مشروب دارین؟

0 views
0%

سلاممن پژمانم. ۲۷ سالمه و توی یه مجتمع نسبتاً بزرگ تنها زندگی میکنم. قضیه از این قراره که یه دختری بود از همسایه‌های ما (بعداً فهمیدم متولد ۶۹) که من هردفعه توی پارکینگ میدیدمش و به مرور بعضی وقتا یه سلامی هم بینمون رد و بدل میشد. یه شب طرفای ساعت ده دیدم در خونه رو میزنن. رفتم باز کردم دیدم این دختره پشت دره. خودش رو معرفی کرد و گفت ببخشید نصف شب مزاحمتون شدم. هیچ آدم مجرد دیگه‌ای تو ساختمون نمیشناسم. گفتم خواهش میکنم،‌خب؟گفت میشه شماره ساقی‌تون رو به من بدین، مشروب میخوام، یه دونه ودکا. گفتم شما شماره‌تون رو بدین من بهش زنگ میزنم براتون میگیرم. شماره رو گرفتم و رفت. ده دقیقه بعد بهش زنگ زدم گفتم یارو موبایلش خاموشه (الکی گفتم طبعاً) و من خودم یه ودکا دارم. اگه میخواین براتون بیارم. گفت نه میام میگیرم و خلاصه آخرش من بردم براش. متوجه شدم مامانش اینا نیستن و خودش و دوستش از نبودن خانواده استفاده کردن و دوتایی نشستن خونه میخوان مشروب بخورن. هرچی هم اصرار کرد پولش رو هم نگرفتم و اومدم پایین.به محض اینکه رسیدم مسج زد که خب بگین چقدر میشه و منم بی‌مزه بازی که نه پدر تو عالم همسایگی زشته و و حالا حساب میکنیم و فلان. خلاصه بی‌مزه بازی ادامه داشت و اونا هم یکمی مست کرده بودن. منم یه تیکه اومدم که خوش میگذره تنها تنها و دوستمون هم که اصولاً تنش میخوارید گفت تشریف بیارین. منم یکمی اول ادا اصول اومدم و بعد هم یاعلی پریدم بالارفتم تو دیدم دارن یه دونه از این سریال تخمیای فارسی‌وان میبینن و نصف بطری رو هم رفتن بالا. نشستیم و یکمی بی‌مزه بازی درآوردیم و منم یکمی مشروب خوردم ولی سعی کردم ساقی بشم و بازم اون دو تا رو مست کنم. یه نیم ساعت بعد سریاله تموم شد موزیک شروع شد و پاشدیم برقصیم. خوشبختانه دوستش گوشی دستش بود و خیلی تو دست و پا نبود. یه گوشه سرش تو موبایلش بود و منم تو رقص تا تونستم بچه رو مالیدم اول دستشو میگرفتم هر دفعه، بعد میچرخوندمش از پشت کیرمو یواش یواش میمالیدم بهش. یه جوری که خیلی هم تابلو نشه. این هم زیاد اهل مشروب نبود مست کرده بود خیلی نمیفهمید برنامه چیه هردفعه هم به یه بهونه‌ای نور رو کم میکردم که مستی بیشتر روش اثر کنه. دختره خیلی لاغر بود ولی سینه‌های خوبی داشت منم هم توی رقص میچسبوندمش به خودم که حشری بشه. خلاصه عملیات مالوندن جواب داد و اونم هی خودش رو میچسبوند بهم. یه جا که دوستش پاشد بره دستشویی یواش یواش رفتم رو لبش و شروع کردم خوردن. اونم دیگه مست پاتیل هیچی نمیفهمید. اومدم ببرمش سمت اتاقش که نیومد. دوباره مجبور شدم بمالمش تا آخر از شدت مستی بیحال شد و به دوستش گفتم این حالش بده من ببرم بخوابونمش.رفتیم تو اتاق بازم نذاشت در رو ببندم، ولی همون اول رفتم رو لبش و به زور تاپش رو درآوردم. انداختمش رو تخت و افتادم روی سینه‌هاش. هی سعی میکرد منو بزنه عقب ولی زورش نمیرسید و مستی هم به من کمک میکرد. همینجوری که میخوردم پاهاش رو باز کردم و از روی شلوار کیرمو مالیدم به کسش. کم کم داشت شل میشد و مقاومت نمیکرد. منم از پشت بغلش کردم و با یه حرکت شلوار و شورتش رو کشیدم تا زانو پایین، تا اومد بفهمه ماجرا چیه کیرم رو از پشت گذاشته بودم لای پاش یهو دوزاریش افتاد که خیلی جنده لاشی شده انگار شروع کرد به مقاومت شدید. ولی خب منم رسیده بودم به اصل جنس و ول کن نبودم، افتادم همونجوری روش و کیرم از پشت لای پاش بود، سینه‌ها رو گرفته بودم که کمتر تکون بخوره. یه چند دقیقه ای کیرم رو مالیدم روی کسش و پاشم آبم رو ریختم رو کمرش انقدر مست بود و دست‌وپا زده بود که اصن بیهوش شده بود دیگه خلاصه منم پاکش کردم و خیلی شیک رفتم با دوستش خدافظی کردم رفتم منزلنوشته پژمان

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *