سلام من سجادم 23سالمه اهل دروغ کس شرگفتن نیستم من یک دوست دختر دارم 1سال ازخودم کوچک تره اصلا اهل سکس نیست فقط اهل لب ومالوندن یک روز قرارشد هم دیگه ببینیم بالاکوه بعدازحرف زدن اینا قرارشد ازش لب بگیرم لب گرفتم ومالوندمش بعد دستم بردم بزنم به کون وکسش توحال خودش بود که یک دفعه بلند شد ی ساعت دنبالش میرفتم که برگرده میگفت توهمش من به خاطرسکس میخوای راستم میگه واقعا برای سکس میخوامش راستی ببخشید دوست دخترم چاقه ،ظاهربدی نداره ،بعدش که برگشت دیگه بهم نه لب داد نه گذاشت بهش دست بزنم من بهش دست نزدم دیگه اینم بگم اهل کس لیسی اینانیستم منظورکه میفهمید ؟ اگه دخترداد داد نداد کس نه نه اش خیلی باهاش کلنجاررفتم که این لب به من حال نمیده شب بهش اس دادم گفتم من سکس میخوام اگه خواسته براورده نکنی بای واسه همیشه گفت فکراموبکن بهت خبرمیدم گفتم باشه شب ساعت 1 اس داد که من حاضرم به شرطی که دردم نیاد گفتم باشه شب فکرم مشغول بود که کدوم خونه ببرمش که شانس باماراه اومد صبح باغبان به پدرم زنگ زد که گفت سند باغ برای گاز کشی اینا لازم داره صبح که شد پدرم رفت مادر برای اینکه پدرم تنها نباشه رفت صبح بهش اس دادم خونمون کسی نیست میای؟ گفت اره بعد1ساعت اومد اول لباساشوکه دراوردم لخت مادرزاد شد یکم ازلبش ،سرسینه هاش خوردم دیدم شهوتش زدبالا برش گردوندم کرم به سرکیرم زدم کرد مدل سگی خوابوندمش اول لای پاهاش زدم باخودم فکرکردم این الان شهوتی حالیش نمیشه کیرم بافشارزدم به کونش یک جیفی زدکه فک کنم خواجه حافظ شنید دیگه خیلی شهوتی شده بودم دوتایمون شروع کردم به تلمبه زدم که بعد 5دقیقه داشت ابم میومد گفت ابتو نریز توکونم هیکل بهم میخوره گفتم توکه گفتی یک کاری بکن که دردم نیاد من که مثل سگ گایدمت چرا گذاشتی دوباره بکنمت؟ گفت اصلا حالیم نشد بهش گفتم ازاین دفعه انقدر میکنمت تانتونی راه بری گفت پلمپ بازشد دیگه هرکارمیخوای بکن ازبس ازم کمرازم گرفت دیگه نانداشتم پاشم کارمون که تموم شد لباساشو پوشید داشت میرفت منم تادم در باهاش رفتم که دیدم داداشمو خانم برادرم اومدن ریده بودم به خودم بهش گفتم بروبدوتو دراتاقم بستم کردمش توکمد درم بستم برادرم اینا اومدن بهشون توضیح دادم خانواده کجا رفتن بعد چایی خوردن رفتن . ببخشید زیاد شد ولی به خدا راست بودقربون همتون sajad
0 views
Date: November 25, 2018