اسم من نرگس یه خانم پنجاه ساله هنوزم که هنوز سر پا و سرحالم از اون زنایی هستم که شهوتم نخوابیده و هر چقدر می دم سیر بشو نیستم چون بدن پر و هیکلی دارم هر کی منو می بینه برام سیخ می کنه حتی دامادم نا کس هم دخترمو می کنه هم منو دلش می خواد کیر مردم خوابیده و زیاد برنامه نداریم ولی من طاقت نمی ارم و هر طور شده خودمو خالی می کنم یه شب دخترم با شوهرش اومدند خونه ما و شب هم موندن به دامادم حال می دادم جلوش پاهامو باز می ذاشتم خشتک شلوارمو عمدا پاره کرده بودم و کوسم معلوم بود ولی پیش مردم و دخترم تابلو نمی کردم موقع خواب شد جای مردم و دامادمو یه طرف انداختم و جای خودم و دخترم رو هم طرف دیگه مردم زود خوابید رفتم اشپزخونه اب بخورم برقو که رو شن کردم چیزی رو دیدم که خواستم از حال بیفتم دامادم با شورت رو برو اشپز خونه خوابیده بود و کیرشو ریخته بود بیرون عجب کیریم داشت راست و کلفت بیست سانتی می شد برق رو خاموش نکردم رفتم پیش دخترم خواب خواب بود دوباره رفتم اشپزخونه دیدم پلکهای دامادم تکون خورد فهمیدم بیداره جلو در نشستم که مثلا دارم کاری می کنم کوسمو قشنگ معلوم کردم اب کوسم راه افتاده بود زیر چشمی دامادمو نیگا می کردم اون هر از گاهی چشمشو یه کم باز می کرد و لاپای منو دید می زد دل زدم دریا رفتم پیشش پتو رو گرفتم گفتم احسان جون سرما نخوری یعنی اینکه می دونم بیداری و دستمو زدم از کیرش دستم که به پتو بو د گرفت و چشماشو باز کرد ولباشو غنچه کرد لبمو بردم جلو و یه بوس ازش کردم و بلند شدم رفتم پیش مردم و دخترم مطمئن شدم که خوابن رفتم بیرون و احسان هم دنبالم امد رفتیم زیر زمین احسان تا رسید منو بغل کرد و دست انداخت لای پام دستان قویی داشت خیلی حال می کردم کیرشو در اورد از نزدیک واقعا کلفت بود نشستم زیر پاش و انداختم دهنم یه ساک حسابی برش زدم تو زیر زمین یه مبلی بو د منو بلند کرد و گذاشت رو مبل شلوارمو در اورد شورت نداشتم پاها مو برد بالا و از هم باز کرد خودم سوراخ کونم رو می دیدم احسان سر پا کیرشو نزدیک کوسم گرفت گفت می بینی گفتم اره کیرشو ذره ذره کرد تو کوسم تا حالا رفتن کیر تو کوسمو رو ندیده بودم خیلی حال داد ته کیر احسان قشنگ چسبید به کوسم وبا سوراخ کونم خایه های داغشو حس می کردم کشید بیرون و دوباره تا ته کرد تو کوسم و شروع به تلمبه زدن کرد چه تلمبه ای می زد خودم تکون می خوردم احسان گفت مادر خانم دوست دادم مادر خانم دارم می گامت مادر خانم کیرم تو همه جات مادر خانم کیر خر تو کوست و همه اینها رو وبا جووووون قبول می کردم واخخخخخخخو اوففففف می کردم ابم داشت می اومد گفتم ااححححححححسسسسسا وخالی شدم احسان محکمتر ضربه می زد اونم با خیال راحت ابشو تو کوسم خالی کرد حال کردم که تابه حال این جوری حال نکرده بودم بعد یکی دو دقیقه احسان شلوارمو تنم کرد وبلند شدیم رفتیم خوابیدیم و بعد اون هر موقع کیردلم می خواد به احسان جونم می گم ومحتاج هیچ کس نیستم.
0 views
Date: November 25, 2018