من و سوگلی

0 views
0%

سلام من رضا 28 سالمه .این بهترین خا طره سکسی که برام اتفاق افتاده .من حدود 2 سال قبل با خانمی اشنا شدم که بس این هلو بود دلم نمیخواست ناراحت بشهاسمش وحیده بود.واسم حکم اس بین دوستام داشت.با هم با تل حرف میزدیم.روزا میگذشتو من بیشتر وابسته میشدم.اولین قرارو باهم گذاشتیم.اون با بچش اومد منم جا خوردم.حالم گرفته شد.اخه من عاشقش شده بودم.کم کم از زندگیش واسم گفت واین که شوهرش ادم بی حس و نفهمی بود من تازه حالیم میشد که چی به چی.باهم قرار گذاشتیم من ماشینو با هر نقشه ای بود از پدرم گرفتم.ساعت 11 امد .ارایش عربی کس کش کرده بود که من هنگ کردم تو دلم گفتم اوه………….عجب هلویی.خوش به حال شوهرش.تو این فکر بودم که سلام کرد و سوار شد دستشو گذاشت رو دستم قلبم داشت وا میستاد بهم گفت روشن کن بریم.گفتم کجا؟گفت بریم بیرون شهر تو کوه و کمر.منم رفتم در و دهات.رفتیم نشستیم لب رودخونه رو 1 سنگ بزرگ.باهم حرف میزدیم از بچگی و گذشته.وحیده برگشت گفت من زورم زیاده منم خندیدم.گفت باور نداری الان بلندت میکنم.تا شنیدم کیرم راست شد.گفتم گندت بزنن.حالا من نمخواستم وحیده بفهمه .خواست رو در رو واسم گفتم نه تنگی نفس دارم.مجبورش کردم از بغل ورم داره.منو مگی تا بلندم کرد سینیهاش خورد به بدنم داشتم میمردم.حالا نوبت من بود بلندش کنم.دستمو انداختم زیر کونش کونشو حس میکردم.اینقدر نرم بود.سر بزنگاه زد خشتک شلوارم موقع بلند کردن جر خورد 2تای زدیم زیر خنده.کیرم داشت منفجر میشدوتخمام ورم کرده بود و آویزون داشتن میترکیدن.قلبم تندو تند میزد ولی خودمو کنترول میکردم.گفتم بریم من کار دارم.سوار ماشین شدیم من هی نفس عمیق میکشیدم تا آروم شم ولی نمیشد تا بهش نگا میکردم بازم بدتر میشدم.با خودم گفتم برم دلی از عزا در ارم جلقی یا جقی بزنم و راحت شم ماشینو زدم کنار.به وحیده گفتم برم شاشی بزنم بیام گفت حالت خرابه منم میام.هر کاری کردم راضی نشد.من تو دلم هی فوش میدادم.آخر راضی شدم بیاد.باهم رفتیم پاین.رفتم زیر پل اونم اونور وایساد هلکی رفتم این لا مروتو در آوردم چند قطره ای شاشیدم دیدم حال کیرم خرابه.اومدم بیرون نگام به نگاش گره خورد.بهم گفت چی میخوای؟بوس؟ من کوپ کردم.تو دلم گفتم شاید داره امتحانم می کنهدلو زدم به دریا گفتم آره گونشو نشونم دادو گفت بیا تو ذوقم خورد.گفتم مامانمو میبوسم.گفت پس انار میخوای؟گفتم آره گفت پس بیا بگیر؟لب و گذاشتم رو لبش داغ داغ بود.اینقدر خوردم که حشرش زد بالا داشت لبمو از جا میکند نگو این حالش از من خرابتره دستمو آروم بردم رو سینهاش آز زیر مانتو مالوندم سفت شده بود.باهم رفتیم زیر پل دستمو بردم زیر شرتش خیس خیس بود کمی با چوچولش ور رفتم.صداش بلند شد آخ………….جون.زیپ شلوارمو داد پایین شروع کرد برام ساک زدن داشتم میمردم.منم نامردی نکردم تا ته فرو کردم تو دهنش.خوشش امد.1 لنگ شلوارشو از پاش کندم وای چه کوسی داشت خوش تراش و صیقلی.تا سر کیرمو گذاشتم تو کوسش یهو نالش بلند شد آخ………….جو ن …..وای بکن تا ته بکن .منم مثل سگ وحشیانه داشتم تلمبه میزدم حالا نکن کی بکن آبم داشت میومد گفتم داره میاد چیکار کنم گفت بریز رو سینم منم پایان ابمو ریختم رو سینش کارمون که تموم شد باهم سوار ماشین شدیم و ازم بخاطر سکسمون تشکر کرد منم بوسش کردمو رسوندمش به سر کوچه شون باهم خداحافظی کردیمو اون رفت بعد از این چند بار دیگه باهم سکس داشتیم ولی هیچکدوم اون اولی نمیشه ……………لطفا نظر یادتون نره ممنون از همه بروبچنوشته رضا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *