بعضی مواقع خیلیا فرق بین دروغ و راستو نمیفهمن ولی مهم اینه که آدم با خودش صادق باشه.سلام من پارسام هنوزم 21 سالمه و میخوام دومین داستان سکسیمو که با دوست دخترم بوده رو واستون شرح بدم. شروع ماجرا از اونجا بود که من بعد از تجربه اولین سکس با دختر خالم مزه گوشت زیر دندونم رفته بود وشدیدا خواهان سکس مجدد بودم و از اونجا که دختر خاله ناز میکرد و به هر نحوی از ماجرا طفره میرفت به فکر سکس با لیلا دوست دخترم لیلا افتادم. لیلا ی دختر 18 ساله با قد 170 و اندامی فوق سکسی باسن گوشتی طاقچه ای بزرگ یه دختر کاملا ایده ال بنظر میومد.اولین برخورد سکسی ما تو سینما اتفاق ماجرا از این قرار بود که داشتیم با دقت فیلمو نگاه میکردیم که لیلا با زدن روی شونم منو متوجه اطرافمون کرد .سمت راستمون یه زوج بود که داشتن از هم لب میگرفتن و اونورمون هم یه مرده بود که دستشو تا دسته کرده بود تو لباس دوست دخترش و بی شک در حال مالوندن سینه هاش بود(نوش جونش) منم که این وسط انگشت بدهان بودم.به لیلا گفتم حداقل یه کم از اینا یاد بگیر لیلا هم گفت خجالت بکش اینا هارن تو چته؟؟؟ گفتم اینا هار نیستن همدیگرو دوست دارن دارن علاقشونو بهم ثابت میکنن خلاصش اینکه کلی با هم بحث کردیم وآخرش من عصبانی شدم و گفتم برو پدر تو حس نداری بی ….. هنوز جملمو کامل نکرده بودم که گرمای آتشین لبهای لیلا رو روی لبم حس کردم منم نامردی نکردمو با پایان وجود یک نفس لباشو خوردم و زبونمو به زبونش گره دادم فکنم حدود بیست ثانیه تو اون حالت بودیم که لیلا سرشو عقب کشیدو یه نفس کشید دور ورمونو که نگاه کردم حالا دیگران بودن که به ما زل زده بودن (نوش جونم) خلاصه قبل از پایان فیلم سینما رو ترک کردیمو رفتیم به خانه هایمان شب وقت خواب لیلا اس داد که خوش گذشت؟ ج دادم چی؟ گفت لبو میگم دیگه آخر به ارزوت رسیدی؟گفتم چه جورمممم . حالا مگه به تو خوش نگذشت؟ ج داد مگه میشه نگذره ه ه؟ از اون شب فرستادن اس ام اس های سکسی منو لیلا بهم شروع شد وبقدری شدت یافت که با پیامک من کس اونو میخوردمو اون واسم ساک میزد.بعد از حدود 3 هفته خواهرم اینا تصمیم گرفتن واسه ی هفته برن شیراز (ای من بفدای تخت جمشید) و مسلما چون غیر از من آدم بیکار پیدا نمیشد کلید خونشونو دادن بمن تا شبها فقط شبا فقط شباااااا برم اونجا بخوابمو نگهبانی بدم . شب روزی که میخواستن برن کلیدارو بهم دادن و من هم سریعا به لیلا س دادم که لیلا عزیزم میخوام یه چیزی بهت بگم ولی باید قول بدی زود قضاوت نکنی و ناراحت نشی.گفت خوب بگو. منم با کلی مقدمه براش توضیح دادم که خونه خواهرم خالیه و بهش پیشنهاد دادم که فردا بیاد اونجا. اونم کلی ناز کرد و من هم خیلی التماس تا در پایان لیلا خانوم به شرط ها و شروط ها رازی به اومدن و سکس با من شداولا اینکه تا خودش شروع نکرده من کاری نکنم دوما اینکه اگه درد داشت ادامه ندیم.روز موعود فرا رسید ومن خودمو آراسته و آماده کردم برای عملیات .نمیدونم چند سال طول کشید تا عقربه ساعت اومد روی سه ولی بسرعت باد خودمو به خونه آجیم رسوندم و منتظر اومدن کس لیلا ببخشید خود لیلا بودم که وانگهی زنگ در بصدا آمد آری او 0بود او با چهره گیرایش او با نسیم ملایمش او با کون بزرگش.و سینه های بسیار گنده اش در رو واسش باز کردمو اومد تو سلام و احوالپرسی0 کردو خودش رفت تو آشپزخونه گفتم چکار داری گفت میخوام واست شربت درست کنم.منم رفتم تو اتاق خواب شربتو خوردیمو من منتظراشاره ای از لیلا برای آغاز عملیات بودم دستمو بردم سمت رونش که گفت میخوام برم دست شویی گفتم برو باش . تو دلم فحش بارونش کردم.ده دقیقه گذشت و نیومد انگار داشت به سنگ دستشویی میداد.نا امید روی تخت دراز کشیده بودم بی خبر از اینکه در نا امیدی بسی امید است سرمو بلند کردم لیلا لخت لخت جلوم وایساده بود با سرعت نور بغلش کردمو انداختمش رو تخت و اونم به پشت دراز کشید گفت بخواب روم سریع لخت شدمو دراز کشیدم روش باورم نم شد بالاخره این صحنه رویایی که منتظرش بودم رقم خورد اروم و با ظرافت کیرمو لای کون نرمش میمالوندم احساسم در اون لحظه واقعا غیر قابل گفتنه کون لیلا رو الان که لخت بود واقعا هزاربار زیباتر از گذشته میدیدم دو تا قمبل سفید بی مو که وقتی چنگش میزدم جای انگشتام رو کونش سرخ میشد لیلا چرخ خورد و گفت سینه هامو بخور من زیاد سینه دختر دوست ندارم ولی با دیدن سینه های خوش فرم لیلا بسمتشون حمله ور شدمو با تموم وجود تا تونستم ازشیره زندگی مکیدمو نوشیدم با ی دست ی سینشو میمالیدم و اون سینشو میخوردم و بعد چند دقیقه دهانم خسته شد از خوردن دست کشیدم بهش گفتم میخوام کونتو بکنم گفت باشه ولی قولت یادت نره ها(اینکه اگه درد داشت ادامه ندم) گفتم باشه به پشت بخواب طبق معمول همیشه یه متکا گذاشتم زیر دلش تا کونش قمبل شه گفتمش لیلا لمبرهای کونتو بگیر و محکم بکش تا راحت کیرم بره تو دردشم کمتر میشه گفت باشه و کونشو محکم از هم باز کردس یکم کرم از رو میز ارایش جفتم برداشتم مالوندم به سوراخش و کمی هم به کیر خودم مالوندم بعد اروم اروم کیر کلفتمو به سوراخ کونش مالوندم با خودم گفتم اگه کم کم بفرستم توش تا دردش بیاد دیگه نمیذاره ادامه بدم واسه همین با یک حرکت تکنیکی کیرمو تا دسته کردم تو کونش داد و بیداد لیلا فضای اتاقو پرکرده بودو مدام سعی داشت از زیرم در بره ولی محکم بغلش کرده بودم و ول کن نبودم بعد از چند دقیقه معلوم شد کیر اینجانب خودشو اون تو جا کرده بود چون خبری از فریاد های لیلا نبود حالا اروم اروم کیرمو عقب جلو میکردم دیگه خودشم داشت همراهیم میکرذ و کونشو عقب جلو میبرد سرعت رو بالا بردمو تندتر کونشو میکردم و لیلا هم تند تر اه و ناله میکرد تا بعد 5 دقیقه ارضا شدم همه ابمو تو کونش خالی کردم و پایان .واقعی تر از مستند.نوشته پارسا سکس
0 views
Date: November 25, 2018