هنوز آقا نشدم

0 views
0%

سلام به همه ی عزیزان خواننده مثلا محترم …نمیدونم با چه نیتی اینجا داستان می خونید ولی خوب سعی می کنم اون چیزیایی که دوست دارمو بهتون منتقل کنم . من سهراب هستم 28 ساله از تهران. و تا الان به نیت مخ زنی با کیسام رابطه برقرار نکردم که اگه می خواستم این کارو بکنم حرم سرا راه می افتاد پس 4 ، 5 تا کیس بیشتر نداشتم ولی از اونجایی که دوست دارم رابطه عمیق شکل بگیره و آخرش خودم رابطرو به هم بزنم (اونم تو اوج) می تونم بگم همینم زیادیم بوده …واقعا نمیدونم خدا تو خلقت این زنا چرا این همه جزئیات رو رعایت کرده … خیلی با هم متفاوت هستن و خیلی رفتاراش زمین تا آسمونه …برای همین تا باهاشون نگشتین به نیت ازدواج نرید جلو حتی سکس رو تا آخرش برید وگرنه حتما پشیمون میشید…این که اینجا این همه از خیانت می گن الکی نیست ولی خوب خوبا اینجا نمیان که رابطه های عاشقانشونم بگن پس زیاد جوو گیر نشید..اگر بخوام از خاطراتم بگم کیس اولم مریم یه دختر قد کوتاه با یه هیکل نایس بود که منی که عاشق سینه بودم نمیتونستم از کون و پستونای اون بگذرم ولی خوب رابطه اول بود که خودتون می دونید چقدر آدم نا پخته عمل می کنه …به روز تو دو سال تونستم چند بار از کن بگماش.. ولی خوب یه بارش اینقدر بهم چسبید که تا آخر عمر یادم نمیره ..شاید باورتون نشه با کیر 14 سانتی خودم نیم ساعت پایان داشتم تو کونش تلمبه می زدم …اون روز مثله همیشه بعد از کار اومد پیشم تا تو دفتر یه حاله اساسی با هم بکنیم(تقریبا کار هر روزمون بود) وققتی زنگ زدم رفتم در رو باز کرم و از همون دمه در لب تو لب شدیم . گفت پدر چته بذار بیام تو . تو که همیشه یک ربع صبر می کردی بعد می اومدی منو لخت می کردی .چی شده امروز اینقدر عجله داری؟ گفتم آخه امروز خیلی داغم دوست دارم یه حاله اساسی با هم بکنیم. درو بستمو انداختمش رو میز منشیمو لباسشو دادم بالا اینقدر پستوناش خوردن داشت که یه راست می رفتم سراغشون. شروع می کردم به لیس زدن و دست کشیدن روشون . خودشم دوست داشت هی ناله می زد. بعد با عشوه وقتی می دید یکیو زیاد می خوردم اون یکی رو می داد تو دهنم .بعد ده دقیقه یواش یواش دستمو از تو شلواره لیش به کسش رسوندمو شروع به مالشش کردمم. دستاشو به دوره گردم اویز کرده بود و اهو ناله می کردم. منم که تو گرم کردن استاد هستم و با حوصله زیاد بلایی سره دخترا میارم که حال می کنن. سهراب جوون دوستد دارم عزیزم. چقدر تو ماهی . بخور عزیزم بخور همش ماله خودته.منم حسابی داغش کردمو بعدش شلوار و پیراهن شو در آوردم بردمش تو تخت. نمیدونست بنده خدا امروز چه بلایی قراره سرش بیاد.انداختمش رو تخت و سر تا پاپو بوسه زدمو شروع به خوردنش کردم. و از اونجایی که خانم متنفر کیر خوردن بودن . زحمت خوردن کسشون با ما بود. منم که براش کم نذاشتم اهو نالشو بردم بالا… رئ تختا دستاشو جفت کردم بردم بالای سرشو افتادم روش. اینقدر حجم پستوناش وقتی روشون لیز می خوردم برام شهوت انگیز بود که هیچ موقع این حالتو تو سکسام از دست نمی دادم .در همین حین کیرم رفته لای کسش جا خوش کرده بود و بالا پایین می شد. لب تو لب بودیمو داشت با لبام حال می کرد (همیشه بهم میگفت که عاشقه لبامه .) دمه گوشش گفتم عزیزم امروز می خوام از کون بکنمت . و چون میدونستم که اصلا راه نمیده با جواب نه مواجه شدم و افتادم به ناز و عشوه که آروم می کنم دردت نیاد . قول می دم فقط سرشو بکنمو از این قبیل حرفا که خداییش دله سنگ رو آب می کرد چه برسه به این خانم خوشگله . بالاخره راضی راضی شد. منم که از کون دوست دارم صورتته طرفمو ببینم . نیمه برش گردوندمش یه پاشو به حالت Lدر آوردمو شروع به تف کاری کردم و آروم گذاشتم رو سرش که جیغش رفت رو آسمون.سهراب جان نه عزیزم من در دم میاد نکن خوشگلم.مریم جان قرارمون این نبود عزیزم تو بهم قول دادی . پس بذار بکنم ..گفت پس سره شو بده دستم خودم جاش میکنم.گفتم عاشقتم عرزیزم با عشوه کیرمو گرفت و میزوون کرد .چ.ن نصفه کیرم تو دستش بود اجازه نمیداد زیاد بره تو … با هر بار جلو وعقب منم اینگار جرش داده باشم یه اخ غلیظ می گفت .بعد چند دقیقه جا باز کردو شروع به تلمبه زدن کردم . دیگه دستش مزاخم بود که با یه حرکت سریع دستشو جدا کردمو آزادانه روش چمبره زدمو به لمبه زدن ادامه دادم . اونم زیر دست و پام ناله می کرد.منم که پیروزمندانه قلعه رو فتح کرده بودم دوست نداشتم خیلی سریع تمومش کنم.سهرابم پس کی آبش میاد؟ . میاد عزیزم خوب بهش حال بده میااد. مریم جانم داره بهم کون میده . وای نگاش کن چه بچه کونی داره . دل میبره وای چه حالی می کنه سهراب کوچوله ی من.دیگه عرقم در اومده بود و جفتمون خسته شده بودیم. خداییش از اون دخترای با معرفت یا نمیذاشت بری طرف سوراخه کونش یا وقتی راضی می شد تا آخر زیرت بود .منم که حسابی کفری شده بودم (آخه کیرم داشت کوچیک میشد.)گفتم عزیزم بیا پوزیشنو عوض کنیم تا شاید آبشو زودتر اوردم.اوم قبول کردو من از رو بدون اینکه کیرم از تو کونش دربیاد بلندش کردمو نشتیم کف اتاق به حالت نیمه نشته تو بغلم گرفتمش و بهش گفتم خودتو بالا پایین کن. اونم خرف گوش کن با وجودی که درد می کشید(نمیدونم کونش چه حالتی داشت هرچی میکردی گشاد نمیکرد) خودشو بالا پایین کردو منم حسابی حال کردم از این حرکتش.جوونم عزیزم. داره خودشو بالا پایین می کنه . قربونش بشم که به خاطره سهرابش این همه دردو داره تحمل می کنه. این مریمه منه داره کون میده بهم . آره عزیزم . بدش تو وجودت بذار تا ته بره تو. اینو که گفتم به حالت نیمه رو پاهام وایسادمو تا ته کردم تو کونش که بد جور فریاد زدمو با دهان نیمه باز یه آخ بلند گقت.دیگه به گوون خوردن افتاده بود میدونستم کاری کردم که اگه الان تموم بشه تا 2 ماه پیشم نمیاد.پیشه خودم گفتم که پس بذار اساسی حال کنم. حسابی قربون صدقش رفتم که عزیزم همراهیم کن ابشو بیارمو و از این کس و شعرا ….بردمش روبروی آینه حالو و چهار دست و پاش کردم و از پشت گذاشتک تو کونش میس دونستم وقتی جلوی اینه سکسمونو مینینه حال می کنه منم که دیدم اون یکم بهتر شد شروع به تلمبه زدن کردمو سینه هاشو با دستم می مالوندم و از اونجایی که فقط به خودم فکر می کردم به مالوندن کسش کاری نذاشتم.نگا کن کی تو اینه داره به سهرابش کون میده . این کیه (تو اون لحظه صورتش پایین بود) با دستم صورتشو آوردم بالا .گفتمک این مریم منه .عزیزه دله منه که دراره سهرابشو آروم می کنه …آره عزیزه دله منه..بده ..کون بده … اخ ..بذار اروم بشه … کون خوشگله من…منم دیگپه این سری خیلی نامردی کرده تقریبا نیم ساعتی روش بودم …آخه هر وقت که می خواست آبم بیاد جلوشو می گرفتم… دیگه وقتی بدنممم گرم میشداومدنه آبمکاره حضرت فیل بود.کون به اون تنگی دیگه گشاد شده بوده و من پشت خودمو بش چسبوندمو چون خسته شدم خودمو انداختکم روش که اونم طاقت نییوردو دراز کش شد.آخ که چقدر با این پوزیشونن حال می کنم من .کیرت لای دو تا دنبه تپه ی خوشگل داره بالا پایین میشه …یه سوراخ اون وسط که تو فتحش کردی …تو فیلم های سکسی وقتی به این پوزیشن میرسه آبه من یکی میاد …دیگه با چند تا تلمبه آبم با فشار نتمام خالی کردم تو کونش . اونم دیگه اواخرش از فرط خستگی هیچی نمی گفت و منتظر ارضا شدن من بود.افتادم روشو معذرت خواهی و بوس بازی که میدونستم فایده ای نداره . گوره خودمو کنده بودم. بلند شد رفت تو دستشویی خودشو تمیز کرد. بدون حرفی زد بیرون.وای که نمیدونید این کوون دادن دیگه برام تکرار نشد ولی فوق العاده بود و همیشه تو خاطرم موند.بله دوستای خوبم این خانم کون طلای ما تا سه سال پیشه من بود که در اوج رابطه باهاش بهم زدم (چون میدونستمرابطه ما به جایی نمیره. با وجودی که ازش خواستگاری کرده بودمو مادر رو راضی کرده بودم به خاطره مخالفت سرسختانه پدرم قضیه منتفی شد ) و رفتم با مونا طرح رفاقت چیدم ..بماند که یه جوری رابطه کون دادنشو به مونا رسونده بود و من 8 ماه تلاش کردم تا مخ این خانم خوشگلوو بزنم ..ولی اینقدر بهم حال داد که ارزشوو داشته باشه …بزرگواران خواستم بگم …یکی آسون راضی میشه و سخت میده …یکی سخت راضی میشه و آسون میده …یکی راضی نشده میده … و من همشم تجربه کردم .ولی تجربه دیگه بسه..چون دوست ندارم جوونیمونو و زندگی طلاییمو برای این تجربه ها حروووم کنم…طبق معلوم در پایان هر قصه…اگه فحش ندید… دومی و سومی رو هم براتون مینویسم… روز و شب همتون خوششششششششششنوشته سهراب

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *