مریم خاله – 1

0 views
0%

توی خونه نشسته بودم داشتم تو کامپیوترم فیلم سکسی نگاه میکردم که صدای زنگ در اومد.پدر و مادرم سر کار بودن میدونستم که این موقع بر نمیگردن تازه کلید هم داشتن.سریع خودمو جمع و جور کردم در و زدم.چون آیفون خراب بود نمیشد بپرسی کیه فقط درو باز میکرد.درو زدم منتطر شدم بیاد بالا ببینم کیه صدای گریه زاری نزدیک و نزدیک تر میشد تا دیدم خالم که حدود 35 سالشه گریه زاری کنان اومد داخل واحدمون.سلام کردم گفتم چی شده خاله گفت با امیر دعوا کردم.(اسم شوهرشه)نزدیک شدم بهش با هم روبوسی کردیم تو این حین کیرم خورد بهش ولی سریع خودمو عقب کشیدم.ازش پرسیدم سر چی دعوا کردید گفت سر مادر و خواهرش دعوامون شد به بچه دار نشدنم گیر میدن پیله میکنن اونم منو کتک زد.میبینه مادر و پدرم مردن اینجوری رفتار میکنه از بی کسیه من سو استفاده میکنه.خیلی ناراحت شدم هر کاری کردم نتونستم ارومش کنم گفتم برو یه خورده استراحت کن حالت بیاد سر جاش بردم تو اتاق خودم گرفت خوابید.پدر و مادرم که اومدن ماجرا رو براشون تعریف کردم خالم که بیدار شد پدرم بهش گفت تا هر وقت که خواستی میتونی اینجا بمونی تا خودش بیاد منت بکشه.قرار شد خالم تو اتاق من بخوابه من تو هال، پدر و مادرم هم تو اتاق خودشون.از خودم هم بگم که 23 سالمه دانشجوی سال آخرم و بعضی روزا کلاس ندارم.سه روز از اومدن خالم میگذشت و از شوهرش هم خبری نبود.روز سوم بود که من پشت سر هم کلاس داشتم تو دانشگاه با بچه ها در مورد سکسو این جور چیزا صحبت میکردیم که یه دفعه یاد کامپیوترم افتادم. چون من تنها بچه بودم و کسی جز من به کامپیوتر دست نمیزد من هیچ فیلم سکسی رو مخفی نمیکردم و تو هاردم زیاد فیلم و عکس سکسی داشتم.بد جور ترسیدم میدونستم که خالم چون روزا تنهاست حوصلش سر میره و سراغ کامپیوتر میره.ولی نمیدونستم تو این سه روز رفته سراغش یا نه؟بد جور حالم گرفته شد.شب که رفتم تو خونه از عکس العمل خالم چیزی نفهمیدم که به کامپیوترم دست زده یا نه.وقتی تو هال داشت تلویزیون نگاه میکرد رفتم داخل اتاق ببینم به کامپیوترم دست زده یا نه؟روشن کردم با یه برنامه تونستم بفهمم که از چند روز قبل که خودم پای کامپیوتر بودم هیچ دستی به کامپیوتر زده نشده.خیالم راحت شد.ولی نمیتونستم فایلهامو مخفی کنم چون از حجم پر شده کامپیوترم هم معلوم میشد که یه چیزی مخفی شده.تازه خالم به کامپیوتر وارد بود.از خیر این همه فیلم هم نمیتونستم بگذرم.با خودم گفتم که تا چهار روز دانشگاه نمیرم من که باشم حوصلش سر نمیره سراغش نمیره تا اون موقع یه فکری میکنم.فردا صبح که پدر و مادرم رفتن سر کار منو خاله بودیم از خواب که پا شدم دیدم هنوز بیدار نشده رفتم صبحانه رو آماده کردم رفتم داخل اتاق صداش کنم برای صبحانه که یه چیزی دیدم که جرقه روابط من و خالم از اینجا شروع شد.دیدم روشو هیچی نکشیده و دامنش هم رفته از روش کنار به شکم هم خوابیده بود.دامنش تا بالای زانوش رفته بود بالا.بد جور حشری شدم محو تماشا بودم که خالم یه تکونی خورد سریع از اتاق رفتم بیرون رفتم تو دستشویی خودمو خالی کردم به عشق خالم یه کف دستی زدم. داشتم آماده میشدم که از دستشویی بیام بیرون که خالم در دستشویی رو زد گفت حسام تو اون تویی گفتم الان میام.اومدم بیرون سلام کردیم رفت دستشویی. همش صحنه ای که دیدم جلوی چشمام بود.با خودم گفتم این همه داستان سکسی تو سایتها خوندم یعنی میشه منم با خاله مریم؟بیخیال فیلمهای تو کامپیوتر شدم با خودم گفتم بادا باد هر چی که بشه من باید یه کاری بکنم.خالم که از دستشویی اومد با هم صبحانه خوردیم .گفتم من میرم پیش دوستم سریع میام.رفتم پیش یکی از دوستام که یه مغازه الکترونیکی حرفه ای داشت.گفتم یه دوربین مدار بسته دست دوم ازت قرض میخوام.گفت واسه چی میخوای گفتم یکی میاد ماشینه بابامو خط میکشه میخوام مچشو بگیرم.باور کرد بهم داد طریقه نصبشم یاد داد.دوربین طوری بود که فیلمشو توی یه مموری ذخیره میکرد.رفتم خونه خالم داشت تلویزیون نگاه میکرد.گفتم من تو اتاق یه خورده میخوابم سرم درد میکنه اگه چیزی لازم داری بیا الان بردار وقتی خوابم بیای تو اتاق سرو صدا بشه سر درد میگیرم گفت نه چیزی نمیخوام برو بخواب.اومدم تو اتاق مشغول نصب دوربین شدم به طرز ماهرانه ای اونو تو دریچه کولر نصب کردم طوری که به همه اتاق مشرف باشه.فقط میموند سیم برق دوربین که اونم دریچه کولرو باز کردم سیم کلید کولرو که از داخل دریچه رفته بود پشت بوم لخت کردم ازش برق گرفتم با نوار چسب همه چیز و همونطور که دوستم یاد داده بود ردیف کردم.اومدم از اتاق بیرون گفتم هر کاری کردم خوابم نبرد.گفت بیا بشین تلویزیون نگاه کن.رفتم رو مبل کنارش نشستم تازه داشتم به لعبت بودن خالم پی میبردم. عجب چیزی بود و من ازش غافل بودم.سه روز دیگه گذشت تا من باید پشت سر هم به کلاس دانشگاه میرفتم.شب قبل دوربینو آماده کردم که شروع به کار کنه. رفتم دانشگاه همش تو فکر صحنه هایی بودم که ممکنه با دوربین من شکاربشه.روزای کلاسام تموم شد و دوباره چهار روز تعطیل بودم.تو این سه روز که دوربین فعال بود فرصت نشده بود برم چک کنم چی ضیط کرده؟شب شد خالم رفت حمام پدرو مادرم تو حال بودن. دیدم بهترین فرصته برم سراغ مموری دوربین.آوردم به کامپیوتر وصل کردم فرمتشو تبدیل کردم.خیلی طولانی بود. تند رد میکردم تا به جایی که خالم تو اتاق بوده برسم.دو روز اول فیلم هیچ چیز جز این که لباس خالم تو خواب کنار میرفت چیزی نبود.اما صبح روز سوم دیدم خالم کامپیوترو روشن کرد یه خورده آهنگ گذاشت و فال بازی کرد.خسته که شد رفت یه خورده تو درایو های کامپیوترم گشت میزد.تقریبا هرچیزو که من تو کامپیوتر داشتم یه بار سر سری نگاه کرد.چهرش پشت به تصویر دوربین بود دیدم یه فیلم سکس ایرانی که زنو شوهره اول جلوی تلویزیون میرقصن گذاشت شروع کرد به دیدن اون.فقط دیده میشد که داره خودشو میماله ولی از بدنش چیزی معلوم نبود.همینجوری سه چهار تا فیلم دید.از جاش بلند شد از اتاق رفت بیرون دوباره برگشت با خودش دستمال کاغذی آورد.رفت رو تخت دراز کشید از اونجا فیلم نگاه میکرد…نوشته‌ حسام

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *