با سلامفوادم 30 سالمه قد بلندی دارم و حدود 98 کیلو هم وزنم هستش این خاطره ای که براتون مینویسم مربوط به سه سال پیشه که 27 سالم بود یه دختر خاله دارم که 6 سال ازم بزرگتره وشاید باورتون نشه چه از لحاظ هیکل چه صورت بی عیب ترین زنی که دیدم اسمش نسترن و واقعا خوشگله نسترن یه شوهر خیلی خیلی پولدار داره ولی خدا زشت تر ازش آدم نیافریده بگذریم عرضم خدمت دوستای گلم که من خیلی تو کفش بودم ولی حقیقتا یکی چون شوهر داشت و دوم هم این قدر اعتماد به نفس نداشتم که بخوام سمتش برم البته اینم بگم که تو کل فامیل ما دخترا خیلی منو دوست دارن چون بیشتر کارم خارج از کشوره و هر جا میرم خیلی براشون کادو میخرم و اکثرشون باهام سکس داشتن ماجرا از اون جا شروع شد که ده روز خونه خالم بودم و روز ششم بود که نسترن اومد اونجا بعد از روبوسی دیدم که دستم ول نمیکنه البته من فک کردم که داره اذیتم میکنه چون خیلی دورمون شلوغ بود خلاصه یکی دو ساعتی گذشت و نزدیکای غروب بود که من دیدم تو یکی از اتاق ها دارن بگو بخند میکنند منم رفتم اونجا دیدم با دختر خاله کوچیکم که هم سن خودم بود دارن گوشیمو سرچ میکنند رفتم که ازش بگیرم که دستم گرفت و کشید سمت خودش منم رفتم پیششون نشستم که بعد از یه ربع دیدم خواهرش پاشد رفت تو هال و ما تنها موندیم شروع کرد دردودل کردنو از شوهرش بد گفتن منم تا میتونستم سعی کردم مداخله نکنم و هر چی من حرفو عوض میکردم اون بدتر میشد آغا هیچی همینجور که داشتیم حرف میزدیم یهو دوباره گوشیمو از دستم قاپید خواستم ازش بگیرم که گوشیمو کرد زیر کرستش و گفت اگه زرنگی الان وردار منم کمی خجالت کشیدم ولی با خودم فکرکردم که این میخواد والا من از این شوخیها باهاش نداشتم منم نامردی نکردمو دستمو کردم تو لباسشو گوشیمو از زیر کرستش کشیدم بیرون بچه ها باورتون نمیشه همینکه دستم خورد به ممش دنیا رو سرم خراب شد سینه هاش اونقد سفت بود که دستم همونجا موند به زور برخلاف میلم دستمو کشیدم بیرون و مات موندم به خدا فک کردم از اون سوتین چرمی ها بسته ولی واقعا ممه های نسترن بود نگاش که کردم دیدم اونم از من بدتر حشرش زده بالا گفتم حال کردی من از تو زرنگ ترم هیچی نگفت منم دلو زدم به دریا و گفتم نسترن چی شد حالتو بد کردم کمی مکث کرد و گفت که منو خیلی دوست داره و خیلی وقت که میخواد بهم بگه ولی فرصتش پیش نیومده منم گفتم ولی تو شوهر داری نمیشه و از این حرفا گفت که اگه باهاش باشم تازه ثوابم کردم چون میگفت میره با یکی دیگه دوست میشه چون شوهرش فقط به فکر کاره و به نیاز های اون اصلا اهمیت نمیده منم با اینکه میدونستم که دارم خیانت میکنم ولی نمیتونستم از نسترن بگذرم گفتم باشه و یه لب ازش گرفتم که تا مرز بی هوشی رفت بعد گفتش که باید با هم سکس کنیم و خیلی هم عجله داشت البته من هم از اون بدتر بودم هر چی فکر کردم تو شهر اونا مکانی پیدا نکردم بهش گفتم اونم کفت که بریم خونه خودش شوهرش نیست یه نقشه چیدیم و من پا شدم رفتم تو هال و بعد کمی به خالم گفتم که میخوام برم بیرون و کار دارم که یه دفعه نسترنم اومد و گفت اگه ماشینتو میبری منم برسون خالم گفت که بی زحمت برسونش منم که همه چی نقشه خودم بود بردمش تا برسیم خونشون دستش رو کیرم بود و قربون صدقش میرفت رسیدیم در خونشون ماشینو کمی پایین تر پارک کردم و رفتم تو همینکه رفتم تو پرید تو بغلم و شروع کردیم به لب خوردن حالیم نبود چیکار میکنم ولی به سرعت لباسشو در آوردم باورم نمیشد چیزی رو که میدیدم به خدا تو فیلم های سکسی هم همچین چیزی رو ندیده بودم خودمم لخت شدم فقط شورتم در نیاوردم شروع کردم به خوردن هیکلش از نوک پاش شروع کردم تا لباش رفتم دوباره رفتم سراغ کسش عجب کسی داشت یک ذره مو داشت که اونم آنکاردش کرده بود خیلی کسشو خوردم ولی خودش نمیذاشت که آبش بیاد بهش گفتم که بیا نوبت توه اومد اول نوک سینه هامو لیس زد بعش اومد پایین رو کیرم همچین کیرمو میخورد که انگار تا حالا کیر ندیده با ولع و پر سرو صدا کمی که خورد گفتم بسه بخواب میخوام بکنم تو کست خوابید و منم آروم آروم فرو کردم البته اینم بگم کیر من 22 سانت طولشه ولی خیلی خیلی کلفته دادش بلند شد ولی از شدت حشرش صداش در نمیومد به زور تا ته کردم تو کسش ولی همینکه تلمبه زدم یه جیغ بلند کشید و قسمم داد که آروم بکنم تا جر نخوره همزمان با تلمبه لباشم میخوردم من کمرم خیلی سفته و معمولا 25 تا 35 دقیقه طول میکشه آبم بیاد برای همین بهش گفتم میخوام سگی بکنم تا زود ارضا شم چون وقتی کیرمو میبینم که میاد و میره تو کس طرف زود تر آبم میا د و به شدت این حالتو دوست دارم سگی شد و نزدیک یه ربع براش زدم تا حس کردم داره آبم میاد ولی بهش گفتم که باید با هم ارضا شیم چون حالش بیشتره از زیر دستمو بردم و چوچولشو براش مالوندم کمکم جفتمون نزدیک ارضا شدن بودیم که اون شد من هم بلافاصله آبم اومد و تا قطره آخرشو خالی کردم تو کسش بعدشم افتادم روش و تا 10 دقیقه همونجوری موندم بعد اون بار حداقل ماهی یک بار میکنمش و آمارشم دارم که با کس دیگه ای نپره .بچه ها این داستان نبود کاملا واقعیه و بهترین کسیه که من دارمش اگه بد نوشتم منو ببخشید .نوشته فواد
0 views
Date: November 25, 2018