من و فلان جون (طنز)

0 views
0%

خب اول باید بگم که این داستان طنزه و غیر واقعی همین. راستی تا می شه سعی شده که یه تو دهنی برای افرادی باشه که مثل گاو داستان تخمی می نویسن و می گن که کاملا واقعیه (حالا خودتون بخونین ببنین خداوکیلی عین داستان من نمی نویسن ؟)داستانی که براتون تغریف می کنم بر میگرده به سال 88 که من 19 سالم بود دی اسم من پیمان هست و 21 سالمه قدم 180 و هیکلی هستم کیرمم 65 سانته و از قیافه هم کم ندارم و هر دختری آرزوی منو داره. تعطیلات برای امتحانات ترم دانشگاه بود و چون درسا رو بلد بودم داشتم تو خیابونا کس چرخ می زدم که یهو چشمم به یه کس خیلی خیلی خوشکل افتاد همه داشتن واسش بوق می زدن و می خواستن سوارش کنن خانم شماره می خوای؟ – افتخار آشنایی می دین؟ فلانی هستم اگه می شه تا یه جایی برسونمتون …اولش بیخیال بودم و حوصله نداشتم ولی یهو تصمیمم عضو شد و با ژیانم رفتم پیشش یه دستی کشیدم و بوق زدم مثل برث گرفته ها اومد تو و نشست جلو. دیهمه پسرا تعجب زده و عصبانی نگاه به من و BMW ام می کردن و فحش و ناسزا بهم می دادن. که با یه حرکت خاکی کشیدم و ازشون دور شدم تو راه پرسیدم خباسمتون چیه؟ جایی ندیدمتون؟ اونم گفت ساناز. نه فکر نمی کنم گفتم خب کجا می خوایید ببرمتون گفت جای خاصی نمی خواستم برم فقط برای اینکه از این ملت وحشی فرار کنم اومدم تو ماشین شما منم گفتم قدم رنجه فرمودید و به راه ادامه دادم… که یهو مبایلش زنگ زد یه Nokia مدل 86 داشت (سال 86)دوستش بود من که نمی شنیدم دوستش چی می گه ولی اون اینطوری گفت سلام چطوری. تو خیابون چطور مگه؟ . نه شرمنده راستش کار دارم نمی تونم بیام.فردامی بینمت . باشه . خداحافظ.گفتم اگه مشکلی واستون نداره یه سر بریم یه هتل قدیمی با هزینه من؟ با کمی من و من قبول کرد و راه افتادم به سوی خونه مادربزرگم راستش مادربزرگم تازه به مسافرت رفته بود و کلید خونشون رو هم من داشتم (خداییش شبیه هتل قدیمی هم بود) خلاصه رسیدیم خونه و بعد از آوردن قلیون و کمی چیز واسه خوردن شروع به صحبت باهاش کردمچند سالتونه چه رشته ای تحصیل می کنید؟- 19 . طراحی سیستمهای گرمایش مرکزی و برق و قدرت می خونم دانشگاه سراسری منم گفتم خوشبختم منم 21 معماری می خونم گفت اهان پس واسه همین از هتل سنتی و اینجور جاها خوشت میاد منم با کمی خجالت کفتم اگه ناراحت نمی شین باید بگم اینجا هتل نیست گفت چطور؟ گفتم یه مقدار خلوته منم گفتم بله دیگه خونه خودمونه البته کسی نیست همه مسافرتن و تا 2000 سال دیگه بر نمی گردن و پس تا فردا کسی اینجا هاپیداشم نمی شهشهوت تو چشماش موج می زد واقعا اندام سکسی داشتمشخصات قد 170 وزن 65 سینه سایز 75 دیباسن قلبمه و کس دریده چشمهاش هم آبی مایل به طلایی و همه جوره سکسی بودمنم که دیگه حسابی راست کرده بودم که یهو گفت گفتی تا کی کسی اینجا نمیاد؟ گفتم حدود 7 -8 ساعت چطور؟گفت کاندوم داری؟ با این حرفش رفتم پیشش و شروع کردم لب گرفتن وای که طعب بوسه از سرم برد عقل و هوش رفتم پایین تر و گردنشو خوردم کم کم آهش در اومد دیمانتوشو در آوردم یه تاپ قرمز تنش بود (دی) اونم در آوردم و شروع کردم به خوردن سینه سایز 75 هش وای که چقدر نرم و سفید بود حدود 6 دقیقه و 35 ثانیه و 46 میلی ثانیه (زمان ها با 000000000000120 میلی ثانیه اختلاف گفته می شوند) واسش خوردم که دیگه حسابی صداش در اومده بودواااای واااای باور کنید با اینکه 40 سالش بود هیکلش به 20 ساله ها می خورد رفتم پایین تر تا رسیدم به یه دوراهی از مغازه دار کنار نبش پرسیدم آقا نیاوران کدوم وره (آخ ببخشید یه دوراهی دیگه رو گفتم)خلاصه رفتم پایین تر و چشمتون روز بد نبینه بادیدن کس سفید مثل برف و حتی بدون یک عدد لاخ مو هش کیرم حدود 3653 سانت دیگه بلند شد و جمعا طولش به 20654200003653 سانتی متر رسید بعد دیگه توان نداشتم و لخت شدم بادیدن کیرم گفت این کیره یا دسته بیل؟ گفت این کیر منو جر میده دیوقتی راحت شدم شروع کردم به خوردن کسش قشنگش دیگه آهش به جیغ تبدیل شده بود دی هی می گفت آآآآآآآآآآآآآآآه ه ه بخور عزیزم مال خودته همشو بخور منم که با شنیدن این حرفا حشری تر می شدم به خوردن ادامه دادم قبل از اینکه ارضا شه دست از کاربرداشتم و کیر همون سانتی مو کردم تا ته تو کسش که متاسفانه oen بود که close شد ولی دیگه کار از کار گذشته بود که گفت اشکالی نداره عزیزم می گم تو باشگاه تکواندو پاره شده بکن که دارم دیوونه می شم منم خوشحال به کارم ادامه دادم و هی کردمش بعد از حدود 934589 تلمبه آبم اومد که بازم متاسفانه ریختم تو کسش که گفت نترس من شلنگ آبمو بستم آب ندارم من که یکبار دیگه خطر از بیخ گوشم گذشته بود تازه دادم برام ساک بزنه اولش تقلا می کرد ولی بعدش راه داد دیخیلی حرفه ای این کارو انجام می داد که بعد از 40 دقیقه آبم اومد و ریختم تو حلقش و همشو خورد یک نگاه به ساعت انداخت گفت واااای دیرم شده باید برم مثل فرفره یه حموم 2 دقیقه ای رفتیم و اونجا هم 5999 بار دیگه کردمش که کلاً 70 دقیقه بیشتر طول نکشید و سر 2 دقیقه اومدیم بیرون و سریع رسوندمش یه اداره ای گفت اینجا کار اداری دارم 5 ساعت بعد باید برم خونه خلاصه شمارشم گرفتم و شماره خودمم بهش دادم که اتفاقا 4 روز بعدش یه سکس داشتیم که داستان اون و بقیه سکس هامو هم براتون تعریف می کنمنوکر شما …(حالا اون گوسفند هایی که این داستانا رو با اسم واقعیت درج می کردن اگه مرد هستن و تخم فحش خوردن دارن بیان از این داستانا بنویسن )نوشته Gholov Sender

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *