هنوز تو کف سکس باهاشم

0 views
0%

اسمم سامانه. نمیدونم تاحالا تجربشو داشتین عاشق خاله تون بشین یا نه ولی من شدم. اون هم نه یک عشق معمولی فراتر از عشق بود که هنوزم تو وجودم حسش میکنم…مریم تفاوت‌سنیش باهام کم بود و یه جورایی میشه گفت با هم بزرگ شدیم یک دختره به شدت خوش هیکل و خوشگل و داف به پایان معنا…ولی اون منو پشم کوسشم حساب نمیکرد و همیشه براش نقش پا دوی خودشو دوست پسراشو داشتم حتی یک بار خونه مادر بزرگم مچشو با دوست پسرش گرفتم و اونم خرم کرد گفت سامان جون شتر دیدی ندیدی.و منم مثل گاو فقط اطاعت میکردم…خلاصه این دختر با رفتاراشو کاراش منو روانی کرده بود انقدر با دوست پسرای لاشیش جلوم میچرخید که یکبار کنترلمو از دست دادم مرده رو بی دلیل گرفتم به باده کتک…مریم گفت دیوونه چرا زدیش چیزی نگفتم…حاله روحیم بد بود تصمیم گرفتم بهش بگم بدجوری روانیش شدم. رفتم بهش گفتم مریم من عاشقت شدم دختر…یکم بهم نگاه کرد بعد یهو زد زیره خنده غش غش میخندید گفت چی گفتی سامی یه بار دیگه بگو.داشت مسخرم میکرد بلند شدم گفتم عوضی میگم عاشقت شدم میخندی بهم؟یکم نگام کرد بعد دوباره خندید گفت سامی جون خاله چیزی زدی گلم؟دیدم اینجوری حالیش نمیشه…چسبوندمش به دیوار لبو ازش گرفتم.اون لبای خوشگل قرمزو چنان میک میزدم که زبونم درد گرفت هولم داد زد تو گوشم گفت چه غلطی کردی؟دوباره چسبوندمش به دیوار گفتم غلطو که تو میکنی عزیزم به دوست پسرات سرویس میدی فقط ما اضافیم اره؟؟گفت بیشعور من خالتم خاک بر سرت کنمدوباره لباشو مکیدم گفتم غلط کردی منو عاشق خودت کردی…و دوباره لباشو خوردم و انداختمش رو تختترس از این که راجع به دوست پسراش به کسی چیزی بگم باعث شد همراهی کنه دره اتاقو قفل کردم و نشستم کنارش نفس نفس میزد با نفرت نگاهم میکرد یهو با حرص گفت خدا لعنتت کنه و جواب من فقط یه خنده خبیثانه بود تو اتاق مریم بودیم لباساشو کندم و همه جای بدن سفید و خوشگلشو بوس کردم با هر بوسم اه ریزی میکشید و جون گفتن های منو در پی داشت دامنشو که بالا زدم با دیدن کس سفید بدون موی نازش دهنم اب افتاده بود بدون معطلی با زبونم افتادم به جون کسش و لیس میزدم و اون هم که در اوج حشر بود فقط اه میکشید و سرمو به کسش فشار میداد بعد از یه کسلیسی حسابی بلند شدم و شروع کردم خوردن سینه های نازش در همون حین مریم که حسابی داغ شده بود دستشو برد سمت کیرم و بعد یه خنده با عشوه از همونایی که دلم میرفت(وای دلم تنگ شد براش)کیرم داشت میترکید درش اوردم که بکنم تو کسش داد زد نه از جلو نه فهمیدم گوگولیه نازم اکبنده فرو کردم پشتش بیشرف انقد به دوس پسراش داده بود گشاد شده بود اعصابم خورد شد وحشیانه تلمبه میزدم جیغش رفت هوا گفت وحشیه عوضیه اروم باش پاره شدم عصبی داد زدم هرزه خانوم چند بار از پشت دادی که انقدر گشادی هان؟اروم گفت هیس دیوونه الان وقت این حرفاس؟انقدر شدت تلمبه هام زیاد بود نفهمیدم کی ارضا شدم و جسم بی جونم افتاد روی بدن داغ و حشریه مریم تنامون عرق کرده بود فهمیدم اونم ارضا شده یکم ازم لب گرفت و مثل همیشه خرم کردو گفت سامی جونی بیا اونارو فراموش کنیم به کسی چیزی نگو باشه؟و منه الاغم با یه بوس خر شدم غافل ازینکه مریم همیشه ازم متنفر بودو ارضا شدناشم همه فیلم بود فقط واسه اینکه لو نره بود و همچنان به لاشی بازی های سابقش ادامه میدادو نمیتونستم حرفی بزنم ولی همون دوره چند وقته سکس باهاش هم بهترین روزای زندگیم بود…تا اینکه شوهر کردو الانم میدونم صرفا به خاطره دور شدن از من رفت المان تا واسه همیشه از شره خواهر زاده ی دیوونه ی عاشقش خلاص بشه…بعضی وقتا زنگ میزنه میگه سامی دیوونه منو فراموش کن ولی نمیشه حتی با صداشم روانی میشم…من هنوز عاشقشم و نسخ سکس باهاشم حتی نمیتونم به دختره دیگه ای فکر کنم من فقط عاشق اونم…عاشقتم خاله…مریمنوشته سامان

Date: January 21, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *