هومن و پسردایی

0 views
0%

سلام اسم من هومنه و قبلآ 3 تا خاطره از سکسامو واسطون نوشتم و بازم میگم و تآکید میکنم که همشون انصافآ مو به مو واقعی بودن و اینم که میخوام براون بگم خاطره هست نه داستان پس واقعیه.در ضمن دوستای عزیز لطف کنین تو نظراتتون به شخصیت خودتون و دیگران توهین نکنید چون کسی که فحش میده اول به خودش اهانت میکنه.افراد مختلف همونطور که خلقیات متفاوتی دارن عادتهای سکسی گوناگونی هم دارن که براشون با ارزش و شیرینه پس به هم توهین نکنیم.مثلآ خود من هم دوست دارم بدم هم دوست دارم بکنم چه با همجنسم چه با غیر همجنسم.هر کدومش تو زمان خاص خودش حال میده.البته نه با هر کسی و هر جایی فقط با اونایی که ازشون خوشم بیاد.بگذریم.صبح جمعه بود دعوت بودیم خونه داییم اینا(تقریبآ 5 یا 6 سال پیش)کارامونو کردیمو رفتیم اونجا یه دو ساعتی که اونجا بودیم پدرم داشت واسه داییم از فیلمی که دیشب از کلوپ گرفته بودم تعریف میکرد که اای قشنگ بودو ای بزن بزن بودو از این حرفا داییمم که عشق فیلم گفتکاش اورده بودین ما هم میدیدیم بابامم گفت اره خوب میشد منم بدم نمیاد دوباره ببینمش.من که حقیقتش حوصلمم سر رفته بود گفتممیخواین برم بیارمش؟هنوز حرفم تموم نشده بود که هر دوشون گفتنارهمنم کلید ماشینو ور داشتم که برم تو دلمم خوشحال بودم هم یه چرخی میزدم هم فرصت خوبی بودکه فیلم سوپری که از دوستم گرفته بودم ببینم.اومدم بیام که پسر داییم که دو سه سالی از من کوچیکتره گفتهومن منم بیام؟تو دلم گفتمبر خر مگس معرکه لعنت.گفتمنه زود میرمو میام اخه من خیلی از این ادم خوشم نمیومد.که مامانش گفتهومن خب با هم برین و بیاین دیگه سر راهم یه نوشابه بگیرین.داییمم گفتکامی پدر جون با هومن برو تا تنها نباشه.خلاصه کامی جون و به زور کردن تو پاچه ما.منم از اینکه نمیتونم فیلم سوپرو ببینم حالم گرفته بود تو و تو راه یه کلمه هم با کامی حرف نزدم.نزدیکای خونه کامی گفت هومن ناراحتی که من اومدم؟گفتمنه.گفتنکنه میخواستی کاری بکنی که من موی دماغت شدم؟گفتمنه پدر راحت باش ولی تو دلم میگفتم بببلللللههههه که میخاستم کاری بکنم و دقیقآ تو مزاحم شدی.درو باز کردیمو رفتیم تو گفتم بشین تا برم از تو اتاق فیلمو بیارم.گفتباشه ولی عجله نکن بزار یه نفسی تازه کنیم.گفتمنه اینکه پیاده اومدی خسته شدی نه؟گفتنه اخه ادم خونه خالی رو نباید به این راحتی از دست بده.نه هومن؟برگشتم یه نگاهش کردم و اونم یه خنده شیطنت امیز کرد که دلم یه جوری شد.گفتموافقی؟نه اینکه تا حالا باهاش همچین حرفایی نزده بودم نمیدونستم چی جوابش بدم.گفتمخوب اینم یه حرفیه ولی بدون ابزار و ….. که گفتهومن نترس من دهنم قرص قرصه.راحت باش هر برنامه ای داشتی انجام بده من پایتم.دیگه یواش یواش داشت یه جوراییم میشد که گفتاگه میخواستی کسیو بیاری مشکلی نیست.گفتم نهبا خنده گفتخودمونم هستیم.گفتمیه فیلم سوپر جدید دارم که حرفم تموم نشده گفتپس معطل چی هستی؟پاشو بیار ببینیم حالشو ببریم.حس کردم یه چیزیش هست ولی به روی خودم نیاوردمو رفتم فیلمو اوردم.فیلم توپی بود واقعآ هیکلا عالی کس کونا محشر .یه صحنه که مرده داشت از کون زنه رو میکرد واقعآ عالی بود و دیوونه کننده سرم داغ داغ شده بود .کامی گفتبزن عقب اینو دوباره ببینیم منم زدم و دیدیم گفتمعجب بچه کونی داره لامصب؟نه؟همینطور که دستش رو کیرش بود گفتاره ولی نگاه کن ببین مرده چه کیری داره؟اصلآ ببین چه هیکل بیستی داره؟به نظر من هیکلش مثل خودته یه مکثی کردو گفتولی کیرشو نمیدونم.اینو که گفت انگار منو برق گرفت.یه نگاش کردم یه خنده مرموزانه کرد که نفسم کند شد.ایندفه که نگاش کردم یه جوری بود حس کردم ازش خوشم میاد.با همون لحن گفتشوخی کردم حالا تو میتونی اینجوری کسیو بکنی که میگی عجب کونیه؟گفتماگه همچین بچه کونی باشه چرا که نه؟ از اینم بهتر میکنم.گفتواقعآ؟گفتماره.گفتاونی که فراوونه کون باحاله .بکنش نیست و کمه.گفتمگیر ما که هنوز نیومده.گفت میاد اگه بخوای.منم سریع گفتم میخوام.دیگه هر دو مون دستمون اومده بود که قراره چه اتفاقی بینمون بیفته ولی کی شروع کنه مهم بود.دیدم کامی هی داره اینور و اونور میشه.گفتمچته؟گفتاین شلوار جین خیلی راحت نیست ادم حس خفگی میکنه توش.گفتمخب راحت باش درش بیار که از خدا خواسته سریع درش اورد نگاش کردم .دیگه واقعآ یه جور دیگه میدیدمش واااای این روونای صافو بدون مو و ابدار.منم سریع شلوارمو در اوردم و نشستم کنارش.گفتتو هم ناراحت بودی؟گفتمالان دیگه راحتم.خندیدو گفتاگه میخوای راحتتر هم باشی مشکلی نیستا.گفتمتو چی؟گفتبیا اینم من.تی شرتشو در اورد بعدشم زیر پوششو.وااااییی چی میدیدم ؟یه بدن صافو بی مو با سینه های تپلی که تفریبآ سایز 60 بود و با زبون بی زبونی میگفت بیا منو بکن.دیگه واقعآ خل شده بودم حس میکردم مغزم اب شده.منم لباسمو در اوردم و هر دو مون لخت بودیم.فقط شرت پامون بود.گفتدیدی گفتم هیکلت مثل مرده هست؟حالا مونده همون چیزی که شک داشتم.بی وجدان با حرفاشو با لحنش ادمو بد جوری حشری میکرد.گفتمخودت درش بیار و ببین چجوره؟زود خم شد رو پام و دستشو برد تو شرتمو شروع کرد به مالیدنش منم دستم از پشتش بردو رو کونش جوووون چه نرم بود.داشتم با کونش ور میرفتم که حس کردم کیرم داغ شد اره کیرمو کرده بود تو دهنش و داشت برام ساک میزد اونم چه ساکی.از اینکه یه همچین بچه کونی تو فامیل و دم دستم بوده و من ازش بی نصیب مونده بودم حسرت میخوردم.در عالم هپروت بودم که گفتاین ابزار که میخواستی حالا به گفته هات عمل کن ببینم خالی بندی یا راست میگی؟از اینجور حرف زدنش حشری میشدم و گفتم ای به چشم.همون جا رو مبل برش گردوندمو شرتشو کشیدم پایین الحق کونش حرف نداشت.یه کم کونشو مالیدم که گفت انقدر ورزش نده از ابزارت استفاده کن منم یه تف انداختم لای پاش و کیرمو گزاشتم لای پاش وااااااااااااای روانی کننده بود پاهاشو جفت کرده بود و کیر من لای پاهاش بود میرفتو میومد سر کیرم به تخماش میخورد و اونم اخو اووخش در امده بود منم که حالم دست خودم نبود.خوب بلد بود لذت ببره و حال هم بده معلوم بود قبلآ هم داده.گفت بلند شو بشین منم نشستم کیرم داشت میترکید خودم باورم نمیشد این کیر منه.یه کم تف زد به کونشو اومد نشست تو بغلم رو کیرم وااااااای نمیدونم چحوری براتون توصیفش کنم؟کیر من دم سوراخ کون کامی بود.یواش یواش نشستو فشار میداد پایین .پوست کیرم داشت قلفتی کنده میشد.چند ثانیه بعد کیرم تا لب تخمام تو کونش بود.بلند میشد و مینشست کیرم تا ته میرفت تو کونش .بهش گفتمکامی من وایسادنی دوست دارم سریع بلند شد و خم شد رو مبل منم کیرمو گذاشتم رو سوراخ کون کامی و تا اومدم فشار بدم خودشو داد عقب و با کونش کیرمو بلعید.خیلی باحال کون میداد .داشتم تلمبه میزدم که گفتنذاری ابت بیادا هنوز کارت دارم.گفتم باشه.انقدر کونش باحال بود و خودشم کارشو بلد بود که پاک کیرش یادم رفته بود. دستمو بردم واسه کیرش ودیدم اوووفکیرشم محشره بی وجدان .گفتچی شد یاد ما هم افتادی؟منم لفتش ندادم و در کمال نا باوری کامی کیرمو در اوردم و سرمو بردم لای پا شو اون کیر خوشگاشو کردم تو دهنم تا اومد به خودش بیاد همه کیرش تو دهنم بود کیرش خیس خیس بود ولی میخوردمش مزش شور بود ولی حال میداد.گفتهومن .میتونم بکنمت؟منم گفتم چرا که نه؟ خودمم دوست داشتم بهش کون بدم.خوابیدم رو مبل تف زد لای کونم و کیرشو گذاشت لای کونم وای که چه لذتی داشت همه بدنم بی حس بود کیر خوشگلش لای کونم بود و هی لیز میخورد.دلم میخواست بهش بگم کیرتو بکن تو سوراخم ولی چون کارشو خوب بلد بود کذاشتم به عهده خودش.که طولی نکشید سر کیرشو رو سوراخم حس کردم.خوب با سوراخو بازی کرد و خیلی اروم کیرشو فشار داد و جوری کیرش و کرد تو سوراخ کونم که اصلآ دردم نیومد و فقط حال میکردم.بعدشم منو چرخوندو پاهامو گذاشت رو کولشو خوب منو کردو هی کیرمو میمالید جوری که دلم میخواست تا فردای اون روز منو بکنه دلم نمیخواست کیرشو در بیاره اخه خیلی خیلی حال میکردم که منو میکرد.کیرشو در اورد و گفتهومن یه خواهشی ازت بکنم نه نمیگی؟منم بدون فکر گفتم بگو قبول.اونم منو چهار دستو پا کرد منم منتظر کیرش بودم که تو کونم حسش کنم که دیدم یه چیز کلفت و زبر و خشن داره میره تو سوراخ کونم بر گشتم دیدم کامی داره انگشت شصت پاشو میکنه تو کونم .کردش تو و فشار داد ولی حقیقتش خوشم نیومدو بهش گفتم اونم سریع درش اورد .کونم داشت میسوخت.کیرشو کرد تو کونمو شروع کرد به تلمبه زدن و هی میزد به لمبه هام تو حس بودم که دیدم کیرش سنگ سنگه فهمیدم ابش داره میاد.گفتبریزم؟گفتماره بریز توش اونم همه ابشو خالی کرد تو روده هام وای که چه حالی بود پرتاب ابشو حس میکردم.دمرو افتاد روی مبل و گفتبیا تو هم ابتو بریز منم سریع کردم تو کونشو بعد از چند ثانیه همه ابم تو کونش بود ابش داشت از تو سوراخم میومد بیرون و از لای پام اومده بود زیر تخماموخلاصه که خیلی باحال بود.سریع با هم رفتیم حموم و اماده شدیم وراه افتادیم . وسطای ناهار رسیدیم.که کلی هم غر و لند هم شنیدیم اخه نوشابه هم فراموش کرده بودیم.اقا کامی هم بعد از 3 ماه مشهد دانشگاه قبول شد و رفت ولی قبلش یه بار دیگه هم با هم سکس داشتیم که مثل بار اولی نبود ولی اونم توپ بود.مرسی از اینکه خاطرات منو وقت میزارینو میخونین.حتمآ برام نظراتتونو بزارین لطفآ فحش هم ندین.ایمیل منم هست [email protected]نوشته هومن

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *