همدم من

0 views
0%

تازه از مردم طلاق گرفته بودم ومعتاد شده بود و دیگه نمی شد باهاش کنار اومد . وضعش بد نبود . اون این آپارتمان با دختر پنج ساله امونو واسم گذاشت و قرار شد در ماه یه نفقه هم بفرسته که می دونستم تا چند وقت دیگه که پایان سر مایه اشو به خاطر اعتیاد بر باد بده دیگه از اینشم خبری نیست . مهریه امو بخشیدم تا دیگه طلاق ما به صورت توافقی زودتر انجام بشه . جونم به لبم رسیده بود . اینو هم بگم که من معلم ریاضی مدرسه راهنمایی بودم و جدایی من از مردم هم در فصل تابستون بود . وفعلا دغدغه اینو که ژینوس کوچولومو ببرمش آمادگی و خودم برسونمش یا سرویس بگیرم واسش نداشتم . تازه یه مدت که گذشت و یه خورده حس آرامش کردم فیل من یاد هندوستان کرده بود . بیست و شش سال بیشتر نداشتم . حس کردم که دوباره نیروی جوونیم داره برمی گرده . حس می کردم که چیزی رو در کنارم کم دارم . وقتی دوستا و همکارای خانم میومدن بهم سر می زدن و از شوهرشون صحبت می کردن یا یه خانم و شوهری رو با هم می دیدم از این که آخر شب میرن کنار هم می خوابن بهشون غبطه می خوردم نوعی حس حسادت بهم دست می داد . از شما چه پنهون اگه دست خودم بود یکی دو موردشو هم حاضربودم بیفتم گردن شوهره و اونو بیارم تو رختخوابم . خیلی بد خلق شده بودم . همش دوست داشتم ژینوس رو زودتر خوابش کنم و برم سر وقت ماهواره و فیلمای سکسی و با این که با خودم ور برم . فکر نمی کردم بعد از شش سال دوباره به پیسی بخورم . هر چند که چند ماهه آخر شوهر نامردم به من توجهی نداشت . گاهی وقتا خودم می رفتم روش . البته کاراش نصفه و نیمه بود ولی از هیچی بهتر بود . وقتی کتی پسرشو فرستاد پیش من تا ریاضی سال اول دبیرستانو به عنوان تقویتی باهاش کار کنم اصلا تو فکر سکس با اون نبودم . رستم چهارده سالش بود . ژینوس هم اونو خیلی دوست داشت . من تا سال دوم دبیرستانو به کتابای ریاضیش مسلط بودم روزای اول پیشش رعایت می کردم . خیلی ساده و معمولی بدون کمترین آرایشی با مانتو و روسری می نشستم . رستم سه چهار سال بزرگتر از سنش نشون می داد خیلی خوش قیافه و سفید رو بود . موهایی مجعد داشت . صورتی درشت و دندونایی که وقتی می خندید چهره اشو مردونه تر نشون می داد ولی من هنوز اونو بچه حس می کردم . یه روز که حموم نکرده بودم واسه این که بوی عرق ندم یه ادکلن ملایمی به خودم زدم . تازه اون روز بود که از نگاههای خمار و طرز بو کشیدنهاش و چشم چرونیهاش حتی نسبت به همون مانتوی از مد افتاده ام . فهمیدم که هوس منو کرده ولی کسرم بود و سختم که خودمو در اختیار یه کم سن و سال بذارم . بازم شب از هوس خوب خوابم نگرفت . تماشای کیر هایی که تو فیلمای سکسی وارد کس و کون زنا می شدن منو دیوونه ترم کرده بود . دوست داشتم همه این کیرا مال من باشه . دستم به جایی بند نبود . داشتم بد عادت می شدم . کار به جایی رسیده بود که اگه بی اختیار واسه خرید می رفتم یه مغازه ای و زود کار تموم نمی شد و در حال گشتن و پیدا کردن وسیله ای بودم دستم بی اختیار می رفت رو کوسم . فروشنده های مرد بی اختیار به وسط بدنم خیره می شدند و من هم از خجالت آب می شدم … رستم استعدادش خوب بود . درسش خوب و فراگیریش عالی بود . ولی چش چرونیهاش ادامه داشت . دیگه نتونستم تحمل کنم . تصمیم گرفتم که یه جوری اونو بکشونم طرف خودم . هر چند دوست داشتم یه مرد منو بکنه و کوسمو نرم و گرمش کنه ولی حالا مرد از کجا گیر می آوردم . حوصله منم تو خونه سر می رفت . وقت فکر کردن به خیلی چیزارو پیدا کرده بودم . بالاخره یه بعد از ظهر ژینوسو گذاشتم پیش مادر و رفتم آرایشگاه و یه شلوار جینی رو هم که چسبون بود و هم کون آدمو خیلی گنده تر نشون می داد خریدم و با یه بلوز شیک که شوهر گور به گور شده ام عیدی بهم داده بود ستش کرده و خودمو آماده تدریس رستم کردم . روسری خودمو هم مثل بعضی از دخترای امروز تا پس کله ام عقب کشیدم . روسری من شده بود پشت سری و همش در حال سر خوردن بود . این رستم خان ما هم اون روز پاک حواس پرت شده بود و منم بهش گیر نمی دادم . خودمو بهش نزدیک می کردم تا دیوونه ترش کنم . حس می کردم نفسش به شماره افتاده و صورتش داغ کرده . چاک بلوز پوست پیازیمو باز کرده و نصف سینه های درشتمو نشونش دادم . یک بار هم برای برداشتن وسیله طوری خودمو پشت به اون قرار داده و خم شدم که بتونه کونمو دید بزنه . میدونم که شیطونیش کرده بودم . هر لحظه منتظر بودم که بپره رو من ولی می دونستم که از منفجر شدن باروتش می ترسه . اون جربزه را نداشت .-رستم خان چته ؟؟امروز حواست پرته ؟؟با دوست دخترت دعوات شده ؟؟اینا برات نون و آب نمیشه . فکر درس خودت باش .-خانوم دبیر من اصلا تواین برنامه ها نیستم . صورتمو طوری بهش نزدیک کردم که نفهمه عمدیه و با یه عشوه ای با هاش حرف زدم . عشوه ای با لوندی و لبخندی خاص .-حالا نمیخوای بهم دروغ بگی راستشو بگو به مادر کتی نمیگم قول میدم . آخ که این مرده چقدر بی عرضه و دست و پا چلفتی بود . اگه باباش بود تا حالا تیکه پاره ام کرده بود . خواستم بیشتر حشریش کنم کاملا شلش کنم و میخو بکوبم . به یه بهونه ای پشت به اون واسه بر داشتن چیزی خم کرده و قمبل باسنمو که با این شلوار خیلی بر جسته نشون می داد نشونش دادم . این بار به جای این که برم رو صندلی روبروش بشینم رفتم کنارش نشستم . دیگه نیاز نبود سرمو زیاد خم کنم -اومدم کنارت تا حواست بیشتر به درست باشه . امروز اصلا معلوم نیست چته . مثل این که در مبحث اتحادها ضعف داری . امروز یه سری معادلاتو باید واست باز کنم .شده بودم عین گیجا و مستا . دست خودم نبود شهوت به جای این که منو به ارگاسم برسونه داشت رگا و اعصاب تنمو از خط خارج می کرد . داشتم به جنون می رسیدم پس اونایی که تا حالا کس ندادن و دست و کیر مردی بهشون نرسیده اونا باید چیکار کنن . شاید تا موقعی که مزه اشو نگرفته باشن همچه حس و حالی بهشون دست نداده باشه . ساده تر بگم تا نچشیده باشن نمیدونن چه مزه ای داره -ببینم راستشو نگفتی دوست دختر داری یا نه -خانوم دبیر امروز حالتون خوبه ؟؟میخوای برم فردا بیام ؟؟-اووووووففففففف نه عزیزم کار امروزو به فردا ننداز .حالم خیلی خوبه . اگه بری مریض میشم . چشام بی اراده باز و بسته می شد .-خانوم دبیر عذر می خوام چیزی زدین ؟؟منو ببخشین فضولی کردما -نه هر چی دوست داری بگو اتفاقا تازه می خوام بزنم . تو آتیش شهوت داشت می سوخت مثل من که داشتم می سوختم . نه تنها بالای کوسم به شدت ورم کرده بود حس کردم که کونمم سفت شده و پوستش از هوس داره می ترکه . بین ما سکوت حاکم شده بود و صدای نفسهامون . شوهری نداشتم که از سر رسیدنش هراس داشته باشم . کوسی هم نداشتم که راهش بسته باشه و از پاره شدن بکارتم بترسم . آزاد آزاد بودم پرده حیای منم دیگه پاره شده بود . عیبی نداشت . پرده حیا هم مث پرده بکارته پاره که شد دیگه پاره شد . اگه بخوای مصنوعی اشو هم بذاری بازم مثل اصل نمیشه . خودمو طرف رستم شل و وارفته ترسو و احتمالا کس ندیده خم کردم ولبامو به لبای داغش چسبیدم . دیگه تو چشاش نگاه نکردم که خجالت بکشه وگرنه من بیوه که دیگه شرم و حیا سرم نمی شد . کوسم کیر می خواست . غرق هوس بودم . فضا پر شده بود از بوی ادکلن من . رستم مقاومتی نکرد . می دونم که اونم داشت لذت می برد . بیچاره تازه رفت یه حرکتی به لباش بده تا در بوسیدن هم مشارکت داشته باشیم که صندلی من یه تکونی خورد و خودم افتادم روش و با صندلی اون دوتایی افتادیم زمین . با همون حالت بلبشو بازم لبامو از رو لباش ور نداشته بودم . دوست داشتم داغی و التهابو به اوجش برسونم و این حالتو به هم نزنم . وسط دو تا صندلی که زیر و روی ما قرار داشته بود کار سخت شده بود . من شده بودم مرد و اون شده بود خانم . رستم قرن بیست و یکم مارو باش . اگه این ژاله بود که می دونست رستمو چه طوری رستمش کنه . طوری که مث یه رخش طرف کوسم بتازه .. خودم تی شرتو از سرش خارج کردم و افتادم به جون سینه هاش . موهای سینه اشو که تازه داشت جوونه می زد و یه برقی به خودش می گرفت مث خرده پشمک گذاشتم تو دهنم . حس کردم که مثل یه شیر آهو بچه خودمو رام کردم ولی دوست داشتم که اون شیر باشه و من آهو ی اون . یه دستم به طرف سینه اش بود و لبام رو سمت دیگه اش و دست چپمم گذاشته بودم تو شلوارش . واسه رسیدن به کیرش عجله داشتم . دیگه صبر و تحملم تموم شده بود . می خواستم ببینم اندازه اش چه قدره . عالی عالی عالی بود . انگار به یه چوب کلفت دست زده بودم . قدش برام مهم نبود . همون چیزی بود که من می خواستم . دست راستمو هم انداختم تو کار . یعنی رسوندم به شلوارش . اونو از پاش در آوردم . کیرش می خواست شورتشو پاره کنه و بزنه بیرون . هنوز شلوار خودمو در نیاورده بودم ولی شتاب هوس به من فرصتی نمی داد . دوست داشتم که رستم با دستای خودش این کارو انجام بده و من حس کنم بعد از مدتها سایه یه مرد بالا سرمه . خیلی حریص شده بودم . از پشت شورت کیر و شورتشو با هم گذاشتم توی دهنم . چشاشو بسته بود .-آهههههه آهههههه -جووووووون رستم حال می کنی ؟؟حال کن . حال کن -خانوم دبیررررررر -این جوری صدام نکن من هنوز 26 نشدم بگو ژاله -ژاله جون -جووووووون خوشت میاد از درس اتحاد الان مقدمه اشه . میدم خودت حلش کنی -ژاله جون من تازه می خوام اتحاد بخونم -نترس من باهاتم طوری بهت یاد میدم که دفعه بعدش تو بشی دبیر و من شاگردت .. وروجک هنوز شروع نکرده زبون در آورده بود بلوز و سوتینمو همون اول در آورده بودم . از جام پاشدم و صندلیها رو انداختم یه گوشه ای و سینه هامو انداختم تو دهنش -رستم میکش بزن بخورش عزیزم تازه تازه هست . تازه تر از سینه های دختر بچه هاست . یاد بگیر ناامیدم نکن . میخوام تو لختم کنی . تو با دستای گرمت شلوارمو در آری . یه دوری زد و پشت به اون کون پوشیده امو گذاشتم رو دهنش -عزیزم حالا دیگه منو نمی بینی . هنوز خجالتت نریخته . درش بیار این تازه اتحاد نوع اوله . هرچی میریم جلوتر یه خورده تحرک بیشتر میخواد تا با این معادلات آشنا بشی . بجنب دستاش می لرزید . شلوار کشی منو با شورت دوتایی کشید پایین . بقیه رو خودم در آوردم . کونمو گذاشتم رو سرش . با این که حس می کردم این مرده خجالتی اولین بارشه که پاشو گذاشته به بهشت کس ولی خوب می دونست چیکار کنه . دو طرف کونمو باز کرد و زبونشو کشید روی کوسم که این روزا وقت و بی وقت خیلی خیس می کرد -رستم جووووووون داری درساتو خوب یاد می گیری ادامه بده . کونمو رو سرش می گردوندم .-رستم رستم خیلی باحالی . سوراخ کونمممم چه با مزززززه می خوری اوخ اوخ این معادلات با کیر حل میشه . راه آخرشه . میخوام زود حلش کنی حلم کن . حلم کن . دوباره دور زدم و این بار با حرص شورتشو از پاش در آوردم . اگه این کیرو می خواستم تو دهنم جا بدم باید دهنمو تا جا داشت به طرفین بازش می کردم . رگهای کلفتش بهم اشاره می زد که زود تر به دادش برسم . چشای رستم هم همینو می گفت و می خواست . کیر رستمو گذاشم تو دهنم . چقدر داغ بود . این اگه بره تو کوسم که میشه داغی ضربدر داغی . یعنی التهاب به توان دو -ژاله جون من منتظرم درسو ادامه نمیدی ؟؟-رستم جون داری راه میفتی ها . دهنمو انداختم رو کیرش و با ولع هرچه تمامتر لیسش می زدم . رستم پنجه هاشو مث دندوناش بهم می فشرد . بیچاره دیگه حس نداشت دست از ساک زدن کشیده و کیرشو گرفتم تو دستام . نه باورم نمیشد این همون کیری باشه که من چند دقیقه پیش دیدمش . کلفتی اون تغییر نکرده بود ولی درازیش خیلی بیشتر شده بود . به حق چیزای ندیده . یعنی کس من معجزه کرده ؟؟می خواستم بهش حال بدم و با دستام واسش جق می زدم . اوه نه چه زود -ژاله ژاله جون ول کن ول کن الان نه . زوده آهههههه زوده داره میاد -رستم جون ولش کن بیاد آروم شی .-آهههههه جون جون دارم آروم میشم داره می ریزه . پایان دستمو پر کرده بود از آب شیری هوسش و خیلی هم خجالت می کشید که قالی رو هم کثیف کرده -رستم جون نجس چیه این از شیر مادر هم واسم حلال تره و خوشمزه تره ببین . پنج تا انگشت خیس شده از آب کیرو گذاشتم تو دهنمون و لیسیدمشون . دوست داشتم بهم حمله کنه بپره روم ولی تازه خالی کرده بود . وبا این که هیجانو تو وجودش می خوندم نمی دونست چیکار باید بکنه . رفتم یه دی وی دی سکسی گذاشتم تو دستگاه تا شاید سر حالش بیارم و جنب و جوششو زیادتر کنم . مثل این که از اونایی بود که از بس به جلق زدن عادت کرده بود این فضا رو با همون فضای خود ارضایی اشتباه گرفته بود . سرشو گذاشت رو سینه ام و دستشو هم گذاشت لای پای تشنه ام که در حال آب پخش کردن بود . دی وی دی مربوط به هارد سکس بود که دو تا مرد داشتند به زور یه زنو می کردند و یکی گذاشته بود تو کس و یکی هم تو کونش .-خیلی باحاله رستم این زنه عجب شانس بلندی داشته .-ژاله جون دو تا مرد و یه خانم این مردا بدشون نمیاد ؟؟-در عوض نمیدونی به زنه چه حالی میده لذت دنیارو می بره . من خوابم گرفته می خوام همین جا بخوابم . در همین لحظات بود که دو تا تلفن پشت سرهم داشتم که به هر دو تا پاسخ دادم . اولش کتایون مادر رستم بود که تو همین طبقه ما زندگی می کردند و به دروغ گفتم هانی برادر زاده ام که همسن رستمه امشب اینجاست و این دوتا میخوان با هم باشن . و تلفن بعدی هم از طرف مادرم بود که می خواست ژینوسو شب پیش خودش داشته باشه و ازم اجازه می خواست . همه چی واسه یه هماغوشی جانانه و سکس داغ داغ داغ جور شده بود . رو زمین ولو شده و کونمو به طرفی قمبل کردم . می خواستم ببینم رستم چیکار می کنه تف آبروی هر چی رستموبرده بود . داشت به صحنه های سکسی تلویزیون نگاه می کرد و جلق می زد . اگه مرحوم فردوسی فارسی زنده کن از قبرش بلند می شد تا با زنده ها زندگی کنه این رستمو اگه می دید تر جیح می داد دوباره بمیره . می دونستم که رستم تا صبح و حتی ساعاتی بعد از اون هم مال منه . تحت هیچ شرایطی درو باز نمی کردم . واسه همین تکون نمی خوردم تا ببینم این از پشت کوه اومده چیکار می کنه . شایدم بلد نبود توی کدوم سوراخ بکنه با این فکر و رویا که رستم داره منو میگاد تو یه حالتی بین خواب و بیداری بودم که دیدم یه ضربه شدیدی به بالای کونم خورد و منو به طرف جلو طوری پرت کرد که سرم خورد به پایه مبل با این که دردم گرفته بود ولی کیف می کردم از این که رستم داره قدرت خودشو نشون میده .-بکن فروکن همینه . رستم واقعی میگن همینه . کوسسسسسس من کیییییررررررررتو میخواد . آخ که چه درد با حالیه -ژاله جون ژاله جون من تازه دارم کوسسسسس می کنم . اولین دفعه امه . کس همینه دیگه ؟؟-قربونت برم میخوای صبح شه بعدا بپرس . نکنه تا حالا علاف این بودی که سوراخ دعا رو پیدا کنی . رستم رستم جووووون چه لذتیه . چه کیفیه . حال میدی . عزیزم بززززن کوسسسسسمو بکن . هر جوری دوست داری هر جور عشقته با من عشق کن . چهار پنج سانت آخر کیرش که می رفت تا ته کوسم فریاد کوسمو به زور می خوردم -ژاله کس عجب چیز با حالیه . من نمی دونستم این قدر کیف داره -من بمیرم واسه سادگیت . حواست باشه مال دخترا رو نمی تونی این جوری فرو کنی ها . اگه هم یه خورده فرو کنی اولا که مزه نمیده ثانیا یه وقتی شیطونه گولت می زنه میگه یه خورده یه خورده دیگه . رستم رستم رستم از اول فشارت تا آخرش کوسسسسسسم همین طور داره با تماس کیییییییررررررررت حال می کنه . خیلی ماهی خیلی استادی . قدرت داری . رستمی . منحصر به فردی . هیشکی به خوبی تو نمی تونست این جور منو بگاد -ژاله جون اونا همش فیلمه یه وقت از این هوسای یه خانم دو مرد نکنی -رستم جون ازت می خوام که به اندازه دو مرد بهم حال بدی وکیر تو هم مثل کیر دو مرد بهم حال بده یهو دیدم منو از وسط بلند کرد کیرشو که از کوسم جدا کرده بود با یه ضربه محکم دیگه فرو کرد تو کوسم -رستم رستم رستم شجاع من رستم فردوسی من . تازه داری می فهمی گاییدن یعنی چه -ژاله جون نمیدونی چه فیلم باحالی بود . یه خورده فکر کردم کدوم فیلمو واسش گذاشتم که داره رومن پیاده می کنه . اوخ اوخ این اگه بخواد هر چی رو دیده رو من پیاده بکنه تا دوماه دیگه باید خونه نشین شم ولی خب حال میده . تعقیب و گریز هم توی این فیلمه بود . از دست رستم دررفتم -عزیزم بیا منو بگیر . اینم تو فیلم بود ولی منو نمی تونی گیر بندازی -خیال کردی من از اون مرده قوی ترم . از دستش دررفتم این هال و پذبرایی ما هم زیاد بزرگ نبود و نمی شد جست و خیز کرد . دو سه دور که گشتم منو انداخت تو تله . اومد منو با یه دست گرفت و پرتم کرد رو کاناپه و اوخ که چقدر از این حرکتش حال کردم . زیر چونه امو گرفت و سرمو خم کرد به طرف عقب که اگه همراهیش نمی کردم گردنم می شکست . حالا من شده بودم آهوی اون و اونم شده بود شیر من . منتظر بودم زودتر کیرشو فرو کنه تو کوسم تا اون طوری که دوست دارم حال کنم . دستشو از پشت گذاشت لای پام و وحشیانه انگشتاشو فرومی کرد تو کوسم -اووووووفففففف . رستم رستم شیطون من پنجه هاشو می کشید روکمرم . صدای ببر و پلنگو در می آورد و منو به یاد فیلمای کاراته ای قدیمی مینداخت . تا می رفتم از یه حرکت لذت ببرم دست عوض می کرد این از عیب کار اون بود . اجازه می دادم هر کاری دوست داره باهام بکنه . وحشی شده بود . نمی دونستم جدیه یا ادای خشن ها رو در میاره . شایدهم خودش قاطی کرده بود هم این دو حالتو . منو چسبوند گوشه دیوار . ازم خواست دستامو بالا بگیرم . کیرشو دوباره یه ضرب کرد تو کوسم . با چه زوری هم تا ته فرو می کرد . خوشم میومد ولی حس می کردم سر کیرش اون داخل به یه چیزی اصابت می کنه آخه خیلی بلند بود این کیره . واسه این که ضد حال نزنم چیزی بهش نمی گفتم .-رستم رستم هر جوری که دوست داری منو بکن می خوای جررررررم بدی بده پاررررررررم کنی بکن . میخوای آتیشم بزنی بزززززززن فقط همدمم باش کنارم باش با من و مال من باش . اونی رو که می کشن تشنه نمی کشن اول بهش آب میدن سیرابش می کنن بعدا جونشو می گیرن وتو هم اول بهم آب برسون . سیرابم کن سیراب هوسم کن . منو ارضا کن . بعد هر کاری دوست داری باهام انجام بده . من تا فردا در اختیارتم . من و تو . روزای دیگه ای هم هست . امشبو که باهم تنهاییم تنهای تنها . مث شب اول عروسیمه . تو داماد من شوهر من دوست پسر من معشوقه من همه چیز منی . نشون بده که رستمی . می تونی ارضام کنی تا من دیگه به اون کیر های داخل فیلم پناه نبرم -ژاله جون بهت نشون میدم . نشون میدم که یک کیر من کار چند تا کیرو می کنه . راست هم می گفت . همون وسط اتاق طاقبازم کرد وپاهامو انداخت رو شونه هاش کیرشو فرو کرد تو کوسم و سینه هاموگرفت تو دستاش این دفعه کیرشو بیشتر از بیست سانت فرو نکرد تو کوسم .مثل این که خودش فهمیده بود که اگه بیشتر بکنه به مانع می خوره -نه نه نه وایییییی رستم رستم منو کشتی پسر این چه کیریه چطور تا حالا تونستی توغلاف داشته باشیش . دیگه نمی ذارم غلافش کنی -ژاله جون دیگه غلافش نمی کنم . همیشه واسه کس تو تیز نگهش می دارم -بکن با ساطورت منو بکن . نصفم کن سیرابم کن . این تازه شب اول من و توهه . امشب دارم عروست میشم . تو مردم میشی . جاااااااان دارم می میرم .قرررررررربون کییییییییررررررررگنده ات . رفته تو غلاف کوسسسسسسسم دارم تیزش می کنم واسسسسسسه کوسسسسسسسم اوخ تیزش می کنم . کوسم تیزش می کنه تا دوباره کوسسسسمو بکنه . دوستت دارم .عاشقتم . بزززززن حال بده . رستم داره میاد ولم نکن . بعدش هر کاری میخوای باهام بکن . منو ببوس . بخواب روم . سینه هامو داشته باش . رستم جون ولم نکن حس کردم داره می ریزه پس از این که به اوج داغ کردن رسیدم آبم ریخت . بالاخره پس از ریاضت کشیدنهای فراوان حس سبکی می کردم این بار من شده بودم رستم . مرد من شل شده بود . کمرشو محکم با دستام قفلش کرده و اونو به خودم چسبیدم و طوری فشارش دادم که کیرش نتونست هیچ حرکتی کنه . شیر من فریاد می زد -جااااااان ژاله جان آخ دوباره داره میاد . وایییییییی چه داغه . بگیر بگیر . چشامو بستم و با هر جهش آبی که می فرستاد تو کوسم یه آرامش خاصی تو پایان وجودم حس می کردم یکی دوروز به پریودم مونده بود وبی خیال تر بودم . واسه این که کوسم ویتامین رستمو جذب کنه مجبور بودم از ماه دیگه قرص ضد بار داری بخورم . بعد از این که آبشو خالی کرد تو کوسم روی من خم شد و لبامو بوسید و گفت حالا من سر قولم هستم هر طوری که دوست داری باهام رفتار کن . منو بست تن ستون گچی وسط هال . با حرکاتش حال می کردم . یه سری حرکات آماتوری انجام می داد . خیلی خوشم میومد . کیرشو محکم میذاشت تو دهنم . با این که تسلیمش بودم و باهاش مدارا می کردم از این که بخواد به زور باهام رفتارکنه کلی حال می کرد . سر تاپامو گاز می گرفت و در یکی از حرکات منو همون ایستاده از کون گایید . کیرشو یه ضرب به طرفم نشونه رفت . هر چند در ضرب اول سه چهار سانت هم پیشروی نداشت . جیغم رفت آسمون -بیرحم جلاد آروم تر فکر نکنم این قسمت توفیلم نبوده باشه رستم . دیدم بهش بر خورد . رستم من بغض کرد -شوخی کردم ناراحت نشو آخه دردم گرفت. تو بیا من یه خیار کوچولو فرو کنم تو کونت ببین درد نمی گیره ؟؟با این حرفام قانعش کرده تا این که سوراخ کونمو با کرم خوب چرب و لغزنده اش کرد و این بار به زحمت نصف کیرشو فرستاد توی کونم -حال می کنی ژاله ؟؟-آره من همچن کیری رو توی فیلمها ندیدم -از این به بعد تا می تونی تو بیداری ببین -آخ بکن رستم کونمم کیرتو میخواد ببین دهنشو واسه کیرت باز کرده . رستم بازم منو گایید و این بار مث آدما به کردنم ادامه داد تا یه ساعت داشت کونمو می کرد . با دوبار آبی که خالی کرده بود دچار کم آبی شده حسابی با کونم کیف می کرد . منم بهش اجازه داده بودم که هر کاری دوست داره باهام انجام بده -عزیزم اگه حس می کنی یه نواخت شده جای سوراخا رو عوضش کن . گذاشت تو کوسم .. بعد از این که شامو خوردیم و یه دوشی گرفتیم من رفتم روی تخت دراز کشیدم و هوس انگیز ترین لباس خوابمو تنم کردم . این بار رستم با چهره و حرکاتی ملایم اومد سمتم مثل یه عاشقی که به سمت معشوقه اش میاد -خانوم دبیر ژاله جونم درسم چطوره -بیست بیستی . همه اتحاد های جبری رو از روی اختیار یاد گرفتی . کارت حرف نداره . این منم که باید شاگردت بشم .اصلا متوجه نشدم کی لباس خوابمو در آورد . فقط یه لحظه به خودم اومدم که دیدم در عالم عشق و هوس لباشو رو لبام قرار داده و کیرش داره داخل کوسم پیشروی می کنه.پایان.نوشته نسرین (nasrin.t.73)

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *