حدود ۴ الی ۵ سال پش بود و ما در خانه ای ۴ طبقه زندگی می کرديم و چون همه ۴ خانواده کون گشاد بودن هر هفته زنی به اسم آسيه برای تميز کردن راه پله می امد هر هفته به همين منوال مي گذشت که در يکی از هفته های تابستان آسيه خانوم همراه دخترش مرضيه به خونه ما برای تميز کاری آمد و من از همون نگاه اول از مرضيه که دختری 18 يا 19 ساله بود خوشم امد و شروع به کار کردند و من هم هر چند دقيقه يک بار مرضيه رو که يک هیکل نازی داشت ديد ميزدماخر وقت که اسيه خانوم داشت مي رفت به مادر من گفت هفته بعد بخاطر اينکه وقت دکتر داره نمی تونه بياد ولی بجاش مرضيه برای تميز کردن می آيد يک جورای تو کون ما عروسی شد چون ميدونستم که هفته بعد مادرم اينا عروسی دعوت هستند و می تونم با مرضيه از در دوستی وارد بشم البته همان روزی که با مامانش امده بود کمی باهاش حرف زدم و بنظرم دختر با حالی بود و من منتظر روزی که قرار بود مرضيه بياد بودممامانم اينا گير دادند که تو هم بايد بيای عروسی و من هم خودم زدم به مريضی و گفتم دارم ميمرم ساعت ۳ مرضيه امد و چون مادرم اينا فاميل درجه اول بودن از ساعت ۴ برای عقد کنون رفتن و من موندم طرح يک نقشه برای نزديک شدن وقتی از در اپارتمانمون خارج شدم رفتم سمت پشت بوم ديدم که به به اهالی ساختمون همه زدن بيرون و من و مرضيه خانوم باهم تو ساختمون تنها هستيم يکی دو بار در حالی که داشت کار می کرد به بهانه تنظيم ديش از کنارش رد شدم و باب صحبت رو باز کردم و يک بار داشت جارو می کرد که باسنش زده بود بيرون و من تنونستم خودم کنترل کنم يک دست حسابی به اندامش کشيدم اول کمی ترسيد ولی بعد يک لبخندی زد و دوباره شروع به کار کرد من که ديدم اهل حال هست بهش گفتم کسی خونه ما نيست ميای با هم يک فيلم ببينيم؟اول گفت نه ولی من اصرار کردم و گفت پس صبر کن تا پله ها رو پایان کنم که بعد راحت بشينيم فيلم رو ببينيم و من هم قبول کردم و رفتم يک کمی خونه رو مرتب کردم و يکی از سی دی ها سوپر توپم رو هم پيدا کردم و يک فيلم ايرانی…يک نيم ساعتی گذشت و صدای زنگ امد(دينگ دينگ ) وقتی در رو باز کردم مرضيه پشت در بود گفتم بياد تومرضيه رفت تو دست شويی که آبی به سر و صورتش بزنه از کنار در مانتو و روسريشو انداخت بيرون و وقتی از دستشوی بيرون امد يک پيراهن و يک شلوار لی تنش بود و من صداش کردم تو اتاق و گفتم بيا فيلم رو ببين و يک فيلم ايرانی گذاشتم و يک صندلی براش کنار صندلی خودم گذاشتم نشستيم به ديدن بعد از چند دقيقه گفت فيلم چرت و پرتی هست فيلم درست حسابی نداری .من گفتم نه ولی يک فيلم دارم به سن تو نمیخوره به شوخی يکی زد پشتم و گفت حالا تو بذار تا ببينم چيهمن هم يکی از توپ ترين فيلم سوپر هام که موضع دار بود رو گذاشتم و نشستيم به ديدن يک چند دقيقه ای گذشت ديدم مرضه رفته تو فيلم و اصلا حواسش نيست دستم رو آروم گذاشتم رو پاش اول متوجه نشد ولی وقتی کمی دستم رو روی پاش گشيدم يکدفعه از جا پريد کمی ناز می کرد من هم ديدم که اونجوری هست کارم شروع کردم و با دست شروع به ماليدن لاله گوشش کردم و بعد با زبان شروع به ليسيدن لاله گوشش کردم در که فرصت توپ يک لب توپ ازش گرفتم.اون هم شروع کرد به لب گرفتن من کم کم به سمت گردنش رفتم و حسابی حشريش کردم آروم آروم پيراهنش رو در اوردمچه سينه ها درشتی داشت و يک کورست آبی تنش بود. از روی کورست شروع به ماليدن سينه هاش شدم و از بالا ناف تا دم شيکمش رو بوس میکردم و ليس میزدم بعد خودش کورستش باز کرد و من هم مثل وحشی ها به سينه هاش حمله ور شدم و اونها رو ليس و گازهای کوچک می گرفتم بعد رفتم سراغ شلوارش و دکمه شلوارش رو باز کردم و زیپش رو کشيدم پايين و به کمک خودش از پاش دراوردم و فقط يک شورت پاش بود حالا ديگه نوبت من بود تيشرتم رو در اوردم و مرضيه در حال ماليدن کيرم از روی شلوار کم بود بعد شلوارکم رو در اوردم و مرضيه دستش رو کرد داخل شورتم و کيرم رو دراورد و شروع کرد به به ليسدنش و بعد گذاشت داخل دهانش و شروع کرد به مکيدن اون حس عجيبی بود داغ داغ شده بودم.داشت ابم میاومد انگار خيلی حرفهای بود به مرضيه اشاره کردم داره ابم مياد کيرم رو از دهانش کشيدم بيرون و ابم رو روی سينه هاش ريختم اما من ارضا نشده بودم و معلوم بود اون هم هنوز حشری رفتم و دستمال کاغذی اوردم و سينه هاشو پاک کردم بعد از چند دقيقه بهش گفتم هنوز هم حال داری؟گفت آره و من دوباره شروع کردم ولی اين بار رفتم سراغ اصل مطلب و شروع به ماليدن کسش از روی شرت شدم و از کنار شرتش شروع به ليس زدن کردم و اروم اروم شرتش رو در اوردم وقتی اين کار رو میکردم مرضيه ناله می کرد که اين کارش من رو حشری تر میکرد وقتی زبانم رو وارد کسش میکردم صدای ناله هاش بيشتر می شد بعد بلند شدم و رفتم از داحل يخچال يک کرم اوردم و با دو انگشت اروم اروم به کونش ماليدو و سوراخش رو کاملا چرب کردم با نوک انگشت کمی به سوراخش فشار اوردم و کم رونش کردم بعد بهش گفتم کونش رو سمت من بال بگيره و بعد کيرم رو دم سوراخش گذاشتم و اروم فشار دادم خودش رو جمع کرد و کيرم از سوراخش بيرون امدبهش گفتم دردش زياد نيست فقط يک لحظه هست اين بار فشار دادم اين بار تا نيمه کرده بودم داخل که يک جيغ بنفش کشيد من که ديدم ضايع هست سريع کشيدم بيرون و رفتم ضبط رو روشن کردم و يک نوار کس و شعر ور گذاشتم و صداش تا اخر زياد کردم به خودم گفتم شاید يکی از اين همسايه ها فضول از بيرون بياد خونهبعد رفتم سمت مرضيه و کمی نوازش کردم و دلدارش دادم و اين بار کيرم رو يواش يواش وارد کردم و بعد با يک حرکت سريع تا آخر کردم تو و مرضيه از درد به خودش می پيچيد بعد با يکی دو بار عقب و جلو کردن ديگه روان شد و ديگه هر دو داشتيم حسابی حال می کرديم بخاطر اينکه ابم يک بار امده بود ابم دير امد بعد از حدود ۷ يا ۸ دقيقه ابم امد و بادست کيرم رو سمت کمر مرضيه هدايت کردم و ابم رو ريختم رو کمرش و بعد هر دو روی زمين ولو شديم و از خستگی همون شکلی خوابمون برد و با زنگ تلفن هر جفتمون از خواب پريديم و من تلفن رو جواب دادم پدرم بود و میخواست حالم رو بپرسه ساعت حدود ۷ بودمرضيه گفت ديرش شده من بهش گفتم تو برو حمام من زنگ میزنم آژانس برای نيم ساعت ديگه ماشين بياد و مرضيه رفت حمام و من هم زنگ زدم ماشين بياد و بعد من هم رفتم حمام و بازهم شروع به ور رفتن به مرضيه شدم وای به خاطر وقت کم به خوردن کس و سينههاش رضايت دادم وقتی از حمام بيرون امديم ماشين دم در بود و مرضيه حاضر شد و با هم پايين اومديم و من هم برای حسن ختام يک لب ازش گرفتم و بعد سوار ماشينش کردم و کرايش رو حساب کردم و از هم خداحافظی کرديم بعد اين ماجرا من و مرضيه چند بار ديگه با هم سکس داشتيم و هنوز با اينکه ما خونه خودمون را عوض کرديم تلفنی با هم تماس داريم .
0 views
Date: November 25, 2018