این متن مملو از الفاظ رکیک و فارغ از هر گونه صحنه سکسی می باشد. بکش بالابی مقدمه بریم سر اصل مطلب…خوب من یه جوون 18 ساله کس ندیده بودم که تازه دانشگاه قبول شده بودم تو یه شهرستان. خوش و خرم بودیم که یهو کیرمون طالب کس شد. تا اون موقع من کون دوست دختران محترم گذاشته بودم، اما خبری از کس نبود که نبود لذا شدیدا طلبه بودم ببینم اینهمه کس کس می کنن چیههر چی این ور اون ور زدیم، شانس کیری، همه دخترا که باهاشون دوست می شدم باکرده بودن. حالا همه که می گم کلا 3و4 نفر بیشتر نمی شدا. اصلا یه بی عرضه خجالتی بودم و هستم که نگو. نشستیم با این رفیقم علی که چه کنیم چه نکنیم که کس بکنیم این علی مادر مرده هم خوارکسده یک آدم شانس تخمی ای بود که اگه کفتر یه جا تو کل شهر می خواست برینه دقیقا وسط کله این پدر می رید.هیچی عقل سر هم کردیم که بریم یه جنده لاشی گیر بیاریم مادرشو بیاریم جلو چشاش ما تا این تصمیمو گرفتیم جنده لاشی قحطی شد. هی این در و بزن اون در و بزن بالاخره یه جنده لاشی پیدا کردیم که قرار شد بیاد مکان ما که همون خونه علی اینا باشه. خسنه نکنمت این جنده لاشی لاشی مارو اون شب تو خماری گذاشت و ما تا صبح دو لیتر جلق زدیم. حالا اینم بگم که این خونه علی اینا که می گم خونه اصلیشون نبود، داده بودن اجاره و مستاجره تازه خالی کرده بود. یعنی آفتابه هم نداشت این خونه چه برسه به تخت و از این کس شرا (برا ملالغتی ها کس و کس و شعر ها). دهنمون اون شب گاییده شد اساسی، واسه همین من به علی گفتم آقا من اینطوری نیستم. چیه پدر مثل سگ بساط راه انداختی؟ ما کس نکرده، تا صبح کمرمون خشک شد وای به حالمون اگه این میومد و ما تحرک هم داشتیم. بگرد یه مکان دارشو پیدا کنبرنامه اینطوری شد که مکان دارشو پیدا کنیم. علی مادر جنده لاشی هم رفت و گشت یکی پیدا کرد با مکان که 15 تومن می گرفت. من هم که زیاد از فی بازار با خبر نبودیم، کلی ذوق کردیم که قیمتشم خوبه. برنامه رو ردیف کردیم و کاندومارو ورداشتیم که بریم. حالا یه کس خل پیدا می شه می گه شما که کاندوم نداشتین خب عزیز از دفعه قبلی که کیر شدیم واسمون مونده بود. نه یکی دوتا دوازده تایه صبح آفتابی که به نظر باید روز جالبی می شد، من و علی خوشحال و خندون با کیرهایی براق، بدون مو، به اندازه لازم و خوش بو به سمت آدرس حرکت کردیم. اینم بگم که این دختره رو یه کس کش معرفی کرده بود به نام حسن که بماند.آدرس رو پیدا کردیم و ذوق مرگ ماشینو زیر خونه پارک کردیم که بریم تو (جلو پارکینگ نبود شما نگران نباش). یهو علی گفت کی اول بکنه؟ که تا یه ربع داشتیم دعوا می کردیم که کی اول بکنه که آخر من قبول کردم اون اول بکنه و گفتم آخرشم یه سوراخه دیگه حالا اول و دوم نداره کهساختمان چهار طبقه تو یه جای خوب شهر بود، نمای سنگی داشت با یه درب فلزی مشکی که درب پارکینگ هم بود. عرض ساختمان زیاد نبود اما مدلش طوری بود که من حس خوبی داشتم. داشتم فکر می کردم الان یدونه از اون کس هایی که اون موقع ها تو ویدئوکلیپ های این یارو پنجاه سنتی 50 CENTو این کس خلا نشون می داد الان نصیبمون می شه همچین توی کونمون عروسی بود.رفتیم جلو زنگ جندهه رو زدیم و دیدیم بجا اینکه ایفون باز کنه، سرایدار اومد جلو در. سلام علیک و اینا، گفت با مثلا نرگس خانم کار دارین؟نه با ننت کار داریم حمال پس واسه چی زنگشو زدیم؟ تو دلم داشتم غر می زدمگفت برین بالا نمی دونم طبقه چندم دست چپ واحد فلان، رسیدی سه تا بزن با یه فاصله دو تا دیگه بزن درو باز می کنهرفتیم بالا و اون در که این یارو گفت رو پیدا کردیم و همون طوری در زدیم. یهو صدا اومد اومدم… نیشم بازززز…جووون .در باز شد…یه نگاه به علی کردم و دوباره یه نگاه به در باز شده هیچکی نبود که یهو یه صدا از اون پایین اومد گفت آقا محمد شمائید؟ بفرمائید داخلنگاه کردم دیدم که یه کله زیر دستگیره در داره نگاه می کنه و می خنده راستی علی اسمشو به زنه گفته بود محمد.فکر کردم شاید خم شده، لخته یا خودش نیست نمی دونم چشه که جلو نیومده اما انگار حال قد طرف خیلی کوتاه بود. حالا یه کس خل دیگه پیدا می شه می گه از لحاظ علمی انسان نمی تواند قدی به اندازه ی زیر دستگیره.. کیر احمق حدودی می گم.رفتیم تو دیدم این زنه قدش تا کمر منه بازم حدودی اصلا ابعاد دیدنی بود، بازوهاش اندازه رون پای من بود و رون پاش اندازه کمر من و یه حالت مستطیلی افقی داشت یعنی عرض و طول رو زده بود بهم. پیش خودم گفتم شاید اینم بِکِشه الان خودشو صدا می کنه.گفت بفرمائید سمت اتاق خواب…رفتیم دیدیم یه تخت نابود گذاشته یعنی یه تخته چوب با ملافه (همون ملحفه) گذاشته اون جا با یه مبل به سمت تخت. بقیه خونه هم بگم که خالی خالی بود یه پتو فقط انداخته بود توی پذیراییش.کسده رفت نشست رو تخت گفت در خدمتماینو که گفت من برق از چشام پرید چیو در خدمتی؟ پدر ول کن.. من اصلا کیرم لای چربیای پای این به کسش نمی رسه اصلا این چیه سینه سایز بی نهایت… مادر سگ مثل کوهان شتر بود از نوع لَختش من که اصلا جلق بزنم اینو نمی کنم. پدر ول کنبا خودم داشتم حرف می زدم که علی گفت خب داداش، شما می خوای اول شروع کناینو که گفت یه پِخ از خنده زدم و گفتم ممنون شما خودت شروع کن… فهمیدم این بدبختم سورپرایز شدهحالا نه راه پس بود نه راه پیش در واقع راه پیش که اصلا نبود باز راه پس رو یه کاریش می شد کرد… پولم که هنوز نداده بودیمیهو یه فکری به سرم زد… گفتم خب خانم شما کاندوم دارید؟ گفت نه متاسفانه … یکم دیگه کس گفت که من اصلا نشنیدم چون از خوشحالی بال در آورده بودمبرگشتم به علی گفتم خب عزیز شما تا شروع کنی من برم کاندومارو از تو ماشین بیارم (حالا کاندوما تو جیبم بود)علی دوزاریش اوفتاد… گفت بذار منم میام کارت دارمدختره هاج و واج داشت مارو نگاه می کرد که من بهش گفتم شما تا یکم حاضر بشی ما سری بر می گردم (ارواح ننت)ما رو می گی دو پا داشتیم چهار تا دیگه هم قرض گرفتیم و الفرار سوار ماشین شدیم و دِ برو که رفتیم.حالا ما کیر عظمی خرده بودیم برای بار چندم و اصلا انگار راه نداشت ما جنده لاشی بکنیم… رفتیم یه بسته سیگار خریدیم که بریم یه جا بشینیم و هضم کنیم ماجرا رو که، دختر زنگ زد که شما کجایید و از این حرفا که علی گفت ایشالا یه وقت دیگه مزاحم می شیم. اونم که از ماجرا با خبر شد و یه دل سیر بهمون فحش داد که بجون خریدیم. یعنی اگر کیر من به اون لاشی خورده بود همونجا می بریدمش به جان تو ما هم در جواب زنگ زدیم به حسن کس کش تا می خورد بهش فحش دادیم که دیگه کس کیری به کسی معرفی نکنه.کس خل سوم می پرسه شماره علی رو از کجا داشت؟ باید عرض کنم که زنگ زده بودیم بهش که آدرس خونشو ازش بگیریم از اونجا داشت.نکته اخلاقیشم بگم دیگه این ماجرا باعث شد که ما دیگه از این گوه خوری ها نکردیم و هرگز طرف جنده لاشی نرفتیم و از همون هشت سال پیش این ماجرا بسته شد. چون فهمیدم که سکس بودن عشق معنایی نداره واقعاً. دمتون گرم.زاستی بداش خودتی.
0 views
Date: November 25, 2018