مرده بی غیرت میشینه نیگا میکنه زنش بگا میره
سلام
این داستان کاملا حال به هم زن و میسترسی میباشد لذا آن دسته از عزیزانی که فول برده را نمیتواند بخوانند نیازی به دنبال کردن آن نیست
با یه دختر سی ساله آشنا شده بودم و مدتی گذشته بود اما اون اصلا پیشنهاد سکس من رو قبول نکرد منم آخرا دیگه خسته شدم و در نهایت یک شرط گذاشت که اگر میخواید باهات سکس داشته باشم باید هر کاری من میگم کنی منم از نیتی که داشت خبر نداشتم و قبول کردم ، اون یه دختر 27 ساله جا افتاده و بسیار زیبا بود موهای مشکی و بدن مثل برف سفید که اب هر پسری رو میاره من رو دعوت کرد به ویلاشون از اونجا که بچه پولدار بود یک ویلا تو کردان تهران داشتن و از اونجایی که دانشگاهش نزدیک هشتگرد بود برای خواب تو ویلای خودشون میخوابید ، یکروز زنگ زد گفت من ساعت 6 میرم ویلا تو اونجا باش تا صبح کلی کار داریم ، من رفتم و تماس گرفتم گفتم مهسا پشت درم اونم باز کرد رفتم تو دیدم تنها نیست و دو تا دختر هم پیشش هست و تقریبا نیمه برهنه دارن میزنن میرقصن منم حشرم بالا بود و دلم میخواست هر سه شونو بکنم ، مهسا به بچه ها گفت یه لحظه ساکت میخوام با مهرداد حرف بزنم ، گفت مهرداد من میخوام برده ما سه تا باشی هر چی بخوای بهت میدم برای امروز کلی برنامه چیدم از قبل تا تونستم یاسمن و شیدا رو بیارم ، گفتم رسمش نبودا اینهمه راه منو کشوندی که حرف منو قطع کرد گفت تو هم بدت نمیاد خلاصه که شروع کردن به لخت شدن مهسا اومد کوسش رو گذاشت دهنم چه کون گنده و سفیدی داشت کوس و کونشو میلیسیدم و مهسا غرق در لذت بود که مهسا گفت برو خودتو تو دستشویی خالی کن میخوام خیار بکونم تو کونت گفتم عزیزم این کارارو نکن زشته پیش اینا گفت برو پشیمون نمیشی منم پشمامو تازه زده بودم گفتم یعنی چی گفت برو برین بعد شلنگو در سوراخت نگه دار و ابو باز کن چند بار این کارو تکرار کن تا آب شفاف از مقعدت بیاد بیرون منم رفتم و برگشتم مهسا کوسشو گذاشت دهنم و یکم روغن زد در سوراخم بعد دیدم خیار رو داده دست شیدا و شیدا کم کم با انگشت کون منو باز کرد و در نهایت خیار رو کرد تو همینطور که داشتم کوسای مهسا رو میلیسیدم احساس کردم با اونا پچ پچ میکنه یکدفعه دیدم خیار رو کشیدن بیرون یه چیز گرم و نرم رفته تو کونم منم نمیدونستم چیه و فعلا محو تماشای کوس مهسا بودم یکدفعه دیدم تا ته یه چیزی رفته تو کونم و تهش یه حالت قلمبگی بود مهسارو زدم کنار دیدم شیدا شیمل یا همون دوجنسست و داره منو میکنه چنان شوکه شدم که مهسا گفت چیه بده ؟ منم حقیقت خوشم اومده بود شیدا سینه های 85 داشت چطور ممکن بود کیر داشته باشه درسته کیرش کوچیک بود اما دراز بود منم حشرم زده بود بالا و میگفت بکن شیدا بکن اونم میگفت جون چاقال کونی ، همینطور که داشت منو میکرد منم میمالید که حشری تر شم که از اونور یاسمن هم فهمیدم دو جنسست یکدفعه بلند شدم گفتم مهسا اینجا چه خبره اینا با تو چه نسبتی دارن، که گفت اینا دوستام هستن با اینا سکس دارم هفته ای دو بار و خیلی دوسشون دارم اما اینا پسر میکنن و دختر بهشون مثل پسر حال نمیده منم مجبور شدم با تو اینکارو کنم ، گفت حالا بی خیال به خاطر من گفتم اوکی منم بدم نمیاد یاسمن اومد جلو دیدم کلفتی کیرش از کلفتی کیر من کلفت تره و دراز یکجورایی شک کردم بتونه منو بکنه اومد جلو گفت ساک بزن منم شروع کردم ساک زدن اما دهنم یکم کش میومد کیرش خیلی کلفت بود از اونور شیدا رفت دوباره سراغ کونم و منو میکرد ، حدود پنج دقیقه گذشت که یاسمن گفت شیدا بیا جاها عوض گفتم یاسمن کیرت کلفته کون درد میگیرم ، گفت عزیزم هیچی نمیشه شیدا زحمت کشیده بازش کرده خلاصه رفت پشتم شیدا اومد جلو و شروع کردم ساک زدن یاسمن داشت کیرش رو چرب میکرد و یکم روغن زد در کون من ، کیرش رو گذاشت روی سوراخ مقعد من احساس کردم یه حجمی وسیعی میخواد وارد من بشه ، یکم فشار آورد من مغزم تیر کشید گفتم درد داره گفت وایسا درست میشه ، دوباره یاسمن فشار داد منم به زور خودمو نگه داشتم داشت مغزم از درد تیر میکشید اما لذتی که داشت مانع اعتراض من میشد ، یاسمن با کلی زحمت سر کیرشو کرد تو سه چهار دقیقه سرش رو به همون صورت نگه داشت بعد دوسانت دیگه کرد تو دوباره نگه داشت بعد کم کم کرد به من گفت مهرداد ببین تا کجا کردم تو کونت منم دیدم تا خایه کرده تو کونم خایش خورده بود به مقعدم ، شروع کرد کم کم عقب جلو کردن دور مقعد من انقدر تنگ بود با کیر اون جلو عقب میرفت ، کم کم مقعد من گشاد شده بود و یاسمن به راحتی داشت تلمبه میزد دیدم داره نفس نفس میزنه منم از اینور داشتم شیدا رو ساک میزدم مهسا از رو مبل نظاره گر بود و داشت کوسشو میمالید ، که یکدفعه یاسمن کیرشو تا خایه کرد تو کونم و تو کونم دیدم یه چیز گرم از سر کیرش میریزه تو مقعدم بهترین لحظه سکسم همین لحظه بود که یاسمن ارضا شده بود ، یاسمن رفت کنار مهسا نشست و شیدا رفت پشتم ، کیرشو یک ضرب کرد تو کونم با خنده به یاسمن گفت با این مهرداد چیکار کردی چقدر گشاد شده بیچاره همه خندیدن شیدا تا ته میکرد چون کیرش باریک بود اصلا احساس نمیکردم نزدیک یک ربع شیدا ول کن من نبود تا اینکه دیدم اونم تا ته کرد تو کونم و آبش اومد کونم پر آب شده بود ، جفتشون بیحال افتادن و منم بیحال شده بودم به مهسا گفتم حالا اجازه هست گفت وایسا تا آخر شب ، منم رفتم بیرون یکم تنباکو ، زغال و کلی خوراکی خریدم و برگشتم یکم قلیون کشیدیم و فیلم دیدیم و کلی گفتیم و خندیدیم تا آخر شب که ساعت 11 شب بود مهسا گفت بچه ها شروع کنیم ، گفتم بچه ها ؟ گفت آره دیگه اصل داستان الانه باید نقش یک برده باشی هر کاری میگیم کنی از الان هم به ما میگی چشم ارباب منم که حشری بودم قبول کردم ، گفت برو دستشویی دوباره خودتو خالی کن بیا ، رفتم و برگشتم طبق معمول دوباره شیدا اومد شروع کرد چرب کردن و گذاشت در کونم دوباره یکم دردم گرفت اما سریع باز شد و شروع کرد به تلمبه زدن همینطور یاسمن اومد جلو که ساک بزنم شیدا گفت ، ایندفعه آبمونو تو دهنت خالی میکنیم منم گفتم چشم ارباب ، جاهارو عوض کردن شیدا اومد جلو گفت کیرمو بکن دهنت و تا حلقت ببر تو طوری که من سر کیرمو تو گلوت حس کنم نه دهنت منم متوجه نشدم چی میگه کیرشو تا ته میکردم گفت نه از گلوت رد کن طوری که فرض کن داری یه چیزی میخوری منم یکم بالا پایین فهمیدم چی میگه کیرشو تا حلقومم کردم تو دهنم ، دماغم میخورد به زیر شکمش ، از بغل کسی میدید باورش نمیشد که شیدا کیر داره چون تا فی خالدون تو دهنم بود از اونورم که یاسمن داشت حسابی تلمبه میزد ، شیدا دیدم کیرشو تا ته کرده دهنم و نگه داشته نگو داره آبش میاد ، چند ثانیه ای طول کشید و کشید بیرون ، ته گلو من یه حالت لجز شده بود ، یاسمن اومد جلو ساک بزنم شیدا رفت کنار و نشست ، کیر یاسمن کلفت بود و به سخته کردم تو حلقومم یاسمن گفت دستتو دور من حلقو کن و منو به سمت خودت فشار بده ، یاسمن هم دستاشو پشت سرم برده بود و داشت به زور کیرشو میکرد دهنم ، کیرش تا ته تو دهنم بود یک حدود 7 8 دقیقه تو دهنم من تلمبه زد و تا ته فشار داد تو که از تکون خوردن تخماش فهمیده داره آبش رو خالی میکنه تو گلوم بعد که تموم شد ، کیرشو کامل کشید بیرون و رفت نشست منم آبشون رو کامل دادم بره پایین ، به مهسا گفتم حالا میدی بهم؟ الکی شرط میزاشت و همش داشت میپیچوند گفت باید یاسمن و شیدا بشاشن تو حلقت، که یاسمن گفت گناه داره بسشه دیگه ، گفت نه همین که گفتم ، شیدا با کیر نیمه خوابیده اومد ، کیرشو دوباره کرد دهنم و یکم که گذشت دوباره سیخ شد کرد تا دسته تو دهنم و شروع کرد شاشیدن گفت هر وقت پرید گلوت بگو ، منم شاش گرمش رو داشتم کم کم قورت میدادم نزدیک دو لیوان تو گلوم شاشید بعد کشید بیرون باز یاسمن اومد اونم کرد تو دهنم و شروع کرد شاشید حتی یک قطره به بیرون نریخت ، همش رو قورت میدادم ، و در آخر کشید بیرون از اونور مهسا اومد کوسش رو گذاشت دم دهنم و گفت هر چی شاشیدم باید بخوری ، منم که کار از کار گذشته بود و فهمیدم برای سکس نیومده بودم اینجا ، لبامو چسبوندم به کوسش شروع کرد شاشیدن ، چقدر شاش داشت منم خوردم ، گفت مهرداد دوست داری برینم دهنت ، گفتم چشم ارباب عنتو بخورم ، به سوراخش فشار داشت میاورد ، عنش داشت در میومد گفت دهنتو باز کن باز کردم اونم شروع کرد ریدن ، یکم رید وایساد تا من عنشو قورت بدم ، دوباره شروع کرد و من خوردم تا اینکه بعد از چند دقیقه هر چی ریده بود رو خوردم ، رفتم حموم یه دوش گرفتم برگشتم اتاق از من همه لب گرفتن و تشکر کردن و گفتن اگر بخوای میتونیم برنامه بچینیم که من قبول نکردم ، دو سه روز گذشت من به یاد اون روز جق زدم ، یاد کیرایی که تو دهن و کونم بود ، بعد از یکهفته به مهسا گفتم هستم ، الان هفته ای دو بار همین برنامه هست انقدر لذت میبرم که دلم میخواد بیشتر بود اما مهسا نمیتونه خونرو بپیچونه ، اون دو تا هم که پدر مادر کاریشون نداشتن سری های بعد میرفتم دیگه کیر یاسمن کیب کونم شده بود انگار این کون برای کیر یاسمن ساخته شده .
ممنون از وقتی که گذاشتین