ناز کردن زهرا

0 views
0%

سلام من امیدم19 سالمه و از خدمت سرباز ی معاف شدم.تو محله مون یه دختر باربی اندام به اسم زهرا هستش و تقریبا 17 سالش میشد.دو سالی بود که تو کفم مونده بود.آخرش یه روز وقتی میرفتم والیبال دیدمش و گفتم میخوای دوست بشیم؟گفت آره.زود شمارم رو بهش خوندم و اونم زد تو گوشی و رفت.بعد از این که از باشگاه برگشتم دیدم اس زده.منم زود بهش اس دادم و کلی چرت و پرت سرش کردم.شب بعدش از سکس حرف زدم اونم عین دخترای کیر ندیده روش باز شد و یواش یواش رفتیم رو خط تل سکس.یه ماه بعد از دوستی گفتم مایلی یه روز بیای خونمون و حال کنیم؟اونم باشه ولی الان خیلی زوده.منم گفتم کی؟گفت بعد یه ماه میام.بعد از دو ماه که فقط شب و روز تل سکسی حرف میزدیم و حال میکردیم موقش رسید که این جنده لاشی بیاد خونمون.ساعت 3ظهر بود گفتم بیا مادرم اینا رفتن دکتر.زهرا هم گفت نمیام میترسم مامانو بابات زود برسن و مارو ببینن.منم که این دوماه رو منتظر مونده بودم دیگه حوصلم سر رفت و عصبانی شدم.اونم از رو نمیرفت و نیومد.خونسردیمو حفظ کردم و دیگه حرفش رو نزدم.شب دوباره اس سکی دادیم و بازم سر صحبت رو که حشری شده بود باز کردم.گفتم من تورو بخاطر سکس نمیخوام و … .داشتم مخش رو میخوردم که ازم نترسه.اونم باورش شد و گفت این دفعه میام.بازم وقتی مادرم اینا رفتن بیرون زود بهش گفتم بدو بیا.آقا این بازم نیومد.گفت کلاسم و نمیتونم.من دیگه کاملا قاطی کرده بودم و چند روزی ازش قهریدم.بعد چند روز بازم بهش اس دادم گفتم بیا آشتی کنیم.اونم قبول کرد.دیگه از سکس حرف نزدم.بعد یه هفته باهاش قرار گذاشتم که بیاد یه جایی از نزدیک ببینمش.همون لحظه خونه ی طبقه ی چهارم آپارتمانمون یادم افتاد.اون خونه مال یه مردی بود که با زنش رفته بودن خارج و سالی یکی دو بار اونم واسه عید نوروز و سالگرد پدرش میومدن ایران.با زهرا قرار گذاشتم ساهت شیش و نیم که بیاد طبقه ی چهارم بشینیم تو راه پله حرف بزنیم(تو راه پشت بوم)قبل از اومدن زهرا رفتم خونه ی خالی رو چک کنم.از شانس خوبم درب رو این دفعه موقع رفتن قفل نکرده بودن.آروم با پیچ گوشتی بازش کردم و رفتم خونه.دیدم کسی نیست و تخت و خواب و همه چی مرتبه.درب رو آروم بستم طوری که با هل دادن باز بشه.زهرا که اومد تو راهپله بهش جریان رو گفتم.اونم قبول کرد و رفتیم تو خونه.اول میترسید که بیاد خونه.فک میکرد خونه کلی آدمه.ولی وقتی اومد و نشستیم یه کم ترسش رفت.خواست بشینه زمین که گفتم این جا نه.بیا بریم روتخت بشینیم.این ناز کرد واسم.دستش رو گرفتمو بردمش رو تخت و نشوندمش کنارم.شروع کردیم لب رفتن که یه هو زهرماری گوشیش زنگ خورد اینم نگاه کرد و ردش کرد.فهمیدم دوست پسر دیگش بود.به رو نیاوردم و بازم لب رفتیم.وقتی لب میرفتیم من اینو آروم با دستم خوابوندمش رو تخت.بعد آروم آروم رفتم گردنش و لاله ی گوشش رو مکیدم.دیدم پاهاشو باز کرد.کیرم درست چسبیده بود به کسش.رفتم پایین زود سوتینش رو زدم بالا و پستونای صورتیشو مثل بچه ها خوردم.تند تند موهای سرم رو با دستش میکشید بهم میزد.خواستم برم کسش رو بخورم که نذاشت.گفت پس من چیکار کنم؟دیدم که از رو حشر بودنش نذاشت تنهایی بخورم.منم که از زیر شورت نپوشیده بودم زود شلوارم رو زدم پایین.اونم بر عکس من خوابید روم و همه ی کیرم رو کرد تو دهنش.منم از این ور داشتم چوچولش رو با قدرت هر چه تمامتر میخوردم.انقدر خوردم که دیگه کم مونده بود کسش زخم بشه.تند تند داشت نفس میکشد و ساکم میزد.کیرم رو از دهنش درآورد و نشت رو دهنم داشتم خفه میشدم که دیگه بلندش کردم و همون جوری خوابوندم روم.با خودمم واکس مو آورده بودم که خیلی چرب بود.درش رو باز کردم و یه کم زدم به سوراخش و یه کم هم قشنگ مالیدم به کیرم.سرشو آروم فشار دادم توش.داشت چشمامو نگاه میکرد که دیدم آروم چشماشو بست.تا آخرش آروم آروم کردم تو.دی بار که این کار رو کردم دیدم جای کیرم باز شده.با دستام کونشو محکم گرفتم و شروع کردم تلمبه زدن.دیدم یه آه بلندی کشید و گفتم هیسسسسس میخوای بگا بریم؟گفت دردم اومد.همینو که گفت دیگه داشت آبم میومد.زودکیرم رو به بهونه ی درد گرفتنش درآوردم و بازم کردم توش.سرش رو گذاشته بود کنار سرم.طوری که درست تو گوشم آه اوه میکرد.وای که چه حالی داشت.یه دستش رو زیر گردنم برده بود و با اون یکی کسش رو بازی میداد.دلم میخواست بذارم تو کس تنگش ولی این کار رو از ذهنم بیرون کردم.دیدم داره ارضا میشه و کاملا جلوی سینه ش قرمز شده.گفتم لب بده.لباشو گذاشت تو دهنم.دیدم آب دهنشو نمیتونه نگه داره و داره میریزه تو دهنم. منم وقتی ببینم دختر حال میکنه خودمم بیشتر حال میکنم.همون لحظه آبم اومد که ریختم تو کونش.ولی تموم نکردم.باید انتقام اون دفعه قبلی ها رو هم درمیاوردم.بازم شروع کردم تلمبه زدن.کیرم کمی خوابیده بود.ولی اونقدر حشریم کرد که بازم لامصب بلندشد.تند تند که داشتم تلمبه میزدم دیدم از روم بلند شد و دو دستی کونشو باز کرد.وای انگار دیگه همون کون قبلی نبود.آبم زود اومد و بازم ریختم توش.بعد یه ربعی خوابید روم و بلندشدیم و نخود نخود هر کی رود خانه ی خود.امیدوارم خوشتون اومده باشه.نوشته‌ امید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *