مرد میخاد پسرو بکنه ولی نباید صداش در بیاد
سلام
این اولین داستان و لذت سكسی منه که دوست داشتم بزارم و بدونید.
(این اولین درخواست دوستی دختر بام نبوده،٢بار از فامیلم داشتم به اضافه دخترایی که آمارایی دادن که دنبالشون نرفتم)
من خوشگل و خوش تیپم،اوایل بیتالك بود،بعضی عكسامو میذاشتم پروفایلم، یه روز یه دختر بم پی ام داد لیتو بعد بش گفتم منظورت بهزاد لیتوهه گفت آره بعد یكم حاشیه و حرف زدن درخواستشو قبول كردم
داخل بیتالك پیام میداد بعد عكساشو فرستاد بعدها شمارشو گرفتم و اومدیم واتس اپ…
قرار اولمون هیچ موقعه یادم نمیره درسته خودش بم پیشنهاد داد ولی خب عاشقش شدم و عشق اولم بود،قرار اولمون درواز تهرون رفیقمم باخودم بردم گفتم اگه پسر بود لااقل تنها نباشم،رفتیمو دیدم ی دختر قدش تا شونهام،هیكلش خوب بود و تیپ سادهیم داشت یعنی سنگین بود نشستیم سرصندلی و شوخی،خنده و…
ولی خیلی حشری بود خیللللی ب جوری ك هیشكدومتون باورتون نمیشه ك راست میگم.
بحث سكسو اینا شدو بحث خونه رو اوردم و اینا گفتم چهارشنبه خونه جوره،خوشحال شد وحشتناك،چهارشنبه اومد بم میگفت خونه چی شد خونه چی شد پ گفتم عزیزم جمعه میریم قبول كرد گفت شلوارو تاپ صورتی بپوشم یا قرمز گفتم قرمز.
جمعه شدو خونه جور نشد اون موقعه خونه نداشتم از دوستم بود اونم یكم خونشون كم خالی میشد نمیتونست دقیق بگه چون منم سركار میرفتم خارج از اصفهان،هرموقع هم خالی میشد من نبودم
خلاصه از خونه هرجوری بود راضیش كردم بعد ناراحت نشه.
قرارامون صبحا زود بود جلو پارك ها تو خیابون اصلی،باهم قدم میزدیم بحث سكس ك دیشب میزدو ب شوخی زدم كوچه خلوت بود بردمش پشت درخت داشتم لب میگرفتم١دیگ نشد ی ماشین استارت خورد یواش رفتیم خخخ بد ضدحالی بود امیدوارم تجربش نكرده باشین
قرار بعدیش بردمش تو ی كوچه فرعی گفتم چشاتو ببند خودش فهمید این رمزمون بود رفتیم بغل حسابی لباشو خوردن ی دستم رو سینهاش بود ی دستم رو باسنش واقعا لذت داشت اونم داشت موهامو چنگ میزد بعد ٤،٥دیقه ولش كردم لبام رژی شد خخ لبا رو رژاش رفت بعد دوباره زد
دیگ دیدم حال میداد قرارا بعدی حتما لب میگرفتم
سه بار از ده دوازده قرارمون داخل كوچه لب میگرفتم بعدش من رفتم سربازی و رفیقای نامردم نه تونستن بااون رفیق بشن و نه گذاشتن من باش رفاقت كنم
الانم هیچ دوست دختری ندارم