این چیزی که مینویسم رو حتما بخونین.پارسال همین موقعها بود که من و فرشید(دوستم)مونده بودیم کف کس.گفتیم چی کنیم چی نکنیم تصمیم گرفتیم کس پولی بکنیم.این شد که فرشاد به 1 جنده لاشی ی 24 ساله که دانشجوی شهرمون هم بود زنگ زد و ردیفش کرد واسه فردای اون روز.عصرش تصمیم گرفتیم که سکس رو دو نفره انجام بدیم ببینیم حالش چطوره انقد تعریف میکنن.فردا شد و من و فرشاد رفتیم دختره رو سوار کردیم و بردیم خونه فرشاد اینا که خالی بود.رفتیم نشستیم و یکم کس کلک بازی درآوردیم و کم کم کارو شروع کردیم.من نشستم اینور دختره و فرشاد هم اونور.شروع کردیم به خوردن گردن طرف.همینجور که داشتیم لیس میزدیم دختره هم آه و اوه و خنده رو با هم قاطی کرده بود و نفس نفس میزد.سینه هاش رو تو دستم گرفتم چه سینه هایی.با اینکه شل و ول بود اما آخره سینه بود.گفتم اینجور نمیشه بریم رو تخت تو اتاق.دختره گفت قرارمون یکی یکیه دوتایی من عمرا نمیدم.فرشاد زد در کونش و گفت بدو زرزر نکن.سارا (اسم مستعار)هم خندید و رفت تو.رفتیم تو اتاق بغلش کردم پرتش کردم رو تخت و شروع کردم به درآوردن لباساش.فرشاد هم گیر داده بود داشت گردنش رو میخورد سارا هم هی آخ و اوخ میکرد و دیگه کاملا وا داده بود.لباس و سوتینشو که درآوردم پریدم رو سینه هاش.بزرگ-سفید-نرم مثل بادکنک.شروع کردم به خوردن سینه هاش اونم سرم رو گرفته بود و رو سینه هاش فشار میداد.به فرشاد گفتم بپر رو پایین تنه کار کن سارا هم گفت آره راست میگه بچه کونی بپر.فرشاد رفت پایین و شروع کرد به انجام عملیات.کیرم و درآوردم دادم دست سارا اونم شروع کرد به ورز دادنش.پاشدم نشستم رو سینش و کیرم و گذاشتم تو دهنش.لامسب سینش مثل بالش میموند.دیدم فرشاد رفته داره کسش رو میخوره منم از فرصت استفاده کردم دستام رو اهرم کردم و تند تند تو دهنش تلمبه میزدم(البته هواسم بود زیاد نره تو دهنش که بیاره بالا).بالا پایین میکردم و تو اوج لذتم بودم دیدم بیچاره داره خفه میشه بیخیال تلمبه شدم رفتم سراغ سینه.سینه هاش رو تو دستام مشت کردم به هم چسبیدم و کیرم و کردم لای سینه هاش.شروع کردم به تلمبه زدن.فرشاد هم اونور داشت کیرش رو میمالید به کس سارا.همینجور که حالش بیشتر میشد منم سرعتم و زیادتر میکردم.وقتی داشت آبم میومد همونجا لای سینه هاش آبم رو تخلیه کردم.از لای سینه هاش داشت آبم میریخت بیرون و سارا هم کیف میکرد واسه خودش.کشیدم بیرون و افتادم اونور.فرشاد داشت نگاه میکرد که دید 1ذره از آبم ریخت رو تخت مادر باباش.عصبی شد گفت پاشین پدر گند زدین به حال و احوالم.دیگه خلاصه فرشاد رو آروم کردم و رفتیم تو حموم که کثافت کاری هم نشه.فرشاد که حشرش بالا بود دختر رو روی زمین خوابوند کونش رو آورد بالا و شروع کرد به کردن سارا.اونم که ماشالا جنده لاشی گشاد تخمش هم نبود.منم رفتم گذاشتم تو دهنش.فرشاد که ارضا شد پاشد آبش رو ریخت رو کون سارا و منم دیدم تا تنور داغه وقتشه.پریدم پشت سارا و کیرم رو چپوندم تا خرخره تو کون خانم.کونش رو گرفته بودم تو دستام و تابش میدادم از زیر هم دستم رو قلاب کرده بودم و کسش رو میمالوندم.فرشاد که تازه ارضا شده بود رفته بود بیرون سیگار بکشه.سارا گفت وحشیانه بکن.جر بده.منم محکم با دست ضربه میزدم به کونش و انگشتمم با کیرم کرده بودم تو.تلنبه تلنبه تلبنه تا ارضا شدم.کشیدم بیرون ریختم رو صورتش.رفتیم بیرون 1 پیتزا زدیم و دوباره حشر گل کرد(ای کاش نمیکرد)رفتیم تو حموم و فرشاد گفت دیگه اینسری از کس میکنمت(سارا دیگه باید میرفت عجله داشت دیگه از غید لفت و لیس گذشتیم)فرشاد کاندوم آورد که دختره گفت با کاندوم نه.خلاصه پاشو کرده بود تو 1 کفش که با کاندوم نه.به فرشاد گفتم این 1 ریگی به کفششه بیخیالش شیم.فرشاد خان گیر داد که نه.دوستام هم بی کاندوم کردن همه هم سالمن(بعد معلوم شد دروغ میگفته سارا خانوم به همه اینو میگفته ولی کسی زیر بار نمیرفته)دیگه فرشاد پرید رو دختره و شروع کرد به تلنبه.جفت انگشته فاکش هم کرده بود تو سوراخ دختره و فشار میداد.منم اونور با کیرم ور میرفتم تا شق بمونه.دختره به فرشاد گفت بخواب روم(با اشوه و حشر تمام)فرشاد خوابید روش و ادامه تلنبه.نزدیکای ارضا شدنش بود که دختره پاشو غلاب کرد دوره کمر فرشاد.تا فرشاد اومد بکشه بیرون این مثل کنه چسبید بهش و نذاشت و تموم آب فرشاد ریخت تو خانم.فرشاد حیرون پا شد و منو نگاه میکرد.دختره میخندید و گفت باید منو بگیری.نگیری میرم شکایت که منو زور گیر کرده.حالا ما هم مونده بودیم چی کنیم.نه میشد بریم دادگاه بگیم یارو جندس میگن گه خوردین جنده لاشی بردین از اونطرف کی حاضر میشد بگه آره منم بردمش.از طرفی هم اگه شکایت میکرد میفتاد گردن فرشاد.فرشاد قاطی کرد و رفت که بزنه سارا رو بکشه که من جلوش رو گرفتم.چون دیگه اینجوری کار خرابتر میشد.بگذریم به سلامتی الان فرشاد الاف دادگاه شد و آخرش هم مجبور شد یارو رو بگیره.سارا هم بعد اینکه بچه رو به دنیا آورد مهرش رو قسط بندی کرد و زد به چاک.بیچاره الانم که الان دپرسه.منم از اون موقع جرات ندارم طرف جنده لاشی برم. نوشته فرید
0 views
Date: November 25, 2018