردم که میخوام براتون بنویسم.خاطراتمو از اخر شروع میکنم و میام تا به خاطرات اولی.خوب از 5روز پیش براتون میگو که داشتم تویه نت چت میکردم و 1دختری به نام مینا بمن پی ام داد که واقعا مهربونی.اخه اسم آی دی من مهربون بود.من هم جواب دادم حتما.مطمئن باش.و بع شروع به معرفی کردن هم کردیم و اون گفت که 22 سالشه و من هرچی اصرار کردم که بگه از کجای تهرانه اون از جواب دادن در میرفت.منم که زیاد برام مهم نبود بی خیال شدم.اونروز هرکدوم بهم یه عکس از خودمون نشون دادیمو من شماره مینارو گرفتمو بهش زنگ زدم.صدای خوبی داشتو خیلی بت شیطنت حرف میزدو هی خودش رو لوس میکرد.خلاصه اون شب باهم کلی اس ام اس بازی کردیمو من تونستم تا حد بوس و بغل پیشروی کنم. از اونجا که مینا خیلی راحت قبول کرد متوجه شدم که میشه بیشتر ازینا روش حساب کردو ارزش سرمایه گذاری رو داره.خوب فردای اون روز من تا شب سر کار بودمو ازون جایی که اونروز کلی سرم شلوغ بود نتونستم بهش تا شب اس بدم.البته اون 1چند بار بهم اس داد و منم بهش گفتم سرم خیلی شلوغه.شب دوباره رفتم توی نت و گفتم که میناهم بیاد.تو نت بهش گفتم بازم بهم عکس بده و اون چندتا عکس دیگه نشونم دادو تویکی ازونا مینا روی زمین دراز کشیده بودو یه تاپه نیم تنه تنش بود.از زیره اون تاپ سینه هاش بیرون زده بود و نافش هم بیرون بودو شیکمه سفیدش معلوم بود بهش گفتم عجب سینه هایی داریا.اونم به خنده بهم گفت پرو نشو.من گفتم یعنی نمیخوای بمن بدیشون اون گفت نه.منم با خودم گفتم کور خوندی.توی صحبتامون مینا میگفت من از پسرای خسیس بدم میادو با قبلی بخاطر همین بهم زدم.من فهمیدم ازون تیغ بزناست و با خودم گفتم فکر کن من واسه تو خرج کنم.اونم منی که دستم تو حساب.اخه من کارم حسابداریه.خلاصه واسه فردای اونروز 1قرار گزاشتیم.حالا بماند که من هی میگفتم بیا نزدیک خونه ماو اون میگفت تو بیا تا وسطای شهر منم که دلم شور بنزین ماشینمو میزد گفتم اونجاها طرح و من نمیتونم.خلاصه بعد از کلی کل کل بلاخره راضی شد اون بیاد.فردا ساعت 3 رفتم سر قرار امد سوار شدو من طبق معمول رفتم به پارک جنگلی شیان که به ماهم نزدیک بود.اخه میدونید که بنزین چقدر گرون شده.رفتیم بالا و من رفتم جای خلوتی که همیشه میرم.دسم دوره گردن مینا بود که دوباره سرو کله اون پیکاپ مزخرف نیرو انتظامی که دوسال پیشم سر 1 خاطره که بعدا براتون میگم بهم گیر داده بود پیدا شد.من تا از تو اینه دیدمش دستم رو اوردم اینورو مشغول حرف زدن الکی با مینا شدم.اونام اومدن بغل ماشین منو یکم نگاه کردنو وقتی دیدن من پسر خوبی ام و فقط حرف میزنم رفتن.مینا ترسیدو گفت ازینجا بریم.منم راه افتادم و رفتم به سمت جاده برگشت شیان اونجا دیگه مطمئن بودم که مامور نمیاد زدم بغل.البته اونجا فقط هر چند دقیق ماشین رد میشد.دستم انداختم دور گردن مینا و کشیدمش جلو و گفتم بیا ببینم چی داری.بعد لبامو چسبیدم به لباشو خوردم.1ماشین رد شدو من تا دیدمش تو اینه اومدم اینور.البته اگه میدیدن هم مشکلی نبود همه بچه های اومجا مثل خودمونن.دوباره لباشو خردمو دستمو گذاشتم رو سینه هاشو مالوندم.یکم بعد 1ماشینه دیگه رد شد.دوباره اومدم عقبو بعد رفتنش دوباره شروع کردم به خوردن لباشو مالوندن سینه هاش.یه سوتینه ژله ای بسته بود که نمیزاشت خوب سینه هاشو لمس کنم.واسه همین دستمو از زیر مانتوی یک تیکش بردم تو و سینشو از زیر سوتین قرمزش کشیدم بیرونو شروع کردم به مالوندن.تا دستم به سینش خورد اهو اوهش بلند شد.من که دیدم حسابی داره حال میکنه دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم که با صدای اه مینا راست شده بود.دستش به کیرم که خورد کیرم تپل تر شد و شروع کرد محکم کیرمو مالوندن.من که داشتم سینه هاشو میمالوندم دیدم نوک سینه هاش حسابی سیخ شده خواستم بزارم تو دهنم که 1ماشین دیگه رد شد.بعد رد شدن ماشین دوباره دستشو گذاشتم رو کیرمو شروع کرد به مالوندم.خوب بلد بود از رو شلوار بماله.حسابی محکم میمالید.دستمو بردم سمت کسش که دیدم ای پدر نوار داره فهمیدم خانم پریوده.گفتم حالا وقت پریود شدن بود که منو از مالوندن کست بی نصیب بزلری.با گفتن این حرفم مینا حالش بدتر شد.ام وقتی دوتا ماشین رد شدن به خودش اومدو گفت بسه دیگه بریم.من گفتم اینجوری.منکه اینجوری برم خونه از درد میمیرم.گفت چیکار کنم.گفتم باید بخوریش. گفت اینجا.گفتم اره .بری پایین دیگه نمیبیننت.بایکم مقاومت راضی شد.البته میدونستم دلش کیر میخواد.خلاصه کیرمو درش اوردمو مینا گرفتشو بعدم گذاشت تو دهنش.شروع کرد به میک زدن.نمیدونم از کجا یاد گرفته بود کره خر اینجوری بخوره.منم دیتمو از زیر کردم تو مانتوشو سینشو مالوندم.دستم که به سینش میخورد اهو اوهش میرفت بابلا که این منو بیشتر تحریک میکرد.خلاصه بعد از چند مین ساک زدنو میک زدن کیرم حس کردم داره اهو اوهای مینا کاره خودشو میکنه و من دارم میشم.یهو سرشو اورد بالاو گفت خیلی خوب میمالی سینه هامو.من که داشتم میشدم سرشو فشار دادمو کیرمو کردم تو دهنشو بعد 2تا لیس ابم پاچید تو دهنش.اونم همشو میک زدو بعد شروع کرد به قورت دادن.بعد من را افتادمو اونم شروع کرد به ارایش کردن.اومدم دمه مترو باقری پیادش کردمو اومدم خونه.دوساعت بعد زنگ زدو منم گفتم باز بیا نت.اومد نت گفتم مینا 3روز دیگه مکان ردیف میکنم بریم تو جا.گفت ببینم چی میشه. بعد شروع کرد که من شارژ ندارمو شارژ میخوام .منم گفتم باشه تا فردا گفت نه همین الن.گفت ببین من گفتم خسیس نباش.من در صورتی باهات اینجوری ام که توام اینجوری باشی.با گفتن این حرفش ازش بدم اومد.اخه من بدم میاد بابت این کارا پول بدم تا حالا هم اینکارو نکردم. حالا تو خاطرات بعدیم بیشتر باهام اشنا میشید.خلاصه بعد اون حرفش گوشیمو خاموش کردم.البته من 2تا گوشی دارم که یکیش مال اینکاراستو اون یکی همیشه باید روشن باشه.درنتیجه مینا خانم رو به همون ساک زدن خوبش پسنده کردیمو فراموش.تا خاطره بعدی خدافظ. دوستارتون کیان
0 views
Date: November 25, 2018