بله من بچه کونی نیستم اینو همیشه به خودم میگفتم و میگم اما از وقتی یادم میاد موقع جق زدن با کونمم ور میرفتم این اواخر واقعا حال میداد باعث میشد ابم دیر تر بیاد و لذت میبردم هر بار چیزای بزرگتر میکردم تو خودمو لذت میبردم اما رفتارم کاملا مردونه بود تا اینکه یه شب سر کارم که بودم یه کی از همکارام اومد کنارم من داشتم با گوشیم کلیپ نگاه میکردم اومدو نشست کنارمو خودشو چسبوند بهم جوری که دستش رو شونم بود تو حال خودم بودم که یه دفعه دیدم یه دستی دور کیرمه و داره باهاش ور میره نمیدونم چرا اصلا جا نخوردم اینگار منتظر این بودم ولی خب بازم خودمو نمیتونستم بی تفاوت نشون بدم از طرفیم اینگار یه چیزی نهفته تو دلم بود یه چیزی یه احساسی که سالها پنهانش کرده بودم یه مرد داشت باهام ور میرفت این حس نزاش جلوشو بگیرم فقط بهش گفتم چیکار میکنی خره اونم گفت تو کلیپتو ببین نمیدونم چرا اما بهش یه لبخند زدمو ادامه کلیپامو نگا میکردم قلبم داشت از جا کنده میشد نمیدونستم چیکار میکنم افسار شهوتم از دستم در رفته بود یه هو خودمو تکون دادم جوری که کمرم یکم از دیوار فاصله گرفت خیلی کم ولی خب باز چسبوندمش به دیوار اما نمیشد یه چیزی داشت ذق ذق میکرد تو باسنم هی کمرم و میاوردم جلو و باز میبردمش عقب اونجا بود که دوستم فهمید من چی میخام دمه گوشم گفت نگران نباش هواتو دارم منم یه دفعه شل شدم این بار خودمو دادم جلو دوستم که البته همکارمم بود دسته دیگه شو گذاشت پشت کمرمو اروم برد زیره شلوارم نمیتونم وصف کنم چه لذتی داشت اینگار هرچی سکس داشتم با این قابل مقایسه نبود اما خب اونجا موقعیت بیشتراز این نبود هم من میدونستم هم اون ولی خب دیگه دستش رو کونم بود داشت میمالوندش وای کلا کیرمو فراموش کرده بودم داشتم لذتی میبردم که دیوانه کننده بود نفهمیدم چی شد دیدم دستم داره کیرشو میماله وای چه حالی میداد یه چند دقیقه ای این وضعیت ادامه داشت من واقعا دوسداشتم کیرشو بکونه توش ولی متاسفانه در عرض چند دقیقه که دستم رو کیرش بود ابش اومد و چون لباساش کثیف نشه بدو رفت دستشویی من موندم یه کیره راست یه کونه داغون و چشمام داشت از شهوت میترکید نمیتونم توصیف کنم ولی واقعا اون شب بدترین وبهترین شب عمرم بود الان دو سال میگذره از اون شب اون منو چند بار برد خونش سه بار شده گمونم ولی هیچ بار نکرد هر بار ابش زود میامد و منو رها میکرد تا اینکه تقریبا یکسال و نیم پیش از اونجا اومدم بیرون چون واقع تحملش برام سخت بود هم دوسداشتم منو بکنه هم نمیشد اخرین بار فهمیدم اون میلش به کردن نیست چون متاهل بود میترسید از من مریضی بگیره من بهش پیشنهاد کاندم و ژل دیر الزایی دادم ولی خب کلا میلش به مالوندنو چززوندنه من بود نه گاییدن تو این یه سالو نیم خیلی اتفاقا افتاد اگه از قلمم خوشتون بیاد مینویسم و در پایان متاسفم برای خودم واونایی که خاسته یا ناخواسته به این راه کشیده میشن.نوشته نا رفیق
0 views
Date: February 28, 2019