محشور شدن با لیلا

0 views
0%

سلام من علی هستم 20 ساله کیری در حدود 25 سانت ارتفاع. داستانی که براتون میگم برای2 سال پیشه . ما یه همسایه دیوار به دیوار داشتیم به اسم لیلا اون موقع 4 سال از من بزرگتر بود یعنی 23 سالش بود خلاصه تو کوچه ک میدیدمش باهاش زیاد شوخی دستی می کردم خیلی وقت هم میشد همسایه بودیم یه روز رفته بودم پشت بوم دیش ماهواره رو تنظیم کنم دیدم با یه شلوارک و یه تاپ اومد رو پشت بوم . اول منو دیدمثلا بگه خجالت کشیده رفت تو منم کم نیاوردم از جامم تکون نخوردم دیدم دوباره اومد بدون اینکه حرفی بزنه لباساشو رو ظناب پهن کرد منم زوم کرده بودم روش چشم ازش بر نمیداشتم آخ چه بچه کونی داشت . برگشت بهم گفت یه وقت خجالت نکشیا منم گفتم منو تو که این حرفا رو نداریم می خوای منم لباسمو در بیارم محشور شیم هیچی نگفت خندیدو رفت خونه اینم بگم باباش از اون آدمای بی بخار. یه روز باباش گفت علی بیا این ماهواره مارو درست کن اون روزم فقط باباشو خودش بودن خلاصه رفتم خونشونو یه ذره این ور اون ور کردم به باباش گفتم شما برو بالا یه ذره دیشو تکون بده هروقت گفتم خوبه جاشو سفت کنهلاصه بباش رفت بالا منم کنترل رو پرت کردم رفتم سراغ لیلا که تو آشپزخونه بود خودشم کونش می خارید با هزار زور یه لب 1 دقیقه ای ازش گرفتم یه دفعه صدای باباشو شنیدم که اون بابلا از گرما داشت میمرد . ماهوارشونو درست کردمو اومدم خونه بدجور تو کف لیلا بودم که گوشیم زنگ خورد شمارشو نشناختم برداشتم صدی لیلا بود گفت هفته بعد باباشینا میرن شمال این میمونه با برادر کوچیکش که 8 سالشه گفت اگه وقت داری این ماهوارمون دوباره خراب شده هفته بعد بیا درستش کن .معلوم بود کونش میخاره مم تا هفته بعد مدام تو فکرش بودمو همیشه کیرم راست بود که روز موعود فرا رسید تو کوچه بودم دیدم مامانشینا دارن خداحافظی میکنن میرن اونا که رفتن یه نگا به من انداختو خندید رفت تو خونه . داداشش بیرون تو کوچه داشت بازی میکرد بردمش گذاشتمش کلوپ تا 4 5 ساعت بشینه بازی کنه سپردمش دست بچه ها . منم رفتم زنگ زدم گفتم برای تعمییر ماهواره اومدم درو باز کردو رفتم بالا یه پیرنو شلوار پوشیده بود تنننننننگ این کیره ماهم نرسیده داشت شلوارو جر میداد. رفتم بالا دیشو تنظیم کردم روسایروس اومدم یه کانال سکسی گذاشتم بهش گفتم اینا خوبه؟ یه دفه داد زد گفت نه اینا رو قفل کن رمزشم بده ب خودم منم گفتم اصلا حذفشون می کنم یه دفه گفت نه تو این مدتم داشت فیلم پخش میشد نگاش از تلویزیون برداشته نمیشد که من یهو کانالو عوض کردم دیدم مثل وحشیا پرید کنترلو گرفت زد کانال سکسیه و نشست نگاه کردن منم دیگه بهتر از این موفعی ندیده بودم از پشت کرم میریختم هیچی نمیگفت یکی دوبار انگشتش کرد م بازم هیچی نگفت از پشت سرمو آوردم گردیشو شروع کردم به خوردن برگشت منو نگاه کرد شروع کرد به لب گرفتن اصلا فکر نمی کردم این قدر حشری باشه منم شروع کرئم به در آوردن لباساش آخخخخخخ چه سینه هایی داشت انقدر سینه هاشو خوردم داشت از شهوت ار ار می کرد کیر بدبخت منم داشت پوست مینداخت که برشگردوندم به پشت واییییییی چی بووود چه بچه کونی چه کسی تا بیاد بفهمه چی شده تفو انداختمو کیرمو تا دسته کردم تو کونش دستمم گرفتم جلو دهنش تا داد نزنه اینفدر کونش تنگ بد که انگار کیرم داشت نصف می شد خلاصه بعد از کلی عرف ریختنو کلی مکافات آبمو ریختم رو سرو صورتشو با هم یه چیزی خوردیمو من پا شدم اومدم. امیدوارم خوشتون اومده باشههههههههه نوشته‌ علی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *