من و دایی علی

0 views
0%

متن خاطره سلام به همگی نمی دونم میتونم داستان سکسی رو که براتون می نویسم همانطور که پیش اومد براتون بگم یا نه چون اولین باره که همچین مطلبی رو می نویسم راستش موضوع برمیگرده به سالها پیش وقتی که 14 سال بیشتر نداشتم و زمان جنگ بود به خاطر همین ما با خانواده مادر بزرگم زندگی میکردیم در او زمان دایی علی مجرد بود و دیگه وقت خانم گرفتنش بود ولی به خاطر شرایط مالی توانایی ازدواج نداشت منم که تازه بالغ شده بودم اندامم تقریبا خانومانه شده بود به همین خاطر مورد توجه دایی شدم البته اینو وقتی متوجه شدم که بعضی وقتها با شوخی به سینه هام دست میزد و فشارشون میداد منم در عالم بچگی بودم و فکر میکردم داره بام بازی میکنه خلاصه که یه شب وقتی تنها تو یکی از اتاقا خواب بودم یهو از خواب بیدار شدم متوجه جسم سنگینی رو م بود طوری که به زحمت نفس میکشیدم کمی بعد که خواب از سرم پرید دیدم دایی علی خوابیده روم و خودشو میماله به من تو او زمان تعجب کردم که چرا دایی داره با من اینکارو میکنه ولی دوس داشتم که بیشتر تماس داشته باشم به خاطر همین اصلا مقاومتی نکردم و خودمو به خواب زدم که حس کردم دست دایی علی به شلوارم رفت و یهو اونو کشید پایین وای چه داغ بود چیزی که فکرشو هم نمیکردم یه کیر کلفت و داغ لای کسم بود داشتم حال میکردم ولی ترس هم داشتم نکنه دایی علی پاره رم کنه تصمیم گرفتم تا موضوع جدی نشه همانطور به خواب باشم که حس کردم دایی داره هی کیرشو روی کسم میماله و جلو وعقب میشه منم که داشتم حال میکردم خودمو به خواب زدمو هر چندوقت یکبار یه تکون الکی میخوردم که شک نکنه دایی علی هم به کارخودش مشغول بود ولی خیلی سنگین بود داشتم زیر ش له میشدم ولی به خاطر حال کردن تحمل کردم تا بعد از مدتی که هی کیرشو به کسم و لای رونام میمالون یهو آبشو ریخت لای رونام بعد یواش بلند شد و رفت اصلا شلوارمم بالا نکشید خیلی بدم اومد که منو خیس کرد و همونطوری ول کرد و رفتنوشته فرشته

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *