با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عاشق سکس ا اسم من شایان هستش و 19سالمه قد185 وزن 70 و پوستم سبزه با یه قیافه ای که دخترا زود جذبش میشن با اینکه خیلی خوشگل نیستم خیلی هم حشری هستم . فروردین سال 1390 با یه دختری اتفاقی از طریق 1 اس ام اس اشتباهی اشنا شدم وبالاخره مخشو زدم باهاش دوست شدم بعداز یه مدت بحث راجع به سکس رو باهاش شروع کردم و ازش خاستم که باهام بسکسه اونم که فکرمیکرد من شاهزاده رویاهاشم قبول کرد بعدش باهاش قرارگذاشتم که ببینمش چون ما توی2شهرمتفاوت زندگی میکنیم همین موضوع کارمارو مشکلتر کرده بود که چجوری ب3ک3یم .بالاخره روز موعود فرارسید رفتم شهر دوس دخترم که ببینمش ساعت5 بعدازظهر روز جمعه قرارگذاشتیم منم با زانتیای پدرم رفتم سرقرار که خانوم خانوما بعد از یه ربع تاخیر تشریف اوردن راستی اسم دوس دخترجیگگگگگگگگرم شیلا هستش قدش163 وزن53 پوست روشن موخرمایی چشم قهوه ای 18سالشه و خلاصه مثل مانکناست منم وقتی دیدمش داشتم ازشدت حشر منفجرمیشدم ولی دیدار اول خیلی زشت بود که واسه سکس دس به کار شم. یه ساعت باهم حرف زدیمو توی شهرچرخیدیم ولی هرلحظه دلم میخاست بپرم بغلشو لبای نازشو بخورم . ولی حیف که نمیشد اون واقعا دخترخوبی بود سرانجام خداحافظی کردیمو اون رفت خونشون .عموی منم توی اون شهرزندگی میکرد منم رفتم خونه داییم بعدش به شیلای نازم پیام دادم که حالشو بپرسم ونظرشو راجع به خودم بپرسم هر 2تاییمون حسابی ازهم خوشمون اومده بود چون من سرکارمیرم نمیتونستم خیلی اونجا بمونم پس 2باره بحث رو به 3ک3 کشوندم که راضیش کنم فردای اون روز بیاد ب3ک3یم و موفق هم شدم و اونم قبول کرد که شنبه ساعت4 تا 6 بیادبیرون . منم دل تو دلم نبود. صبح بیدارشدمو حسابی حموم کردم و 2باره به شیلا اس دادم که ببینم درچه حالیه اونم رفته بود حموم خودشو هلو کرده بود.بعدش ناهارخوردمو خواستم یخورده بخوابم ولی فکر سکس ولم نمیکرد چون من تااون موقع با دختر سکس نداشتم .ساعت3 رفتم سرقرار و چنددقیقه منتظرموندم که شیلا اومد با یه مانتو مشکی و شلوار لی و یه شال مشکی که واقعا به پوست روشنش میومد..ماجایی وا3 سکس نداشتیم پس رفتیم بیابون من خیلی میترسیدم از پلیس و هزار مشکل دیگه که ممکن بود پیش بیاد و شیلاهم خیلی اضطراب داشت چون تا به حال سکس نداشته بود وفقط بخاطر من راضی شده بود که این کارو بکنه چون واقعا عاشقم شده بود .خلاصه توی ماشین سخت بودکه اینکارو بکنیم پس توی بیابون چادر زدیم و رفتیم توی چادر.شیلا نشست منم نشستم کنارش و یهو مثل وحشیا شروع کردم به خوردن لباش خیلی شیرین بودن بعداز2 دقیقه ازش خواستم لخت بشه و خودمم لخت شدم شیلا که ازخجالت سرخ شده بود اول شالشو بعد مانتوشو دراورد حالا یه تیشرت صورتی تنش بود و شلوار لی بالاخره تیشرتشو شلوارشو دراورد وااااایییییی چی میدیدم یه دختر ناز با شورتو سوتینه صورتی که چون پوستش سفید بود هرپسریو از شدت حشر میکشت .بااشاره ازش خواستم که سوتینشو دربیاره اونم دراوردش خوابوندمش روی زمین و خوابیدم روش و 2باره شروع کردم به خوردن لبای نازش و با یه دستم موهای خرمایی رنگشو نوازش میکردمو بادست دیگم سینشو میمالیدم وااااای که چه حالی میده وقتی که عاشق یکی باشی و لباشو بخوری چون ازصدبار سکسیدن بیشتر حال میده بعدش اومدم سراغ لاله گوشاش و حسابی لیسیدمو بوسیدم حالا نوبته گردنش بود و همین کارا رو کردم تا رسیدم به سینه های کوچولوش یکیو میخوردمو یکیو میمالیدم تا دیگه اه و ناله شیلا بلند شد و حسابی حشری شده بود.سینه هاش خیلی نرم و خوشمزه بودن الانم که یادش میفتم جلق میزنم…بعدش رفتم سراغ شکم ونافش وحسابی لیسیدم وبوسیدم وکوچولو گاز گرفتم وشیلا هم می گفت اخخخخ حالا رسیدم اصل مطلب که بایدشورتشو که خیس شده بود در میاوردمو واسش ساک می زدم شورتشو در اوردم وای چی می دیدم یه کسسسس کوچلو بدون مو وسطش صورتی بود دیگه طاقت نداشتم من که فیلم سکسسی زیاد دیده بودم اندازه صد بار سکس تجربه پیداکرده بودم افتادم به جون کو وووسسسس کوچولو شیلا واااااااایییییییی که چه حالیمی داد زبو نمو تو کوسسسسسش می چر خوندم وکوسسشو مک می زدم می لیسیدم دیگه شیلا داشت جیغ می کشید ومی گفت داره می میره ولی من که چیزی حالیم نبود ونمی خواستم دست از سر کوسسسسش وردارم انقد کوسشوووو خوردم که ابش اومد همشو خوردم یکمی شور بود ولی در کل بد نبود .بعدم رانای سفیدشو تا نوک انگشتهای پاشو لیسیدم و بوسیدم گاز گرفتم .حالا نوبت من بود که ارضا بشم .یکم کنارشیلا دراز کشیدم …. شیلا بعد از چند دقیقه بلند شد گردنو صورتمو بوسید خیلی حال داد بهش گفتم به خداعاشششششقتم شیلا اونم گفت عاششششششقتم گ فتم بهش حالا نوبت تو که حال بدی منم کرمو باز کردم کیرمو وسوراخ کووووون شیلا رو حسابی چرب کردمو بعدش از شیلا خواستم که چشاشو ببنده اونم چشای نازشو بست وبهش گفتم خودشو شل کنه کمتر دردش بیاد . حالا کیرمو گذاشته بودم رو چاک کوووووونش یه خوررده بالا پایین کردم که دیگه صبرم تموم شد کیرمو گذاشتم روسوراخ کونش ولی خیلی تنگ بود کییییییرمو کنار کشید مویکم انگشت کردم تو کوووووونش تا باز شه یه خورده که باز شد دوباره کییییییرمو گذاشتم رو سوراخش اول…سرکیییییرم رفت تو و بعدش کم کم تا اخر کیرموکردم تو کووووون نازش شیلا داشت جیغ می کشید وگریه می کرد یه ذره کیرمو کییییرمو به همون حالت نگه داشتم که جاباز کنه شیلا عادت کنه بعدش اروم اروم شروع کردم به تلنبه زدن. توی کوووووونش مثل کوره داااغ بود منم داشتم نفس نفس می زدم حالادیگه تند تند داشتم تلنبه می زدم بعداز یه مدت ابم اومدکییییییرمو کشیدم بیرون ابمو ریختم روکمر شیلا بعدش دراز کشیدمو بعد از چند دقیقه دستمال اوردم کمر شیلا رو پاک کردم . توی عمرم انقدر حال نکرده بودم . شیلا روبوسیدم ازش تشکر کردم که بهم حال داد اونم اساسی.بعدش نیم ساعت باهم حرف زدیمو یخورده لب گرفتیمو شیلا رو تا نزدیک خونه شون رسوندم. من عاشق شیلا هستم و میخوام بعد از سربازی بگیرمش شماهم دعاکنید به دوس دختر جججیییگگگرررم برسم.یادتون نره نظربدید.نوشته اشکان
0 views
Date: November 25, 2018