من ساناز ×

0 views
0%

من ساناز ، پوستم سبزه متمایل به سفید با ممه های 75 ، بیست و هشت سالمه و تازه از همسرم جدا شدم . . . نیستم .من پسر استَ م .اسم باربد تو پسرا خودش مورد حساب میشه .وضع من که دیگه« باربد فرشته ای » هستم رو نگم .ولی موهام خرمایی نیس ، پوستمم سفید نیس ، لباسای رنگاوارنگ و صورتی اینا هم نمیپوشم .هرچند یه آدم معمولی هستم ، ولی چشمام هم رنگی نیس با همه این وجودا باید بگم که . . . کونم . . .آره کونم هم بزرگ و سفید نیس .ولی چون از بچگی دور و برم پر بوده از آدمای حشری ، باعث شده که . . .من هم کو . . .من هم کس یا کوس خیلی بخام . شب و روز کص جلو چشام رو گرفته ، هر دختری میدیدم ، لختشو تصور میکردم .ولی چون تو جمع ما من کوچیک بودم و دوستام کمی از من بزرگتر بودن ،البته فقط کمی بزرگتر اما خیلی خیلی حشری ،و طبیعتا تو اون سن کص گیر نمیومد ، من واسه همه . . .من واسه همه فیلم سوپر جور میکردم .ما نت داشتیم و من تازه کار با نت رو یاد گرفته بودم البته .و هر ماه شاید یه دونه فیلم و شایدم دو سه تا عکس واسه بچها پیدا میگردم .اما خودمم خیلی وقتا فاز فیلم سوپرا رو میگرفتم . همه میدونن دیگه ،پسری که زیاد سوپر ببینه ، کص هم دمه دستش نباشه و هی بخاد خودشو جای یکی از شخصیتای فیلماش بزاره ، تهش خودشو جای کدوم میزاره ؟جای مرده میزاره دیگه ، بعد جق میزنه .و من از سنین کودکی که نه ، از نوجوانی شروع کردم جق زدن .و کمی که گذشت و از سایتای پورن یه چیزایی حالیمون شد ،فهمیدم پورن هم چندین مدل داره . مام ، آنال ، هاردکور ، بی بی سی و اینا . که دیگه هر کدوم از بچها ، خودشون دانلود میکردن . دیگه گردن من نبود . منم که بیشتر بی بی سی و آنال دان میکردم و البته مدل های دیگه هم میدیدم ولی جذب این مدل پورن شدم . میخواستم کیرم مثه اون سیاها بزرگ شه .واقعا میگم که شاید من از اولین کسایی باشم که سرچ کردم ،چگونه کیرم را بزرگ کنم ؟چون اصلا نتیجه ای وجود نداشت واسش تو یاهو .تو گوگل هم چیزی نبود تو سایتا . ولی چند تا وبلاگ بود که ، فقط همونا رو پیدا کردم . فقط همونا فارسی درباره این مسئله مطلب داشتن . که البته هر سه تاشون هم یه مطلب رو گذاشته بودن ، هیچ فرقی نداشتن باهم .ولی مطلبش این طوری بود که ، حالا نمیدونم با چه منطقی نوشته بود ،ولی گفته بود کن از سن پایین و قبل از بلوغ و رشد کامل باید تغذیه خاص و حتی دارو داشته باشه و البته یه جایی هم نوشته بود به دکتر متخصص مراجعه کنین و من فهمیدم دکتر با تخصص کیری هم وجود داره .البته همش چهره ی اونی که ختنه کرد منو تو ذهنم بود ولی در آخر هم گفته بود ، بدون هیچ منطق ثابت شده ای ، همجنسگرا ها کیر های بزرگ تری دارن . من دنبال معنی همجنسگرا و بعدا با گی آشنا شدم و . . .بعد علاقه مند . . .نه علاقه مند نشدم ، ولی واسه پسرا بعد از دورانی که ممکنه همه بزارن کونت و تو حتی خبر نداری کردن چیه ؟ ، دورانی هم هست که هر سوراخی باشه میکنی توش . فهمیدم پسر هم میشه کرد . ولی با کسی حرف نمیزدم . حس اون کسایی رو داشتم بین دوستام ، که این طرف دانشمنده و بین یه عده بی سواد زندگی میکنه . این چیزی که فهمیده بودم رو مثل راز نگه میداشتم . بعد هی کنجکاو شدم و میخواستم بیشتر بدونم ، ولی سایتای مرتبط انگلیسی بودن . منم البته کلاس زبان میرفتم ولی نه دیگه در این حد . چند مدل برنامه دیکشنری خریدم و رو سیستم نصب کردم .کلمه کلمه جلو میرفتم و یادداشت میکردم . بعد جمله رو میخوندم و خودم یه چیزی از توش میکشیدم بیرون .خیلی چیزا رو این مدلی فهمیدم . حتی اینگلیسم هم همین مدلی قوی شد ))) خیلی چیزا فهمیدم ، مثل اینکه اول باید سوراخ هارو تخلیه کرد . باید کاندم استفاده کرد و کرم . و اینکه اصلا به چه عقیده ی جنسی گی میگن ؟ . آخه هر کسی که پسر میکنه و یا کون میده گی نیست ، بعضیا واقعا با جنس موافق راحت ترن . جهت گیری جنسی شون این طرفیه و حالا خیلی چیزا . منم با کوله باری از دانش و تحت فشار شق درد و کمر درد واسه این همه جق ، با یه پسر تو وب دوست شدم ، خارجی بود ، از سایتای پورن و گی دوست شدیم . و مرده گی بود . اسمش رو هم فکر میکنم دایاس بود .ازمن ویدیو کال میخواست ولی خب من وب کم ، نداشتم . اون داشت و ویدیو میداد . مرده خیلی سفید بود و موهای سیاه .کیرش از مال من خیلی کوچیک تر بود و کونش رو بیشتر نشون میداد . نظر من رو هم هی میپرسید . منم بعد از شروع این رابطه گرفتن و این ویدیو ها ، دیگه تو کوچه وقتی با بقیه فوتبال میکردیم ، بعضی وقتا ، بچها رو لخت تصور میکردم . لخت مثل دایاس .بعد کم کم فشار شق درد منو راضی کرد ، برم با یه پسری حرف بزنم . معلومه دیگه ، همه اول سمت نزدیک ترین دوستمون میریم . منم همین طور ، ولی حتی روم نشد بهش بگم ، نتونستم . و البته موقعیت هم پیدا نمیشد . ما تا حالا چیزی پنهون نداشتیم که تازه من بخوام بگم و حتی پدر و مادرامون هم نباید میشنیدن . هی میخواستم بهش بگم و هی نمیشد ، تا اینکه یه شب ماهان دوستم که خونشون طبقه ی بالای ما بود ( ما و بهترین دوستم علی و ماهان توی یه ساختمون بودیم ) ، پدر مامانش اونو سپردن به خونه ی ما و رفتن یه جایی . اونشب که چیزی به ماهان نگفتم و فقط با هم یکی دو تا عکس سکسی دیدیم و نوبتی رفتیم دستشویی جق زیدمو و بعدم خوابیدیم . ماهان مثل دایاس سفید نبود ولی چهره ش تقریبا شبیه اون بود ، خیلی کم . منم حشر از سر تا پام میبارید و آخر ماهان رو انتخاب کردم . دیگه بیشتر با ماهان می گشتم . حتی علی از من ناراحت شده بود . ولی هر طوری بود ، ماهان رو با این چیزا آشنا کردم و اونم مثل من همه ی وجودش حشر بود . پورن های گی دانلود میکردیم و با هم میدیدیم .من هر موقعیتی بود ، خیلی ریز کیرمو به کون ماهان میزدم . توی بازی ، تو راهرو ، تو صف مدرسه پشتش بودم و خیلی ریز میچسبیدم بهش .ماهانم یواش یواش به اینکه من اون مردی که میکنه باشم و اونم همونی که کون میده ، راضی شده بود . یه بار که منو ماهان تو انباری و زیر زمین بودیم ، از اون فیلما تعریف کردم ، که آره اونجاش یادته ؟ چطوری میکرد ؟ ماهان هم میگفت که آره و اینا ،بعدم گفتم بیا مثله اونا باشیم . ماهانم معلوم بود میخواست همینو بشنوه . فوری قبول کرد . فیلمای گی که ما می‌دیدیم ، درصد پایین بود و حتی نمیدونستم چطوری باید بکنم . ولی مثل پورن های دیگه میخواستم بکنم و اونا رو شبیه سازی میکردم .رو کیرم تف زدم و گذاشتم دمه سوراخ ماهان ،میخواستم بکنم که هی در می رفت و آخرشم با لاپایی آب من اومد و ماهان هم جق زد . ولی واسه دفعه های بعد ، ماهان خودش به من پیشنهاد میداد که بریم انباری واحد ما ؟ بعد یه روز من دعوتش میکردم ، انباری خودمون .اما بهترین شانس ما این بود که پدر مادر اون خیلی زود حساس شده بودن و احساشون رو بروز داده بودن و ماهان میدونست که ممکنه یهو تو انباری پیداشون بشه . ما دیگه تو انبار فقط درس میخوندیم ، روزنامه دیواری و کاردستی مشترک واسه مدرسه درست میکردیم . چند باری هم پدر مادر اون و هم پدر مادر من ما رو توی همین حال دیده بودن . میدونستیم دیگه اینجا نمیشه . یه بار که پدر مادر و برادر من بیرون بودن و خونه خالی ، منو ماهان قرار بود خونه اونا باشیم ، یواشکی و به بهانه ی بازی تو کوچه که امروز مسابقه با محله های دیگه داریم ، جیم شدیم و رفتیم خونه ی ما . اولین باری بود که کامل لخت بودیم . و البته روی تخت . قشنگ مثل یکی از پورن های آنال که داشتم ، میدیدم این شرایط رو . بعد برای اولین بار از ماهان لب گرفتم . اونم بار اولش بود . بلد نبودیم ولی گرفتیم دیگه و هنوزم که هنوزه یادش بیوفتم حالت تهوع دارم . ولی اون روز خوب پیش میرفت و من پورن رو پلی کرده بودم و دقیقا مثل اون جلو می رفتیم . پاهای ماهان رو شونه هام بود و به کیرم روغن زیتون زدم ( فکر میکردم اونی که میزنن روغن زیتونه ) ، بعد برای اولین بار کیرمو کردم تو کون ماهان . ماهان جیغ کشید . آروم بود جیغش ولی سریع پاشد و کونش رو گرفته بود . گفت دیگه اصلا نمیخوام کون بدم . بعد تازه من کیرم رو دیدم که سرش قهوه ای شده از عن ماهان و بو هم میداد و خلاصه دو طرفه ریده بودیم با این سکسمون . از اون روز به بعد منو ماهان کمی سرد شدیم باهم . همه فکر میکردن دعوا کردیم . منم باز برگشتم به سایتای خارجی و چیزایی که ترجمه کرده بودم و دوباره وبلاگ های ایرانی رو چند بار خودنم و هی میخواستم بیشتر پیش برم . و هی دنبال یه چیز جدید بودم که بگم و دوباره ماهان رو برگردونم . بعد دیدم و یادم اومد که قبلا هم خونده بودم ، کون باید تمیز بشه و حتی باید از کاندم استفاده کنیم . میدونستم پدر مادرم کاندم دارن ، خیلی وقت پیش جاشو پیدا کرده بودم ))بعد هم یه فیلم دیدم که یه مرد سیاه با انگشت میکرد تو کون زنه ،واسه اینکه که کیرش خیلی بزرگ بود و نمیرفت تو .حالا خیلی چیزا میدونستم رفتم واسه گفتن این چیزا به ماهان . رفتم دمه خونشون و مامانش درو باز کرد و البته گفت که ماهان اومده با تو آشتی کنه و گفت همه ی دوست ها دعوا میکنن و بعدش باید دوباره آشنی کنن . ماهان گفته بود دعوا کردیم . ولی خب حالا کجا بود . همین طوری از گوشه ی راه پله دیدم که رو پله های زیر زمین نشسته . رفتم و باهاش حرف زدم . ماهان اومده بود که بازم همون طوری ادامه بدیم . خوشش اومده بود . ولی من چیزای جدیدی رو که فهمیده بودم گفتم واسش و قرار شد دفعه ی بعد همه ی اون کار ها رو انجام بدیم . خونه بعد کلی انتظار خالی شد .ما فقط میدونستیم که کون باید تخلیه بشه و چطوری رو نمیدونستیم . ماهان رفت و خودشو خالی کرد ، حالا هر طوری که بود .منم کاندم رو دیروز کش رفته بودم . کشیدم رو کیرم ( از فیلما یاد گرفتم ) ، بعد با روغن ، اینبار روغن زیتون هم حتی نداشتیم ، با روغن سرخ کردنی بعد دمه سوراخ ماهان و فشار دادم بازم درد داشت واسش و نمیرفت .منم به یاد اون فیلمی که دیدم ، انگشتمو کردم تو سوراخش . انگشتم بهتر بود و راحت تر رفت توش . ماهان هم زیاد دردی حس نمیکرد . همینجوری مثل فیلم با انگشتم توش تلمبه میزدم . و همش از ماهان پرسیدم که دوس داری ؟ اونم بعد از چند بار گفت نه دیگه دوس ندارم ، کیرتو بکن توش . اینبار که کیرمو چرب کردم و سرش رو کردم تو کون ماهان ، جیغ نکشید ، ولی بازم خودشو خواست عقب بکشه که من پاهاش رو گرفته بودم . میخواستم تلمبه بزنم که گفت نکن ، همینجوری وایسا ، درد داره .همون طور که وایساده بودم و پاهای ماهان رو شونه هام بود ، آروم آروم کیرمو بیشتر فشار میدادم که بره داخل و تاجایی که کاندم بود رو آخر کردم تو کونش . بعد کمی گارد ماهان هم پایین اومده بود و پاهاش و کونش رو شل تر گرفته بود ، خیلی خیلی آروم عقب جلو کردم . ماهان فقط بلند بلند نفس میکشید . چیزی از درد نمیگفت ، فقط یه آه تو هر نفس کشیدنش بود . بعد همین طور کم کم تند تر کردم و بیشتر حال میداد . نزدیک به دو دقیقه و حتی کمتر کردم . آخراش دقیقا اون موقع که فهمیدم داره میاد ، با پایان توان تلمبه میزدم و خیلی هم سریع ، هر چی ماهان گفت یواش ، درد داره ، گوش نکردم ، خواست جدا شه که سفت چسبیدم بهش و همون لحظه آبم اومد . بعد از کونش که کشیدم بیرون ، آب ماهان هم اومد . بعد رفتیم حموم و میدونستیم که الان باید برگردن خونه . سریع هرچی مدرک جرم بود برداشتیم و از بین بردیم . یادمه که کاندم رو بردم رو ی پشت بوم و آتیشش زدم ولی خیلی به هردوتامون خوش گذشت و بعدشم رفتیم مغازه ی سر کوچه و دو تا نوشابه شیشه ای گرفتیم ، من مهمونش کردم . این روند چند بار دیگه هم شد . و بعدشم میرفتیم نوشابه شیشه ای . تا این که . . .تا این که یه روز ،من و ماهان قرار بود خونه تنها باشیم و خونه ی ماهان اینا خالی شه . اما یکی از دخترای فامیلشون رو آوردن که پیش ما باشه . دختره همسن ما بود حدودا ، از من که کوچیکتر بود البته . حالا من بودم و ماهان و یه دنیا فکر سکسی و یه دختر . . .ما رفتیم تو اتاق و درد رو بستیم . اول یه فیلم گذاشتیم و با یه دونه هدفون صداش رو میشنیدیم فیلم تموم شد . پاشدیم ،با اینکه لذت لب گرفتن و بوسیدن رو حتی نمی دونستیم ولی مثل یه مسیر که از قبل تعیین بشه ،دقیقا طبق داستان پورن هایی که میدیدیم ، همدیگرو بغل کردیم ، تو چشمای هم نگاه میکردیم ،بعد آروم لب هامون رو به هم نزدیک میکردیم ،نگاه ها دیگه سمت لب طرف مقابل بود ،چشمامون رو می بستیم و لب های همدیگرو می خوردیم .آخرین بوسه که باعث میشد از هم جدا شیم و چشم ها رو باز کنیم و بعدش به صورت همدیگه خیره شیم .کتف دست راستم روی شونه ی ماهان بود ، توی موهاش دست میکشیدم . هنوز فقط به هم نگاه میکردیم .دست چپم رو از پشت روی کمرش گذاشتم .فشارش دادم سمت خودم ، پاهامون به هم چسبیده بود ،از روی شلوار گرمای کونشو حس میکردم .دوباره ،این بار ماهان دستاشو دو طرف صورتم گذاشت و خیلی آهستهلب منو بوسید و بعد صورتشو جدا کرد ،نگاه همدیگرو دنبال میکردیم .بازم جلو آومد و فقط یه بوسه ی کوتاه و صورتشو برگردوند . دستمو روی بدنش میکشیدم و گرمایی که کف دستم حس میشد رو هنوزم یادمه ، یادمه که وسط پاش گرمای بیشتری داشت ، این بار یه بوسه ی کوچیک نبود ،داشتیم لب همدیگرو میخوردیم . . .صدای در ،یه لحظه خشک شدیم . میدونستیم در قفله ولی بازم یخ کرده بودیم .ماهان رفت سمت در و منم پشت به اون روی صندلی رو به روی مانیتور نشستم و فقط تو دسکتاپ رفرش میکردم . درو باز کرد ، – چیه ؟ چیکار داری ؟سارا تلوزیونتون کار نمیکنه ؟- خودت برو ببین .سارا کنترلش کجاس ؟- بگرد پیداش کن به من چه .درو بست . خیلی سریع برگشتیم به همون حسی که داشتیم . روی خط داستان جلو میرفتیم .دیگه رسیده بودیم به مرحله ای که ، ماهان واسم ساک میزد . خیلی دوست داشت این کارو .فقط کله ی کیرمو تو دهنش میکرد ،میک میزدو و با زبونش باهاش بازی میکرد .ولی بازم این دختر در زد و رفت رو اعصاب ما ، با ماهان واسش یه تصمیم گرفتیم ، با همون مغزای حشری که داشتن چند لحظه پیش سکس میکردن ، تصمیم گرفتیم . رفتیم سراغ سارا . مزاحم سکس ما شده بود و ماهم عصبانی و هم حشری . من سارا رو از پشت گرفتم و . . . من از پشت گرفتمش و ماهان هم میزدش . و با اولین ضربه گریه زاری کرد . ما هم رفتیم تو اتاق و ادامه ماجرامون . همسایه رو به رویی خونه بود و صدا ی سارا رو شنیده بود . اومد در زد و گفت باز کنید .گفت باز کنید من کلید دارم ، الان میام ، خودتون باز کنید .ما هم وسط سکس ، شنیدیم چی گفت و از طرفی کلی ترسیدیم . یخ زدیم و رنگ و رو مون سفید شده بود . زود لباس پوشیدیم و رفتیم از اتاق بیرون که همون لحظه همسایه از در وارد شد . سارا گریه زاری میکرد و گفت اینا اذیتم کردن . حسن آقا هم یه نگاه به ما کرد و مخصوصا به کیر جفتمون که از زیر شلوار هم معلوم بود راسته و یه نگاه به چشمامون . بعد هم سه تاییمون رو برد خونه ی خودشون و همونجا بودیم تا بقیه برگردن . بعد که برگشتن ، نفهمیدیم چطوری ولی منو ماهان یه کتک مفصل خوردیم و تو انباری زندونیمون کردن . البته جدا از هم . اون انباری خودشون و منم ، خودمون . دو روز کامل زندونی بودیم . بعدشم دیگه به خاطر این سؤتفاهم که منو ماهان فهمیدیم ، حسن آقا فکر کرده ما میخواستیم سارا رو بکنیم ، به خاطر همین سؤتفاهم و دعوا ی مادر هامون و اینکه هر کدوم میگفت بچه ی من پاک بوده ، بچه ی بی تربیت تو اینجوریش کرده ، از اون خونه رفتیم . هم ما و هم ماهان اینا . دیگه هم نشد همدیگه رو ببینیم ، خیلی دلم براش تنگ شده الان . ماهان هر جا که هستی ، هی رفیق کیرم دهنت نوشته منیکس

Date: December 17, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *