مادر سكسي من ليلا

0 views
0%

سلام من وحيد هستم و20 سالمه يه مامانه خوشگل دارم كه اسمش ليلا هستش و 40 سالشه اين ليلا خانوم يه هيكله سكسي و ناز داره سينه هايه نسبتا بزرگ( 85)با بدني گوشتي و سفيد چون هميشه تو خونه تاپ ميپوشيد من با ديدنه بدنه تپل مپل و سفيدش كيرم سيخ ميشد اما از همه بيشتر من تو كفه كونشم يه كونه گنده و گلابي شكل خوشبحتانه مادرم اصلا عادت نداره تو خونه دامن بپوشه همهيشه شلوارك تنگ يا شلوار استرج پاشه كه موقع را رفتن كپلايه كونش به طرز حشري كننده اي بالا پايين ميپرن مادرم رونايه كلفتي هم داره هروقت از حموم مياد چون حوله تنشه ميشينه رو مبل تا خشك شه پاهاشو ميندازه روهم واي اون ساقه پايه سفيدش و پشت پايه پرش همينطور رونايه سفيدش حسابي بيرون ميزنن مادرم با اينكه 40 سالشه اما پوسته دخترايه 25 ساله رو داره تو خيابون هميشه مانتو تنگ ميپوشه تابستونا مانتو سفيد زيرشم شلوار جينه تنگ با تاپ كونش از رو مانتو حسابي دلبري ميكنه پدرم تو بازار مغازه داره يادمه يبار منم مغازه بودم كه مادرم اومد يه مانتو سفيد تنش بود با يه ارايشه ملايم خيلي خوشگل و ناز شده بود از پدرم پول ميخواست وقتي كه بيرون رفت بيشتره مغازه دارها كونه گندشو كه خيلي جذاب كپلاش چپو راست ميشد رو ديد ميزدن منم خوشم ميمود كه مادرم اينطوري كيره همه رو سيخ ميكنه يادمه چند سال پيش خونه مادربزرگم يه مهموني شلوغ بود كه پدرم نيومده بود مامانمم يه لباسه قرمزه يقه باز پوشيده بود هرسري كه خم ميشد پستوناش بدجور بيرون ميزد اما از همه بيشتر باسنه بزرگش جلبه توجه ميكرد به جرات ميتونم بگم كه كونش از كونه همه خاله هام و زنايه فاميل گنده تر بود يه شلوار جينه تنگم پوشيده بود كه زيبايي كونشو دو چندان كرده بود يكي از دوستايه داييم كه اسمش بابك هست و همسنه مامانمه اونشب حضور داشت شنيده بودم كه قبلا خواستگار مادرم بود بدجور مامانمو نگا ميكرد مخصوصا كونه گنده مامانمو داشت با چشماش ميخورد تا اينكه اخره شب از مادرم خبري نبود نه از بابك مهموني خلوت شده بود من شك كردم رفتم دنباله مادرم ديدم بله تو پاركينگ تو ماشينه داييم مامانمو از پشت ميديدم كه لخته و داره بالا پايين ميپره من اون موقع 16 سالم بود با ديدنه بدنه گوشتي و سفيده مادرم كيرم شق شد وقتي ميديدم اون موهايه هايلايت شده رو شونه هاش ريخته بدجور حشري شدم البته اولش يكم عصبي بودم اما بعدش با خودم گفتم اگه حرفي بزنم ابرو ريزي ميشه خلاصه طاقت اوردم و حسابي كيرمو ماليدم رفتم جلو تر واييييي كپلايه سفيد و بزرگ كونه مامانمو كه ديدم رواني شدم از پشته شيشه ماشين كاملا معلوم بودن متاسفانه چون پشتش بهم بود سينه هاشو نميديدم اما كونش واقعا معركه و بزرگ و جذاب بود هر كپلش به تنهايي قده يه هندوونه متوسط ميشد و هر مردي رو حشري ميكرد بعده چند ماه بابك از كشور رفت از قبلم مدت ها بود كه خارج زندگي ميكرد فقط واسه مدتي اومده بود ايران از اون روز به بعد من دوست دارم مامانمو بكنم عاشقه كونش شدم هميشه شورتاشو ميمالونم به كيرم يبار دوستم اومد خونمون مادرم ميخواست بره پاتخني دختر داییم كه فقط خانوما بودن يه ساق شلواري بنفش تيره با تاپ مشكي مجلسي تنش بود و كفش پاشنه بلندم پاش بود ممقداري از شكم و پهلو هاش به طرز حشري كننده اي از تاپ بيرون زده بودو هر قدمي كه برميداشت باسنش تو اون ساق شلواري تنگ بالا و پايين ميشد من خودمو به اون را زدم كه مثلا دارم با موبايلم ور ميرم تا دوستم راحت ديد بزنه مادرم كه عجله داشت و حواسش نبود اومد تا وسايلشو تو كيفش بزاره كيفش تو پذيرايي بود و ما تو حال من كه همچنان داشتم با گوشبم ور ميرفتم اما زير چشمي دوستمو ديدم كه داره پستونايه مامانموبا چشماش ميخوره خوب حقم داشت مادرم 90 درجه خم شده بود و داشت كيفشو مرتب ميكرد سينه هايه درشت و سفيدش كه حالت بهم چسبيده داشتن اويزون مونده بود بعدشم مانتوشو پوشيد از ما خدافظي كرد و رفت وقتي رفتيم تو اتاق من تو كامپيوترم فيلم سوپر گذاشتم حسابي كه حشري شديم رفتم تو يكي از فايلام و عكسايه تكي مامانمو تو مهموني ها ازش گرفته بودم گذاشتم دوستم با ديدنه مادرم تو اون لباسايه سكسي و تنگ اب از دهنش را افتاد بهش گفتم نظرت چيه ؟ گفت در مورده كي گفتم مادرم گفت راستشو بگم ناراحت نميشي گفتم نه گفت مامانت خيلي كسه چه كوني داره مامانت مثله دوتا هندوونه ميمونه لامصب اوففففف همينطور كه از مادرم تعريف ميكرد كيره من و خودشو ميمالوند منم ررفتم دوتا از ست شورت و سوتين توري مامانمو يكي مشكي و يكي قرمز اوردم و ماليديم به كيرامون دوستم كرستشو گرفت و گفت جووووووون اينو اگه اون مامانه جندت بپوشه چي ميشه چه پستونايي داره ماميت دوست دارم ازشون شير بخورم دوست داري دوتايي مامانتو بكنيم ؟ گفتم اره از خدامه گفت واي بدجور عاشقه هيكله مامانت شدم خيلي كسه اونروز از بس از مادرم گفتيم تا سه بار ابمون اومد جون اون عكسا و همينطور خوده مادرم واقع حشريمون كرده بود وقتي ميريم فريدون كنار وويلايه خالم چون بيشتره مواقع پدرم باهامون نيست مادرم با تاپ شلوارك تو محوطه ويلا قدم ميزنه اونجا يه مرده سن بالا هست كه تو همسايگي خالم اينا ويلا داره يه دختره خوشگلم داره كه با پسر خالم رفيقه يارو بدجور تو كفه مامانمه اخه حقم داره خالمم سكسي ميگرده اما به اندازه مادرم كونش بزرگ نيست كه كسي رو حشري كنهمخصوصا وقتي شلوارك تنگ يا شلوار استرج ميپوشه ديگه كونش به معنايه واقعي تحريك كننده ميشه يادمه يبار دوبي رفته بوديم با خالمو شوهر خالمو پسر خالمو دختر خالم مادرم تو خيابون يه تاپ بندي قرمز پوشيده بود با شلوارك جسبون سفيد كه رنگ شورت مشكيش معلوم بود دوتا مرده ايروني دنبالمون افتادن و باسنه بزرگه مامانمو با چشم دنبال ميكردن يكيشون به اون يكي گفت جون نگا زنه چه كوني داره فكر كنم جندس مردم نداره حال ميده بشينه رو دهنه ادم و ادم فقط اون كونه ناز و بزرگشو ليس بزنه اوف دوستشم تاييد ميكرد كيره منم تو خيابون سيخ شده بود خالم جلو يه بوتيك ايستاد ماهم همه ايستا ديم مرده كه اومد دستشو كشيد لايه كونه مادرم و رفت اوف چه صحنه اي بود مادرم به رويه خودش نياورد احتمالا واسش عادي بود كه يكي تو خيابون اون باسنه بزرگشو انگشت كنه .نوشته وحید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *