من و علي با خانم هامون

0 views
0%

بچه ها از اول ميگم اين داستانو قبلا تو يه سايت ديگه خونده بودم خشوم اومد گفتم براي شما هم بذارم اگرم فبلا كسي گذاشته ساري اينم بگم كه دارم از روي حافظم مينويسم خيلي جا هاشو از خودم ميگماسم من اميره ٥ساله كه ازدواج كردم اسم زنمم محدثه است ما يه دوست خانوادگي داريمكه در واقع دوست من بوده بعد از ازدواج هم با هم رابته داريم اسمش عليه اسم زنشم مهرنوشهخانواده هاي ما خيلي باهم صميمين ولي اصلا تو نخ سكس با هم نبوديم اينم بگم كه خونه ما توي تهرانه او خونه اونا توي اصفهانماجرا از اون جايي شرو شد كه يه روز با علي رفته بوديم استخر كه يه دفه علي دستش خورد به كير من و گفت تو با اين محدثه رو ميكني منم گفتم اين كه تازه چيزي نيست بايد وقتي شق شده ببينيش اصلا بذار ببينم مال خودت چه قدره كه اينقدر پز ميدي؟ منم دست زدم به كير اون تقريبا يكم از مال خودم كوچيك تر بود خلاصه ما بعد از اون ديگه رومون به هم خيلي باز شده بود يه روز ما رفته بوديم اصفهان خونه علي منو علي داشتيم توي حال با هم حرف ميزديم و محدثه و مهر نوشم رفته بودن تو اتاق علي يدفه گفت شنيدم فقط محدثه رو از كس ميكني منم گفتم خوب كه چي لابد تو همش مهرنوشو از كون ميكني اون گفت اره اتفاقا خيلي بيشتر حال ميده بعدش گفت امير يچي بگم ناراحت نميشي گفتم تا چي باشد گفت مياي يه قرار بذاريم من با خانم تو حال كنم تو با خانم من منم گفتم باشه اسن گزشت و دوباره حدودا يه ماه بعدش ما دوباره رفته بوديم اصفهان شبش رفته بوديم بيرون تقريبا ساعت ١١برگشتيم خونه منو محدثه رفتيم تو اتاق كه لباسامون رو عوض كنيم محدثه يه تيشرت با شلوارك پوشيد من بهش گفتم اين چيه پوشيدي رفتم از تو ساك يه تاپ با يه دامن كه تا بالاي زانوش بود رو بهش دادم محدثه گفت امير تو خونه خودمون نيستيما منم بهش گفتم تو حالا نميخواد براي من جا نماز اب بكشي منم يه تاپ با شلوارك پوشيدم و رفتيم تو حال اول از همه نهر نوش گفت من ميخوام برم حموم منم گفتم منم بايد برم حموم علي هم گفت منم بايد برم حموم اخرشم محدثه گفت منم بايد برم حموم بعد علي گفت حالا كه همه ميخوان برن حموم بيايد همه با هم بريم حموم خلاصه پاشديم همهگي رفتيم حموم تو رخت كن لباسامونو در اورديم منو علي فقط شرت تنمون بودو محدثه و مهرنوش شرت و سوتينشون ، شرت و سوتين مهرنوش صورتي بود و شرتو صوتين محدثه سياه اول علي رفت زير دوش كيرشم كه حسابي راست شده بود همينجوري داشت شرتشو جر ميداد شرتشم كه خيس شد ديگه خودتون حساب كنيد من بعش گفتم علي تو كه همه بندو بساتت ملومه. خوب اون شرتو هم بكن گفت باشه شرتشو در اورد كيرش تقريبا ١٩ سانت بود علي رو به مهرنوش كردو گفت توم خوب شرتو سوتينتو در بيار راحت باش بعدشم شرو كرد به در اوردن شرتو سوتين مهرنوش مهرنوش بهش گفت مرد خجالت نكشي ها خودت كه لخت شدي داري منم جلو مردم لخت ميكني عليم خيلي رلكس گفت خوب ملومه كه خجالت نميكشم بعدش رو به من كردو گفت امير شرت تورو هم من بايد در بيارو؟گفتم نه و سري شرتمو در اوردم ولي خودمونيم تا حالا كيرمو به اون بزرگي نيده بودم تقريبا٢١سانت شده بود بدشم رو به من به محدثه اشاره كردو گفت تو دستاشو بگير منم سري رفتم دستاي محدثه رو از پشت گرفمو علي شرو كرد به در اوردن شرتو سوتينش توي اين بينم انقدر دستماليش كرد كه محدثه داشت اه اهش در ميود بدش همه به نوبت رفتيم زير دوش من اخرين نفر بودم چشمامو بسته بودم وقتي باز كردم ديدم مهر نوش نشسته و داره براي علي ساك ميزنه منم رفتم سر وقت سينه هاي محدثه خو بزار بگم سينه هاي محدثه يكم بزرگ بود ولي سينه هاي مهرنوش كوچيك بود كسمحدثه توپل تر از مال مهرنوش بود اما كون مهر نوش خوشكل تر از محدثه بود جفتشونم تقريبا هم قد بودن بعدش علي شرو كرد به خوردن سينه هاي مخر نوشو مالوندنشمون مهرنوشم اه اهش در اومده بود منم رفتم سراق كس محدثه محدثه رو كف حموم خوابوندمو شرو به خوردن كسش كردم زبونمو از پايين به با لا روي كسش مي كشيدم و لاي كسش ميكردم اونم سر منو گرفته بود و به كسش فشار ميداد و اه اه ميكرد عليم مهرنوشو مدل سگي خوابوندو يه توف روي ساراخ كونش كردو انگشتشو كرد تو دهن مهرنوشو خيس كرد و درش اورد و شرو كرد با كون مهر نوش ور رفتن هي انگشتشو مي برد تو در مياورد بدش خوابيد زمينو مهرنوشو نشوند رو كيرش مهرنوشم شرو كدر به بالا پايين رفتن و عليم داشت با سينه هاش بازي ميكرد منم محدثه رو به صورت سگي خوابوندمو شرو كرم از پش كسشو كردن سينه هاي محدثه نزديكه صورت علي بودعليم داشت نوكشو ميخورد منم داشتم تند تند محدثه رو ميكردم بد ديدم علي سينه هاي محدثه رو ول كرد و مهرنوشو از روش بلند كرد و كيرشه گرقت جلو دهنشو شرو كرد به جلق زدن و ابشو ريخت تو دهن مهرنوش منم كم كم حس كردم ابم داره ميادو كيرمو در اوردمو ابمو ريختم رو كون محدثه بعدش دشم همگي ولو شديم كف حموم بعد به ٥دقيقه پاشدسم دوش گرفتيمو رفتيم بيرون همه با حوله رفتيم لخوابيم تو راه علي به من گفت ناراحت ميشي من امشب مون زنتو راهبندازم منم گفتم نه خلاصه رفتيم خوابيديماز اينجا به بعد از زبون محدثه استيه ساعت بعد اين كه رفتيم تو رخت خواب مهرنوش اومد تو اتاق ما و گفت پاشو بريم منم گفتم نه -اخه امير خواب بذار بعدا اخه امير ٥ دقيقه بعد از اين كه رفته بود تو تخت خوابش برده بود -بذار يه وقت كه اميرم بيدار باشه ميدونم مخالفت نميكنه اما بازم بذار يه وقت ديگه مهرنوش گف مگه نگفتي دلت ميخواد علي كونتو درست كنه كه بعدا بتوني با اميرم از كون سكس داشته باشي نترس علي از امير اجازه گرفت قبل از اين كه بره بخوابه منم گفتم باشه بلند شديم رفتيم تو اتاق مهرنوش اينا علي يه حوله پوشيده بود كه اونو در اورد بعد رفت يه كرم از تو كمد در اورد حوله منو از تنم دراورد و منم خم شدم اون اول يه بوس از سوراخ كونم كرد كه من قلقلكم اومدو كونم فشار دادم به صورتش اونم گفت جون بعد در كرمو باز كردو يكمشو برداشت و باهاش دور كونمو چرب كرد بعد انگشنشو كرم زدو ارو كرد تو كونم او با يه انگشت حدودا يه ٥دقيقه هي ميكدر توشو در مياورد بعدش ب دو انگشت يه ١٠ دقيقه بود داشت همين جور انگشتم ميكرد كه ي بار كه انگشتشو در اورد و دو باره كرد و يكم دردم اومد بهش گفتم علي انگشتتو در بيار دو باره بكن تو دردم اومد كه مهرنوش منو يه جوري نگاه كردو گفت عزيزم كيرشو كرد تو كونت منم فهميدم توكرم بكم ماده بي حس كننده بوده علي اوش اروم تلنبه ميزد بعدش كم كم تند كرد منم كه حسابي اه و اوهم در اومده بود كه حس كردم كير علي تو كونم كلفت تر شده و يهدفعه كيرشو تا ته كرد تو كونمو ابشو كاملن ريخت توش به معناي واقعي سوختم وايوكه چقدر ابش داغ بود بعد كيرشو در اورد و رو تخت ولو شد منم افتادم كنارش مهرنوشم كه از اول داش با كسش ور ميرفت يه كم بعدش ارضا شدو ولو شد كنار ما يكم استراحت كرديم منم از علي تشكركردم بعدش پاشديم رفتم دستشويي و خودمو شستم و اومدم كنار امير خوابيدمدو باره از زبون عليصبح پاشدم محدثه كنارم نبود همون جور با حوله رفتم پايين ديدم داره با مهرنوش ميز صبحانه رو اماده ميكنه علي هم جلو tvداره ماهواره نگاه ميكنه من كه رفتم گفتن صبحانه حاضره رفتم وشستمو مشغول شديم بعدش متوجه شدم كه محدثه وقتي راه ميره يه جوري راه ميره انگار يه چيزي لاي پاشه بعد فهميدم كه علي ديشب پدر كون بنده خدارو در اورده خلاصه صبحانه رو خوردم و به عادت پشدم رفتم حموم رفتم حوله رو از تنم در اوردمو رفتم تو حموم زير دوش يكم بعد يكي در زد پرسيدم كيه گفت محدثه ام درو باز كردم اومد تو گفت اومدم لباس چركارو ببرم با مهرنوش بشوريم منم گفتم باشه لباسارو برداشتو رفت منم دوباره رفتم زير دوش يكم بعد دوباره در زدن منم فكر كردم محدثه س گفتم در بازه بيا تو بعد پشت به در رفتم زير دوش كه يه دفه مهرنوش گفت ببخشيد ما شرتامونو با دست ميشوريم اگه اجازه بديد من اينارو بشورمو برم و به تشتي كه تو دستش بود اشاره كرد من حول شدمو سري دستمو گرفتم جلوي كيرمو گفتم ببخشيد فكر كردم محدثه است خنديدو گفت اشكال نداره راحت باشيد ما كه با هم اين حرفارو نداريم اينم بگم كه از صبح هم محدثه هم مهرنوش فقط شرتو سوتين تنشون بود و عليم فقط شرت تنش بود اود نشست شرو كرد به لباس شستن من گفتم شرتتون خيس ميشه ميخوايد درش بياريد اونم پاشد شرتشو در اوردو تو رختكن اويزون كرد بعد دوباره شرو كرد به شستن كه يكم اب پاشيد به سوتينشو گفت سوتينم هم خيس ميشه ميشه من دستام كفيه برم درش بياريد بعد پاشد پشت به من وايستادو تقريبا خودشو چسبوند به من كير منم كه شق شده بود افتاده بود لاي پاش سوتينشو باز كردمو دلو زدم به دريا و سينه هاشو گرفتم تو دستمو چسبوندمش به خودم اونم سوتينشو در اورد و پرت كرد اونور بعدش خودشو مالوند به من منم برش گردوندمو ازش يه لب گرفتمشرو كردم به وردن گردنش كه يه دفه گفت بزار خيالتو راح كنم علي ديشب زنتو كرد الانم بيرون دارن با هم حال ميكنن همه اينا نقشه منو علي بود ما قبلا وقتي ميخواستيم تو سكس بيشتر حال كنيم من براي علي از كون سفيد محدثه ميگفتمو عليم براي من از كير گنده توالانم محدثه گفت من فقط از كون به علي ميدم منم گفتم پس منم فقط از كون به تو ميدم منم گفتم همونشم از سر ما زياده بعد مهرنوش خم شدو منم شرو به ليسيدت كس و كونش از پشت شدم بد كيرمو كردم تو دهنش تارخيس بشه بعدش برش گردوندو كلاهك كيرمو گذاشتم دم سوراخ كونش و يكم باهاش بازي كردمبعدش با يه فشار همشو تا ته كردم تو كه جيقش در اود كه جر خوردم خو دم دلم باش سوخت يكم همونجوري بقلش كردم و كسشو با دست ماليدم تا حالش جا بياد بعدش يواش يواش شرو كردم به تلنبه زدن بعد كمك كم سرعتشو زياد كرم اه اه مهرنوش ديگه داشت كرم ميكرد بعدش كيرمو در اوردمو خوابيدم زمينو مهرنوشو نشوندم رو كيرممهرنوش شرو كرد به بالا پايين كردن خودش و اه اوه كردن بعد به ده دقيقه حس كدم ابم داره مياد بهش گفتم ابم داره مياد اوم گفت همشو بريز تو كونم منم از پهلو هاش گرفتمو كيرمو تا جابيكه جا داشت كردم تو كونشو همه ابمو ريختم توش بعد مهر نوش روم خوابيدو ازلم يه لب گرفت بعد يه ٥دقيقه پاشديم دوش گرفتيمو رفتيم بيرونبچه ها ديگه دستم خسته شد بقيشو بعدا مينويسم اگرم غلط املاي داره به بزرگي خودتون ببخشيد من هيچوقت املام خوب نبوداين اولين داستانم بود اشكالاتمو بهم بگيد و كمكم كنيد بهتر بنويسمفرستنده The new end

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *