سال ها میگذره که پدرم فوت شده بود و منم دم در سفارت ها به دنبال ویزا بودم . من و مادرم تو شهری که حتی یه آشنا هم نداشتیم خیلی حس تنهایی میکردیم و بعد از دیپلم گرفتن من تصمیم به ترک از ایران شدیم . بالاخره بعد از تکاپو یکی بهمون پیشنهاد داد به دبی بریم . ما هم قبول کردیم و بعد کارهامون رو کردیم و رفتیم دبی . اونجا در اولین فرصت کارامون دست یه سیاه پوست دادیم که به امور اونجا آشنا بود و اهل امریکا بود و در اون شهر کارهای کسانی که به اونجا مهاجرت یا برای کارهای تجاری میامدن مشاوره می داد و درآمد خوبی هم داشت . من و مادرم تا تموم شدن کارها در یه سوئیت مستقر شدیم . هر یه روز در میون مشاورمون پیشمون می اومد و کارهایی که راه اندازی کرده بهم شرح می داد دیگه قرار شده بود به یه آپارتمان شیک و گرون دبی بریم و یه مغازه تو یه پاساژ بگیرم . بالاخره سرمایه ای که پدرم بعد از فوتش گذاشته بود کفاف زندگی خیلی خوبی رو می داد . در این روز ها هر وقت مشاورمون به خونمون می اومدم . مادرم جلوش خیلی آرایش می کرد و لباس های شیک می پوشید . من مادرم تو این سال ها خیلی صمیمی تر شده بودیم و من مثه یه دوست باهاش رفتار می کردم . یه روز ازش پرسیدم ازش خوشت اومده و مادر برگشت گفت مظورت کیه ؟ منم گفت منظورم راگر (مشاور)و مادر یه پوزخندی زد وگفت میدونی از وقتی بابات فت شده من خیلی وقته با مردی نبودم و خیلی این منو اذیت میکنه و تو جای من نیستی که متوجه شی منم بهش گفتم من درکت می کنم اگه خواستی کمکت می کنم . مادر منو بوس کردم و گقت ازت ممونم . من فهمیدم مادر میخواد با طرف سکس کنه . مادر من الان 43 سالشه و هیکل خوب و لاغری داره ولی قبلا چاق بود ولی بعد جریان فت پدر خیلی لاغر شد حتی وزنش به 55 کیلو رسید که با کمک دکترش و درمانش دوباره تونست 10 کیلو بالا کنه وهیکلش رو مثه آنجلینا جولی کرد چون به قوله مادر خیلی خوش هیکله من یه بار لخت بودن مادر رو دیدم طوری که نفهمیده باشه . راگر کلی کیف می کنه . بالاخره ما به اون آپارتمان شیک رفتیم . راگر برای کارهای پایانی به خونمون اومد و من رفتم تو اتاقی که مادر قرار بود راگر رو ببره اونجا یه جایی توپی قایم شدم و منتظر یه فیلم سکسی بودم . یه هو دیدم اومدن تو اتاق .مامان نشت رو تخت و لباسش طوری بود که هر کی رو حشری میکرد و بوی عطرش کلی اتاق رو گرفته بود . و اونم هم نشت و مدارک رو نشونش داد و مادر جلوش اشوه می اومد . مادر انگلیسی بلد بود ولی من زیاد نه و نمی فهمیدیم چی میگه بهش و لی یهو مادر ازش لب میگیره و از همونجا شروع میشه و لباساشو در میارن . وای که ای کاش من جای راگر بودم . راگر سیاه پوست دورگه بود و خوش هیکل بود ولی مادرم بدنش خیلی ناز بود جون میداد فقط روش تلمبه بزنی .سکس سیاه و سفید خیلی جالب بود . راگر سینه ها مادر رو حسابی میخورد و مادر کلی حالی میکرد . همین طور داشتن همدیگر رو می مالوندن . راگر مادر رو برعکس کرد رو تخت و رون پاهاش رو بوس می کرد وای که میخواستم همونجا برم یه حالی اساسی بکنم . مادر شورتش رو در اوورد .و اونم سریع اومد کیرش رو کرد توش و حی تلمبه می زد و مادر آه آه می کرد و انقدر اینکار رو ادامه داد که مادر یه آه بلند کشید و اونجا بود که راگر کیرش رو کشید بیرون . مادر سریع راگر رو تو بغلش گرفت و نفش نفش میزد و اونم از گردن مادر رو بوس می کرد . من حسابی حشری شده بودم و میخواستم برم وسط صحنه ولی جرات نکردم . راگر بعد از چند دقیقه بلند شد و لباسش رو پوشید و مادر رو بوسید و وسایلش رو جمع کرد و رفت حالا بهترین موقع بود که من دست به کار بشم . لباسم رو در اووردم و گفتم تا تنور داغه بچسبونم . رفتم کنار مادر و اون یه لبخندی زد و بهش گفتم حالتون کردید و من رو الان بیچاره کردین و بهش بدون رو در وایسی گفتم میزاری باهات باشم و اونم سرش برگردوند و جوابی نداد ولی من از اخلاقی ازش سراغ داشت میدونستم اگه باهاش حال کنم چیزی بهم نمیگه و منم آروم و پامو گذاشتم رو پاهاش (به خاطر امروز پایان موهای بدنم رو زده بودم) دیدم کار خواصی نکرد و اومدم نزدیک تر و کیرم رو گذاشتم تو کونش و در گوشش گفتم فقط همین یه دفعه و مادر سرش رو به نشونه تایید اوورد پایین . منم مثه راگر از گردشن بوس میگرفتم وای که چه کونه نرم و چه گردن مخملی داره . بعد آروم برگردوندمش و سینه هاش رو بوس کردم و مادر با خنده گفت حسابی لحظه لحظه داشتی نگاه می کردی گفتم چطور ؟ گفت چون هرکاری راگر داره می کنه تو هم انجام میدی منم با خوشحال شدم و دیگه راحت کیرم رو بدون اینکه تو کسش کنم فقط با کیرم از رو نوازش میکردم تا حشری شه . انقدر این کار رو انجام دادم که مادر خودش ازم لب گرفت و حی لب بازی می کردیم . تا آخربا دست کون کوچولو مادر رو گرفت و کیرم رو کردم تو حسابی تلمبه زدم و بالاخره آبم اومد بعدش کمر مادر رو بوس میکردم و حی می اومدم پایین تر تا ساق پاش وای که چه بدنیه . از گرمی بدنش بیشتر حشری میدشم و نمیخواست ولش کنم . دیگه صبرم تموم شد و یهو برگردوندمش و دستاش رو گرفتم و کیرم تا ته کردم تو کسش ولی مادر نمیگذاشت ولی چندبار که تلمبه زدم دیگه ول کن شد و منم با دستام سینه هاش رو فشار میداد . هر چقدر بیشتر تو کسش فشار میدادم بیشتر پستونای نازشو فشار می دادم و یه هو مادر یه آه بلند کشید و من باز تلمبه زدم و مادر آه آه میکرد و می گفت بسه بسه دیگه و من به سرم زده بود و ول کن نبودم اثلا تو حال خودم نبودم . انقدر این کارو کردم تا آبم اومد و کیرم کشیدم بیرون و ریختم تو سینه هاش و صورت مادر رو دیدم عرق کرده بود . ادکلن بدنش منو حشری میکرد . و صورت مادر رو ماچ کرد و روش خوابم برد . تا صبح که بیدار شدم کیرم تو کونش بود و توخواب کلی هم جنوب شده بودم نگو که کیرم رو کون بود و خیس شده بود . بالاخره بیدار شدیم و فتیم برای اولین بار از حموم خونه جدید استفاده کردیم . اومدیم بیرون و صبحانه رو خوردیم و به کارهای عادی رو شروع کردیم و اون به بعد رابطه من و مادر خیلی صمیمی تر شد و موقعی که نیاز به سکس داشتم مادر خودش رو در اختیار من گذاشت . مادر با راگر تا چند ماهی رابطه داشتن ولی موقعی که می خواستن سکس کنن من نباید خونه می بودم . بالاخره راگر کارهاش با ما تموم شد و رفت . ولی مادر دیگه تو سکس نمیگذاشت من با کسش کاری داشته باشم و لی باز همین طوری خوب بود . الان 2 سالی هست از این موضوع میگذره و مادر تا الان به غیر از من با یه مرد عرب سکس میکنه باسه ارضا شدن خودش چون همون طور گفتم من اجازه ندارم . بعد از 2 سال که اومدیم اینجا هیچ هیکلی جا افتاده تر از مادر ندیدم .باید اعتراف کنم سکس مادر و شهوتی که اون داره یه چیز دیگس . باید تجربه کنی…
0 views
Date: November 25, 2018