سلام اسم من ایدا و 22 سالمه و دانشجو رشته معماریم قدم کوتاه 1.73. متاسفانه من مثل بقیه که از خودشون تعریم میکنن میگن سینمون اندازه دوره کمرمونه نیست من سینهای کوچیکی دارم ولی رونام و کونم خوبه یکمم تو پرم شاید بخاطر سکسای زیادیه که دوران دبیرستان و دانشگاه داشتمو دارم موهایه مشکی دارم و بینیمم عمل زیبای کردم بدون ارایش قیافه متوسطی دارم ولی با آرایش مالی میشم و باید اینم اضافه کنم که نصف دانشکاه دنبالمن و من بانصفیشون سکس داشتم بگزریم این خاطره که میخام برتون تعریف کنم برای اون دسته از دوستایه گلمه که درسشون مثل چند ساله پیشه منه یعنی وقتی که من 18 سالم بود. کلن من تو همه ی درسام تنبل بودم پدرم وضعیته مالیش خیلی خوب بود و منم چون تک فرزنده خونمون بودم همه کاری برام میکرد من پایان دوران مدرسه تو مدارس غیر انتفاعی بودم همیشم بخاطر اینکه پدرم به مدارس کمک مالی میکرد هر کاری که دوست داشتم تو مدرسه میکردم مثلا اون زمان کسی نمیتونست تو مدرسه گوشی ببره ولی من گوشیه n73 که تازه خریده بودمو باخدم میبورد مدرسه که البته چندتا کلیپ سوپر که پژمان (دوست پسرم) برام فراستاده بود توش بود که ناظمم چند باری ازم گوشیمو گرفتو منو برد پیشه مدیرمون که اونم همیشه میگفت خانم جواهری (جواهری فامیلیه من بود) به شما قول میده که دیگه از این کارا نکنه یا مثلا عمل بینیه من تو دوران دبیرستان بود که اون موقه مدرسه ها سخت میگرفتم رو این جور مسائل کلا دختر لوسی بودم همیه معلمام بخاطر ضمانت مدیر مدرسه همه درسارو بهم نمره میدادن اون دسته معلمایم که نمره نمیدادن مادرم یه جوری که پدرم نفهمه میومدو به معلما پول میداد بعضاشونم بخاطر اینکه وجدان درد نگیرن میومدنو برام چند جلسه خصوصی درس میدادن که من چیزی یاد نمیگرفتم سرتونو درد نیارمداستان ما از اونجای شروع شد که من بعد از پیش دانشگاهی کنکور قبول نشدم یعنی اصلا امتحان ندادم به هوایه کنکو صبح از خونه زدم بیرون با پژمان رفتیم خونه رفیقش که خالی بود بماند اونجا چیکار کردیم یه شب پدرم منو صدام کرد گفت آیدا بیا اینجا کارت دارم رفتم گفتم چیه چی شده با پدرم خیلی راحت بودم گفت ببین آیدا تو این چند ساله هر کاری خواستی کردی منم چیزی بهت نگفتم ولی این یکسالرو بشین درس بخون که یه دانشگاه قبولیشو دهنه فامیلو ببندی منم هرچی بخایی در اختیارت میزارم منم سری جواب دادم باشه اولین چیزی که میخام ماشینه بابم خندیدو گفت باشه ولی به شرطی امسال دانشکاه قبول شی منم گفتم قول میدم فردا بریم ماشینو بخریم گفت نه کنکور که قبول شدی یه پراید میگیرم برات منم گفتم اینهمه وقت که قراره صبر کنم حداقل یه چیزه درستو حسابی بگیرم گفتم قبوله به شرطی که 206 بگیری برام گفت باشه بعدشم بابم گفت من با اکرم خانوم (زنی که چند روز یه بار میومد خونمونو تمیز میکرد و کارایه خونرو میکرد)صحبت کردم گفت بسرش تازه ار دانشگاه سراسری مدرک گرفته و بیکاره گفتم بیاد بهت درس بده پدرم از اونای نبود که گیر بده بهم ومیدنست من دوست پسر دارم بعضی اوقاتم میود خونمون بابم بود فقط نمیدونست که من بهش میدمو فکر میکرد دوستیمون سالمه بنده خدا ساده بود تو این مورد خلاصه پسر اکرم خانوم اومد راسیتش اصلا خوش تیپ و خوش هیکل نبود اخماشم همیشه تو هم بود ولی اگر یه دستی به خودش میکشید چیزه بدی نمیشد چند جلسه اول که اومد خونم همیشه یه نفر دیگم بود مثلا مامنم یا خوده اکرم خانوم ولی بعضی جلسه ها میشد که کسی خونمون نباشه این علی چند ماهی به من درس داد وقتی میدید من هیچی یاد نگرفتم عصبانی میشد ولی چیزی نمیتونست بگه یروز بهش گفتم پدر کلاست خشکه خوب معلومه چیزی یاد نمیگیرم یه روز داشتم با پژمان صحبت میکردم که بهش گفتم نمیتونم برایه ماشین یه سال صبر کنم اونم گفت صبر نکن با بابات صحت کن یه بهونه بیار بگو زودتر ماشین میخام گفتم چجوری گفت نمیدونم مثلا بگو علی متمعنه تو تو کنکور موفق میشی و اگر ماشینه زود تر بخره برات یه دلگرمیه گفتم اگه از علی بپرسه چی گفت خوب با علیم هماهگ کن رازیش کن حرفتو تاید کنه بهش پو بده اگر قبول نکرد بوس بده باز قبول نکرد کون بده بازم نخاست از جلو بده گفتم پژمان خجالت بکش (از این جور حرفا زیاد میزد که بدن قصدشو فهمیدم البته همیشم بهم میگفت خانومم خانمم از این جور حرفا که وقتی پردمو زد دیگه از این حرفا بهم نزد) پژمان گفت عزیزم من حاضرم تو به هر قیمتی ماشینو بگیری ولی باهات شوخی کردم نه به این قیمت که به کسه دیگه ای بدی این حرفو که زد تو کونم عروسی بود گفتم واقا شوخی کردی گفت نه پدر یه کس میخای بدی 206 بگیری باو کن من اگر کس داشتم برایه 5هزلر تومن به 5هزار نفر میدادم باهاش دوا کردمو گوشیو قط کرد م شب داشتم میخابیدم گفتم از لجه پژانم که شده علی که فردا اومد بهش میدم 2بارم میدم فردا صبح که علی اومد مامنم خونه بود که یک ساعت بعدش رفت منم سری گفتم استراحت کنیم خسته شدم چقدر تو خشک درس میدی اونم گفت باشه همیشه جلوش راحت بودم ولی لباسایه سکسی نمیپوشیدم تهش تیشرت استین بلند با دامن بلند رفتم سره کمدم علیم تو اوتاق بود نشسته بود چند تا لباس دراوردم شرو کردم تیشرتمو درو اوردن همین موقع علی برگشت منو که دید روشو کرد اون ور گفت ببخشید منم گفتم اوا چرا تقسیره من بود من نباید جلو شما تیشرتمو در میوردم باید اول دامنمو میکندم سری دامنومو دروردم با شرتو سوتین جلوش وایسادم دیدیم روش اون وره و شده این لبو تا اومدم بگم بقیشو دیگه کاره خودته دیدم گفت ببخشید سری درو اتاقو واز کردو فت بیرون اولش ترسیدم که نره به پدرم بگه بعدشیه حسی مثل اینکه بهم بر خورد باشه به ترسم غلبه کرد این اولین باری بود که یه چیزیو میخاستم و جواب نه میششنیدم بعد یه تاب تاپ قرمز که به زیر نافمم نمیرسید با یه شلواره جین کوتاه تا زیره زانوم بود چند جاش از جمله پشتش زیره رونمش پاره بود پوشیدم شرتو کرستمم در اوردم انداختم روتخت جوری که معلوم باشه رفتم تو حال دیدیم علی تو حال وایساده گفتم بسه استراحت بیا بقیه درس بده گفت هوا خوبه میخاید تو حیاط بقیه درسو ادامه بدیم با یه لحنه بدی که شبیه داد بود گفتم نه بابایه من بهت پول نمیده که تو بری پیکنیک تو حیاط خونمه ما دیدم بهش برخورد رفت تو اتاق منم پشت سرش رفتم درو بستم دیدم چشش خورد به شرتو کرستم یه لحظه مکث کرد گفتم چیه تو در نیوردی خورم درو وردم میخاستم بهت بدم بری بفروشیشون بری حموم شبیه ادمی زاد شی معلوم شد عصبانی شد ولی چیزی نگفت که همین باعث شد من عصبانی تر بشم نشست گفت کجا بودیم اهان کوسینوس …. منمعلکی شلوقش کردم گفتم ننت کسه به میگی کس برو به خاهرت بگوجن…. همینجوری که داشتم فوش میدادم گلمو چسبید نمیتونستم نفس بگشم گفت مادر جند به خانواده من فوش میدی نمیخاستم این کارو بکن ولی حالیت میکنم الن پرتم کرد رو تخت کمربندشو واز کرد شلوارشو داورد دستمو بست اولش خوشحال شدم که میخاد منو هارد کنه همیشه فیلم سوپرای که پژمان میداد میدیدم دوست داشتم جایه دختره باشم دستمو بست شرتمو کرد تو دهنم کرستمو دوره سرم بست تا شرتو از دهنم بیرون نندازم شرو کرد شروارمو دروردن که دید دکمم واز نمیشه پشیمون شد شرمارو جوری کشد که دکمه هاش کنده شد به همنجوری که رو زانو رویه تخت بودم کمرم خم بود شرورارمو جوری از پاچه کشید که زانوم خالی شدو پا سورت افتادم رو تخت دردم نیومد ولی بازم بهم داشت حال میداد نبت تاپم بود که چون دستم بسته بود از تنم در نمومد اننقدر گرفت کشید که دیگه چیزی ازش نمونده پاره شد انداخت اونور برام جاب بود که شلوارمو 150هزار تومن و تاپمم 60هزار تومن 4 ساله پیش از میلاد نور خریده بودم انقدر راحت پاره شدن بد رفت پشتمو تف کرد رو کونمو با دست مالید و انگشت کرد دره کونم بدم اومد از این کثافت کاری (پژمان اولش کرم میزد بعدش زیاد دیگه درد نداشت کیرش) چون دهنم بسته بود نمی تونستم چیزی بگم یکم سرو صدا کردم که یعنی بدم میاد ولی توجه نکرد چند بار محکم زد دره کونم بدجور درد داشت شرو کردم سرو صدای بشتر کردن ولی صدای جز اممممممممممممممم ازم در نیومد کیرشو دمه سوراخ کونم حساس کردم گزاشت رو سروراخ کونمو شرو کرد فشار دادن قطره کیرش از مال پژمان بزرکتر بود کمکم داشت دردم میود همینجوری که فشارشو بیشتر کرد چند زربه محکم دیگه زد دره کونم که دیگه نتونستم جلویه خدمو نیگه دارمو زدم زیره گریه زاری گریه زاری کردم که علی شروع کرد بلند بلند خندیدن گفت این تازه اولشه از الان گریت درومد نمیدونم چطوری بود اون ادم خجالتی چند دقیقه پیش با چهارتا فش ناموسی اینجوری شد بعد یه دفه فشارشو بیشتر کرد کل کیرشو یه جا کرد تو کونم یه دفه دردی توکنم پیچید نتونستم تحمل کنم گریم دو برابر شد صدایه خنده علیم بلندتر شد محکم تر میکوبید دره کونم شروع کرد تلمبه زدن گریه زاری منم شدید تر میشد که گفت این لحضه ها باید موندگار بشه کیرشو دروردو رفت گوشیمو از و میز ورداشت گریم بند اومده بود شروع کرد فیلم گرفتن تلمبه زدن با اینکه دردم میومد نمیخواستم گریه زاری کنم که علیم فهمیدم چند بار پشت سره هم کوبید دره کونم که به همون شدت گریم گرفت یاده اون فیلم سوپرایه هارد اوفتادمو اینبار دلم به حال بازیگره زنش سوخت همینجوری که داشت می کرد گوشیو گزاشت به کنار منو بلند کردو کمرو گزاشت رو تخت دستم پشتم بودو داشت درد میومد پاهامو واز کرو دست زد به کسمو فهمید پرده ندارم چند بار محکم کوبوند رورونم روکسم که بدجور سوخت گفت جنده لاشی خانوم به چند نفر دادی پردم که نداری گریه زاری منم بند نمیومد گوشیمو دباره ورداشتو شرو کرد از کس منو کردنو ازم فیلم گرفتن راسیتش برام مهم نبود فیلم گرفتن ازم پژانم چند بار در تو سکس ازم فیلم گرفته بود گریم برایه این بود که بدجور داشتم گایده ممیشدم چند بار که کرد از جلو کرددیدم صداش داره میلزه ه بلند تر میگه اههههههههه اهههههههههههههههههههههه اههههههههههههههههههههه صدایه گریه زاری منم داشت کم میشد که مهکم زد رو سینمو محکم کشیدش که دیگه شوع کردم تقلا کردم کردم پیچیدن به خدومو با پایان توان گریه زاری میمکردم تاحالا یادم نمیاد کسی حتا پدرم سیلی بهم بزنه یا این جوری گریه زاری کونم بلند گفت همینه مادر جنده لاشی همینه سرعت بیشتر شدو دوباره صدایه اههههههههش تولانی شد کیرشو یه دفه درووردو کرستو از صورتم زد اون ور شرتو از تو دهنم بیررون اورد تا درواورد شروع کردم با صدایه بلند گریه زاری کردم که کیرشه کرد تو دهنمو ابش ریخت دهنم کیرشو از دهنم کشید بیرون اومدم ابشو بریزم بیرون که فهمید جلویه دهنمو گرفت گفت قورت بده بعد دماقمو گرفت نمیتونستم نفس بکشم بخاطر اینکه دماغمم عملی بود نمیخواستم کج بشه مجبور شدم ابشو قورت بدم تاحالا نزاشته بودم پژمان ابشو رو بدن بریزه یا براش ساک بزنم گفت هنوزم میگی خشک درس میدم بازم اب خواستی بهم بگو داشتم هینجوری گریه زاری میکردم که کمر بندو از دستم واز کرد اومدم بلند شم که کونم بدجور درد گرفتو گفتم اخ اخ اخ علیم به تمسخر گفت دردت اومد داشتم حق حق میکردم دستم رو کونم بود یه دستم روکس داشتم را میرفتم که چشم اوفتاد به خودم تو اینه دیدم اکثر بدن بخاطر اینکه منو زده بود قرمزه بعد باخنده گفت خوب در موردو خانواده من چیزی نمیخای بگی بل بل زبونی نمیکنی دیگه یه نیگاه از تنفر کردم بهشو حق حق کنون رفتم سمت همون تی شرتو دامن خودم پوشیدم دوباره علی گفت برایه چی این برنامه هارو راه انداختی هر کاری میخای بگو برات انجام میدم که یاده ماشین افتادم که دیگه پشیمون شدم گفتم هیچی فقط دیگه اینجا نیا لباسشو پوشیدو گفت من تازه پیدات کردم حالاحالا ها کارت دارم گوشیممورداشت گفت اینم پیشه ن میمونه تا فکر بد به ذهنت نرسه منم رفتم حمومو یه دله سیر اونجا گریه زاری کردمو اومدم بیرونو خدمو خشک کردم لباس پوشیدم ذیدم هنوز علی تو حاله و کتاب ریاضیم تو دستشه تا اومدم چیزی بگم پدرم اومد خونه بعد سلام علیک گفت خوب مهندس این دخترمون وضعیتش چتوره علیم گفت والا راسیتش من تادیرز فکر میکردم چیزی یاد نگرفته ولی امروز به اسراره خودش امتحان گرفتم ازش عالی بود اگر همینجوری ادامه بده ایشالا دانشگاه قبوله یه لب خند پر معنیم بهم کرد که درد تو کسو کونم دوباره اومد سراغم گفتم اخخخخخخخخخخ..نوشته آیدا
0 views
Date: November 25, 2018