مریم دختر خاله حشری

0 views
0%

سلام به همه دوستهای سایت داستان سکسی داستانی که میخوام براتون بگم کاملا واقعیه و دلیلی نداره بخوام کس کس و شعر بگم الکیتمام اسم ها اسمهای واقعی نیستند…….من یه پسر 28 ساله ام مجرد و دارای قد 181 و وزن 90 من یه دختر خاله دارم به اسم مریم که حدودا 38 سالشه و شوهر داره خونه دخترعمه م نزدیک خونه ماست که اغلب مواقع خونه ماست رابطه من با دختر خاله م تقریبا خوبه داستان از اونجایی شروع میشه که هر وقت مریم خونه ما بود من یا داشتم بیرون میرفتم یا تازه رسیده بودم که هر دوموقع موقعه لباس عوض کردنم بود یه بار که داشتم شلوار عوض میکردم دیدم با گوشه چشم بد طور داره نگاه میکنه که سریع در روبستم و بعدش اومدم عادی نشستم یه بارم دست و صورتم رو شسته بودم که یه کم آب افتاده بود جلو شلوارم دقیقا راست کیرم که وقتی اومدم تو حال دیدم زل زده به کیرم و لبخند کوچیکی زد البته پیش خودش خیال کرد حواسم نیست این ماجرا هم گدشت1روز من حمام بودم که اونم اومده بود خونه ما حمام و دستشویی ما روبرو همن دستشویی هم وسطشونه قفل حمام اون موقعخراب بود و در حمام نیم باز بود مریم رفته بود دستشویی اومده بود دستهاش رو بشوره که دیدم داره بازم به بهانه آرایش من رو نگاهمیکنه اولش من حواسم نبود بعدش که متوجه شدم نمیدونم چرا یهویی راست کردم بدطور طوری رفتار کردم که ندیدمش وبه کارخودم ادامه دادم گفتم بزار شانس خودم رو امتحان کنم اول یه کم با کیرم ور رفتم ضربان قلبم چند برابر شده بود بعدش خیلی آرومشورتم رو دراوردم وبا کیرم ور رفتم دیدم صدای نمیاد گفتم بزار به بهانه آوردن ژیلتم که جلو دستشویی بود در رو باز کنم یهو در رو بازکردم یهو هردومون خشکمون زد دستش زیر شورتش بود چنان هول شده بود که دستش همون طور زیر شورتش مونده بود منم باکیر راست جلوش وایساده بودم منم عادی ژیلتم رو برداشتم برگشتم حمام…..شب اون روز اسمس داد (تو حمام داشتی چکار میکردی بی تربیت)منم جواب دادم کاری که دست تو زیر شورت میکرد خلاصه دیگهرومون باز شد و کار به جایی رسید که گفت دلم بود کیرت رو دستم میگرفتم منم گفتم فردا میام بگیرش دستت اولش گفت خلاصهبااصرار قرار گذاشتم برم پیشش فردای اون روز رفتم خونش یه دختر داره اسمش گلناره که 18سالشه داشت میرفت مدرسه گلنار کیرمراست شده بود منتظر بودم بره تا رفت رفتم از پشت گرفتمش مثل وحشی ها اوردمش تو اتاق خوابش انداختمش رو تخت اول ازشلب گرفتم و هی میگفت خیلی وقته منتظ این روزم منم گفتم من بیشتر لباس رو بردم بالا بدنش مثل برف سفید بود کرستش رودراوردم وای سینه هاش ادم دیونه میکرد همیشه دوست داشتم ببیمشون مثل بچه شروع کردم به خوردن سینه هاش صداجیغشتمامد خونه روگرفته یواش یواش اومدم سمت کسش معلوم بود شوهرش اهل حال نبوده فقط مثل خروس میکرده و میومده پایینرو شورت کسش رو خوردم فقط داد میزد شورتش رو پاره کردم شروع کردم به خوردن کسش چنان جیغ میزد که دیگه دست جلودهنش گرفتم یهو دیدم بدنش شروع کرد به لرزش و ارضا شد من که تازه به جا خوبش رسیده بودم سریع لخت شدم کیرم رو دادمدستش اول حال نداشت بعدش یواش یواش گرم شد و شروع کرد به ساک زدن چنان ساک میزد که گفتم الانه کیرم از جابکنه بعدش خوابوندمش رو تخت کیرم معلوم بود خیلی ازشوهرش بزرگتر بود همش میگفت کیر فرهاد نصف کیرته کیرم رو گذاشتم دمکسش یه کم فشار دادم دیدم سخت داخل میره یه کم بیشترفشار دادم با صدا جیغش رفت داخل وای چقدر تنگ بود چقدر داغ بودآروم شروع کردم به تلمبه زدن دستش رو دور کمرم حلقه کرده بود فقط جیغ میزد منم بیشتر فشار میدامش خلاصه به حالتهایمختلف کردمش و موقع ای که آبم داشت میومد خواستم کیرم رو دربیارم که محکم گرفتم گفت بریزش تو کسم منم ریختمش داخلنزدیک یه ربع بی حال افتاده بودیم رو تخت نزیک ساعت 2 بود دیگه وقتش بود شوهرش بیاد پاشدم دیدم پایان تخت خونی شدهنگاه آیینه کردم دیدم پایان کمرم زخم و زیلی شده جا ناخن مریم بود اصلا متوجه نشده بودم که اینجوری شده سریع لباش پوشیدمرفتم توراه خیلی پشیمون شدم وتصمیم گرفتم تمامش کنم ولی تازه مریم منرو گیر آورده هر شب پیام میده بیا هر بار به بهانهمیپیچونمش ولی ول کم نیست الان قراره شوهرش فرداشب بره ماموریت شبم نمیاد گفته باید بیای………………نمیدونم برم یانه

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *