سلام،این اولین دستان من که مینویسمبرم سر اصل مطلب من از بچگی نمیدونم چرا دوس داشتم که پسرو بگم،البته دخترم کردم اما پسر بیشتر در دسترس بوداین خاطره بر میگرد به سوم راهنماییم. من توی مدرسه واسه خودم برو بیایی داشتم،یه گروه داشتم که اگه کسی به ما چپ نگاه میکرد میزدیم داغون اش میکردیم به هر حل یه روز داشتیم شاه دزد وزیر بازی میکردیم که من جلاد شدم یکی از بچه خوشگلای کلاس دزد منم که از خدام بود به رفیقم گفتم یه مجازات سکسی بگو،اونم گفت که باید کیرشو نشون بده و من دست مالی کنم،اینی که میگم شاید باور نکنید اما این بشر به زور ۵سانت داشت. خلاصه من یکم باهاش ور رفتمو و اون حشری شد،چون تا بهش گفتم بیا بریم خون ما گفت باشه،بعد گفت اشکان واسه چی میخوای من بیام خونتون؟ گفتم میخوام یه کاری بهت یاد بدم که کیرت بزرگه شه،اونم گفت چه کاری گفتم جلق. اونم که ما انقدر با اون کیر کوچولوش مسخرش کردیم گفت باشهرفتیم تو پارکینگ گفتم شایان میخوام کیرتو(البته نمیگفتم کیر سنگین تر بود)ببینم. اونم اول گفت نه گفتم پس میخوای جادو کنم بزرگ شه؟اونم گفت باشه اما کاری نکنیا،گفتم تو نشون بده،اونم کشید پائین تا داد پائین چسبیدم بهش نمیدونین عجب چیزی بود که،داشتم حال میکردم همین طوری که شانس ما مادرم اومد از بیرون. سریع جمعش کردم به مادرم گفتم شایان امروز خونه ما میاد،اونم گفت که نه مادر شایان گفت که بریم اونجا،منم توی کونم عروسی بود(اگه انگشتم میکردی داماد کور میشد)خلاصه با شایان توی ماشین نشستیم که گوشی مادرم زنگ خورد،بابام بهش گفت که باید چیزی بگیر،اونم به ما گفت که شمارو میزارم اونجا بعد خودم میرم بر میگردم. رفتیم خونشون از اون ور مادر شایان گفت که باید بره مدرسه خواهر شایان که شهریه بده،دیگه نور علی نور بود(خواهرشم برد)حالا من موندمو شایان جون. گفتم شایان هنوز دوست داری کیرت بزرگ شه؟گفت آره منم با یه جست پریدم پیششو کیرشو مالوندم یکم اون کیر نصف نیمه اش شق شد. گفتم میخوام شلوارتو بدم پائین اونم چیزی نگفت گفتم باید بخوری اونم اول میگفت نه اما بعدش راضیش کردم خلاصه داشت کیر منو میخورد که آبم اومد(مثل شما که ما اسپری نمیزنیم)همه آبم ریخت توی دهانش که همرو خورد اما تا ۵مین داشت میگفت میخوام بالا بیارم که من انقدر حالم بد بود که به کیرمم نبود چی میگه. یه نگاه به کونش انداختم دیدم کیرم میگه باید کردش،گفتم شایان بهتری؟ دوباره شروع کنیم؟گفت نه گناهه گفتم گناه اینه که من نکنمت،بازم مخالفت کرد. منم که تو حال خودم نبودم به زور خوابوندمش اونم گریه زاری میکرد میگفت که نکن واگر نه به همه میگم. منم میگفتم که میخوای بگی که من به اشکان کون دادم ها؟اونم دیگه چیزی نگفت،سر کیرم یه تٔف زدم بد یکمم به کون اون زدم کیرمو گذشتم در کونش. گفتم اگه جیغ بزنه چی؟ گفتم شایان دوام داری گفت تا چی باشه،منم یه دفعه همرو کردم توی کونش اما دریغ از یه اه. اونجا بود که فهمیدم بله آقا کونی بوده،تلمبه میزدم در سطح چیز لیگا،اونم کم کم میگفت بکن تو،تو ترمنم بهش گفتم مگه تا کجا جا داری اونم میخندید. داشت آبم میومد که آیفون صداش در اومد منم توی حال خودم بودم تلمبهو قوی تر کردم کیرمو در اوردم همه آبم ریخت رو کمرش که پاشد گفت مامانمه بدبخت شدیم. منم که تخمم نبود رفتم توی دستشویی گفتم خودت درستش کن،توی دستشویی دیدم که بله کیرم پوس پوست شده. گفتم شایان خدا چیکارت نکنهاومدم بیرون دیدم مامانش نیومد بالا گفتم پس کوش؟ شایان گفت کیفشو گذشت رفت بالا خونه همسایه. منم که دیگه حال ندشتم گفتم که میرم خونه اما دیدم دست زد به کیرمو گفت که هنوز جلق زدن یادم ندادی،گفتم آخه آبجیت هست گفت اونو توی هال میزاریمو خودمون توی اتاق منیم گفتم باشه،رفتیم تو اتاق که شایان خودش شلوارشو داد پأیینو گفت بکن گفتم شایان ولن کن گفت نه باید واگر نه جیغ میزنم میگم داشتی بهم تجاوز میکردی گفتم باشه داشتم واسه بار دوم شایانو میکردم که دیدم کیرم توی کونش شل شد،گفتم شایان من حل ندارم گفت باشه بیا جلق بزنیم،نشستیم بهش گفتم که باید فعلا کنی چنان کنی،یه ۲،۳تا بالا پائین کرد آبش اومد،گفت بذار واسه توام من بزنم. گفتم بعید میدونم دیگه آب داشته باشم. اونم گفت واست میارم. شروع کرد به جلق زدن واسه من. یکم میخورد یکم میزد که پدر صاحاب آبمو اورداین خاطره بین ما شد که دیگه هفته یه بار من شایانو بدون درخواست کون از من میکردم(چون خودش میدونست اگه بخواد نمیدم)به من فش ندین من قربانی بودم به خدا ؛)نوشته اشکان
0 views
Date: November 25, 2018