(اسم ها مستعار)سلام من محمد رضا هستم 21 ساله دانشجو .از خودم بگم من عاشق ورزش پرتاب دیسک هستم که کنارش کمی بندسازی هم میرم پس هیکلم اونقدرا هم شلخته نیست یه روز که از دانشگاه می اومدم خونه پسرخالم بهم زنگ زد وگفت که امده ساری(شهری که توش درس میخونم) . خیلی خوشحال شدم چون از بچگی با هم بودیم وخاطرات زیادی با هم داریم. شبو با هم گذروندیم وقتی که صبح شد تصمیم گرفتیم با هم بیرون شهر رو دور بزنیم وسایل رو گذاشتیم تو ماشین و حدود 10 صبح حرکت کردیم …نهار رو تو جنگل خوردیم …تو راه برگشت به خونه دو تا داف خوشگل و ناز به چشممون خورد شهرام ماشینو زد کنار اونا که مدل ماشینو دیدن(پراید) سوار نشدن و یه جورایی مارو کیر کردن ما هم یه راست رفتیم خونه شب که شد من بساطو پهن کردم عرق سگی رو زدیم به سلامتی خودمونو زندگیمون … تو حال خودم نبودم که یهو شهرام حرف اون دافای خوشگل رو پیش کشید راستش منم خیلی توی کف بودم یهو پیشنهاد دادم بریم بیرون دوتا جنده لاشی جور کنیم اونم خیلی زود قبول کرد خدا شکر اونقد حالمون بد نبود که نتونیم رانندگی کنیم با نیم ساعت چرخیدن تونستیم هدف رو پیدا کنیم ایندفه خیلی زود سوار شدند تو راه باهاشون بیشتر اشنا شدیم اسم یکیشون زهرا واون یکی سمیرا بود راستش نمیتونستن جایه اون دافایه بعد از ظهر رو بگیرن ولی من از هر دو تاشون خوشم اومد.یهو سمیرا گفت خیلی گشنمونه و زهرا هم با سر تایید کرد من و شهرام شام خورده بودیم دو تا ساندویچ هم واسشون خریدیم که دیگه کس و شعر نگن . وقتی رسیدیم خونه خیلی اهسته رفتیم تو که کسی شک نکنه . خیلی زود لباسمونو در اوردیم زهرا خندید و گفت چرا اینقد حولید منم بی مقدمه مو هاشو کشیدم سمت کیرم داد زدم بخورش جنده لاشی شهرام که از من وحشی تر بود سمیرا رو زد زمین لباساشو دراوردو افتاد به جونش . من به هیچ کجاش جز کسش توجه نداشتم فقط میخواستم جرش بدم کیرمو از دهنش در اوردم اسپری رو زدم کاندوم رو کشیدم روش بی مقدمه فرو کردم تو کسش مثله خر تلمبه میزدم توکسش . شهرام هم داشت سینه هاشو گاز میگرفت صدای دوشون بالا رفته بود و جیغ و داد میکشیدن خوبشبختانه کسی صداشونو نمیشنید بعد 5 دقیقه تلمبه زدن به زهرا گفتم که بیا تو پشتت بزارم ولی اون گفت نمیدم و اینکاره نیستم منم اینو به شوخی گرفتم و به زور از کون کردمش البته خیلی اهسته چون واقعا اینکاره نبود زهرا داشت زیر دستم جون میداد که حس کردم ابم داره میاد از کونش کشیدم بیرون کاندوم رو در اووردم خواستم بریزم تو دهنش که نذاشت منم بالای فکشو با دست فشار دادم وقتی دهنش باز شد کردم تو دهنش و بعد از کمی عقب جلو همشو ریختم دهنش همونجا روش دراز کشیدم کاره شهرام و سمیرا تموم شده بود داشتند ما رو تماشا میکردند از روی زهرا بلند شدم بیچاره نمیتونست تکون بخوره یه دوش گرفتیم پول هردو شونم دادیم تو شهر پیادشون کردیم …نوشته ممد رضا
0 views
Date: November 25, 2018