هفتاد ماجرای سکسی حامد(1)

0 views
0%

حامد هستم 48 ساله از کودکی عاشق اندام زنها بوده ام وزود با دیدن بدن لختشون تحریک میشدم.متاسفانه سکس واقعی را از 27سالگی شروع کردم وبا یا شانسی گرفتن تلفنی، معمولا با صدام جذبشون میکردم واولین سکسم درسال1368با خانم بیوه ای بود که با ماشینش میرفتیم بیابانهای لشگرک وتوی ماشینش باهاش سکس میکردم زنی بود با 180قد توپول وسفید 8سال ازم بزرگتر بود ویکسالی بود که شوهرش فوت کرده بود 15سالگی ازدواج کرده بود و3تا پسراش بزرگ بودند وبرای همین نمیشد برم منزلشون وهموت توی ماشین اولین با ر که باهاش سکس کردم حسابی لذت بردم چون سینه های سفت ودرشتی داشت وکوس توپول وداغ.میگفت خیالت راحت باشه وآبتو بریز توکسم چون قرص ضدبارداری میخورد.بارها کردمش اون باعث شد که من بیشتر از کس کردن خوشم بیاد وتا این لحظه تقریبا با 70 دختر و خانم سکس داشتم که هرکدامشون داستانیه واگه بگم شاهنامه میشه.یکی دیگه از دوستام زنی بود شوهر دار من در سن 32 سالگی باهاش آشنا شدم اسمش هاله بود هم سن خودم اما متاسفانه اینم از شانس تخمی من 2تا پسر داشت.تلفنی باهاش اشنا شدم، یه خانم چادری خوش هیکل قد170 وبا اندام پر،ازشوهرش بخاطر کشیدن تریاک ناراضی بود حدود 2 سال بود با هم تلفنی رابطه داشتیم آخه همزمان من خیلی دور وبرم شلوغ بود با انها حال میکردم ،توی این دوسال چندبار با هم بیرون رفتیم وتو ماشین کمی دستشو میگرفتم .یه با ر هم نیمه شب منو دعوت کرد خونه شون که تنهاست ولی من نتونستم آدرس را درست پیدا کنم وازش دلخور بودم که سرکارم گذاشته بهرحال سکس بین مون پیش نیومد تا اینکه ازدواج کردم وخانمم بایستی برای کارش میرفت شهرستان ومن بودم ویه خونه خالی جون میدادبراشیطونی.یه روز دعوتش کردم خونه اونم اومد.اکراه داشت پیشم بی حجاب بشه اخه واقعا محجوب بود اما من مخشو زده بودم اونم واقعا تشنه ام بود.وقتی لباس راحت را توی تنش دیدم گفتم حیف این 2سال که از دستش دادم،براحتی لباشو بوسیدم ویواش یواش دستموبردم لای پاهاش وچه باسنی داشت هم کوسش توپول بود هم باسن خوش فرم وهم پستونه درشت.واقعا نعمتی بود،قلبا هم خیلی دوسش داشتم چون خیلی باهاش راحت بودمو رازدار هم بودیم.خلاصه اروم اروم لختش کردم بردم روی تخت واولش جرات نکردم بکنم توش چون فکر میکردم چون مومنه نذاره من اینکارو بکنم اما بتدریج که حشری شد دیدم خودش داره میگه بکن توش ومنم که کیرم حسابی سفت وکلفت شده بود تا ته کردم توی کوسش وجیغش درمیومد تا جایی که ته کوسش اون دستگاه آیودی را که گذاشته بود را حس میکردم ،انقدر بالا پایین کردم تا اینکه گفت من دوس دارم بشینم روش ومنم ازخدا خواسته گفتم بشین روش دیگه کنترل کیرمو خودش گرفته بود هرجا میخواست نگه میداشت وهرجا میخواست وامیداد تا جاییکه دیگه کاملا حشری شد و وقتی آبش اومد یه جیغ شهوتی میکرد منم همیشه سعی میکردم همزمان ارضا بشم وآبمو راحت تو کوسش ریختم وبعدش رفیتم حموم اونجا هم کمی مالوندمش ودوباره شروع کردیم این قصه سالها باهاله ادامه داشت یعنی از1376تاهمین پارسال 1390،اخه 2سال پیش. یکی بهش پیشنهاد داد برای عمل زیبایی بره وکوسشو تنگ کنه اونم حماقت کرد وخواست با تنگی کوسش برام سورپرایز بشه رفت این حماقتو کرد ولی متاسفانه بعد از عمل ظاهرا یکی از عصب های جنسیش آسیب دیده بود وتمایلش از بین رفته بود واصلا حسابی حروم شد با اشتیاق میومد بغلم که شاید بتونم تحریکش کنم اما متاسفانه دیگه تحریک وارضا نمیشد با همین حالاتش من چندبار کردمش وخودمو خالی کردم اما اون دیگه با اینکه کوسش خیلی تنگ شده وبیشتر لذت میبردم تا جاییکه ژل میزدم که کیرمو بکنم توش اما دیدم اذیت میشه کم کم از هم دور شدیم والان یکساله که از هم دوریم اما همیشه میگفت من تعداد کردنهای ترا دارم وتوی این مدت منو از مردم بیشتر کردی آمارش حدود 500 بار سکس با من بود.واقعا از هم لذت بردیم وخدارا شکر توی این مدت هم من نیاز اونو تامین میکردم ودر سکس وهم اون برام لذت بخش بودکسی هم از رازمون آگاه نشد،آخه میگفت آب مردم زود میاد و بتازگی الکل هم زیاد میخوره .ماجرای سکسهای من با دیگران هم بد نیست اگه فرصتی بود براتون مینویسم .بدرود نوشته حامد

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *