سلام.اسم من محمد 34 و اسم همسرم نوشین 28 هستش.نوشین خیلی خوشگل ونازه و 7 ساله مربی شناست.نوشین خیلی هیکل نازی داره سینه هاش 90 و سفت پرتقالیه کونش گرد و خوردنیه و بدنش به سفیدی برفه.منم ازون مردام که عاشق اینم که همه مردای دنیا حشر خانمم باشن.هیچوقت به طرز لباس پوشیدنش گیر نمیدم.اونم همیشه حسابی لباسای سکسی میپوشه.تازگیا که ساپورت کرم میپوشه میره خیابون منم هال میکنم چون تو خیابون پسرهاروحشری میکنه.تو مهمونیا هم لباسای لختی میپوشه همیشه سینش دیده میشه و چاک دامنش تا نزدیک باسن نازس میرسه.خلاصه ماجرا از اونجا شروع شد که من و همکار صمیمیم به نام وحید از طرف شرکت میخاستیم بریم ماموریت 4 روزه.نوشین هم ازم خواست که اونم با خودم ببرم.منم خوشحال شدم که حوصلمون سر نمیره.روز قبل رفتن من به نوشین سپردم که با وحید غریبی نکنه و پیشش معذب نباشه.و هر لباسی که واسش راحته رو بپوشه.روز رفتن که شد وحید با دیدن نوشین خیلی سرحال شده بود و تا خود نوشهر حرف زد.وقتی رسیدیم یه ویلا اجاره کردیم.2 روز گذشت.تو این 2 روز نوشین و وحید کلی با هم صمیمی شده بودن.نوشین هم با تاپ و شلوارک تنگ میپوشید و با اون رون و باسن ناز و سفیدش دل وحید رو میبرد.تا اینکه روز3وم نزدیکای غروب خانمم اومد پیشم و ازم خواست که برم واسه نهار فردا گوشت بخرم از لرز صداش فهمیدم که داره دکم میکنه.وحیدم داشت تلویزیون میدید منم قبول کردم و اومدم بیرون. ولی از ویلا نرفتم بیرون. یواشکی رفتم دم پنجره که حال دیده میشد.چند دقیقه دید زدم تا دیدم نوشین از اتاق اومد بیرون وای داشتم بال در میاوردم یه دامن کوتاه سفید پوشیده بود با یه تاپ قرمز تنگ.با کلی ناز و اشوه اومد نشست کناره وحید.وحیدم یه چیزایی بهش گفت و لباشو گذاشت رو لباش.وای طوری داشتن همدیگرو میبوسیدن که انگار چند سال عاشق همدیگه ان.وحیدم خیلی هرفه ای بود.وحید آروم آروم گردن نوشین رو میبوسید و میومد پایین به سینش که رسید با دو دستش پستونای زنمو گرفت وشروع کرد به خوردن سینه هاش.منم که راست کرده بودم و داشتم از شدت شهوت میمردم.وحید یهو تاپ خانوممو در اورد زبونشو کرد تو نافش و لیسش زد.بعد نوشین دراز کشید رو مبل و پاهاشو داد بالا.وحید رفت لای پای خانمم و سرشو برد تو دامن نوشین.منم که دستم به کیرم بود با دیدن این صحنه تند تند جلق زدم تا اینکه آبم اومد.وای که چه حس خوبی داشتم.وحید داشت با اشتها کس سفید و ناز خانوممو میخورد.تا اینکه نوشین نشست رو مبل و از وحید خواست که باایسته.وای باورم نمیشد که نوشین میخواست ساک بزنه.آخه تا به حال واسه من ساک نزده بود.هروقت ازش میخواستم واسم ساک بزنه بهم میگفت این کار فاهشه هاست.نوشین دستشو برد رو شلوار وحید و شلوارشو در آورد.بینیشو از رو شرت گذاشت رو کیر وحید و بوش کرد.بد یه چیزی به وحید گفت.فکر کنم بهش گفتکیرت خیلی خوشبوه.بد که اینو گفت لبای نازشو گذاشت رو کیرش و بوسش کرد.بد شروع کرد به لیسیدن کیرش از رو شرت.وحیدم کیرش راست راست شده بود.کم کم دستشو برد تو شرت و کیرشو در آورد.وقتی کیرشو دیدم یه شوک بهم وارد شد کیرش 20 سانتی میشد.با خودم گفتم ای ول کیر به این کلفتی میخواد بره تو کس زنم.وای قشنگترین لحظه زندگیم بود.زنم داشت کیر کلفت دوستمو با اشتها میخورد.نوشین با دستش کیر وحید نگه داشته بودو داشت تخماشو لیس میزد بد اومد سر کیر کلفتشو مک زد.وحید خانوممو خابوند رو مبل شروع کرد به لخت کردنش.دامنشو که در آورد کون سفید و ناز زنمو دید و کپلشو بوسید.اومد جلو و کیرشو گذاشت لای پستونای نوشین و شروع کرد به تلمبه زدن.نوشین هم زبونشو آورده بود بیرون که زبونش بخوره به سر کیرش.حالا دیگه وقت بهترین قسمت سکسشون بود که هیچوقت از یادم نمیره.وحید کیرشو آورد در کس خانمم پاهای زنمو با دست گرفت وبرد بالا یه بوس از کس خانمم کرد و کیرشو گذاشت رو کوسش .آروم آروم کیر کلفتشو کرد تو کس خانومم.وای که چقدر لذت بخش بود که همکارم داشت خانوممو میکرد.وحید داشت آروم آروم واسه خانمم تلمبه میزد.نوشین هم لباشو غنچه کرده بود آخواوخ میکرد.وحید کم کم سرعت تلمبشو برد بالا تا ینکه صدای خانومم رفت رو هوا.دیگه صداشونو واضح میشنیدم.نوشین با جیغ و داد میگفتاییییییییی آه ه ه ه ه ه ه ه ه ه وحیدم آِِِِِِِِِِِِییییییییییییییییی وحیدم دوست دارم آه ه ه ه ه ه ه ه وحیدم کیرتو میخام فقط کیر تورو میخام آییییییییییییییی وحیدم دلم میخاد فقط مال تو باشم وحید منوبکن وحیدم کوسمو جر بده.وحیددددددددددددددددددددددددم آیییییییییییییی قربون کیر کلفتت برم آیییییییییییی (دیگه کم کم داشتن به ارگاسم میرسیدن)نوشینوحیدم آبتو توکوسم خالی کن میخام گرماشو حس کنم آییییییی میخام ازت حامله شم بریز تو بریز بریز.آه ه ه ه ه.دلم میخاد مال توباشم ایییییییییی.وحید تند تند تلمبه زد و هرچی آب تو کمرش بود خالی کرد تو کس زنم.بعد از اینکه آبشو خالی کرد کیرشو آورد جلوی دهن نوشین اونم زبونشو در آورد و کیرشو لیسید و آخرش لبشو گذاشت رو سر کیرشو بوسید.بعد یه چیزی در گوش وحید گفت و نشست جلو کیر وحید کیرشو کرد تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن خیلی حرفه ای این کارو میکرد انقدر کیرشو خورد تا وحید گفتداره میاد.زنم دهنشو باز کرد تا پایان آبش خالی شد تو دهن زنم.دهنشو بست و یه نگاه رومانتیک به وحید کرد و پایان آبشو قورت داد.دیگه داشتم از شهوت میمردم.رفتم جلو باغچه جغ زدم و خودمو خالی کردم.آروم رفتم بیرون و زنگ زدم اومدم تو.خانومم اود جلو.صداش میلرزید.پرسیدپس گوشت کو؟گفتمگوشت تازه نداشتن گفتن برو فردا صبح بیا…..نوشته محمد
0 views
Date: November 25, 2018