واسش ساک میزدم خودم ارضا شدم

0 views
0%

سلام دوستان .. داستان یه داستان گی هست از الان گفته باشم . یکم از بدن‌خودم بگم .. توپولم .. گوشتی ولی نه چاق .. سینه هام درشته و کونم‌ هم گوشتی چون توپولم یکم …. ۲۴ سالمه … یه روز حدودا ۲ ماه پیش توی مترو بودم نزدیکیای ایستگاه توپ خونه که همه میدونن چقدر شلوغ میشه … یکم بخاطر خستگی بعد از کار شیطون شده بودم .. ولی کاری نمیخواستم بکنم … وقتی در مترو توی اون استگاه باز شد همه ما فشرده شدیم … یه مرد میان سال ۴۰ ساله از پشت به من‌چسبید … یه عذر خواهی کرد ازم … توی مسیر حس کردم زیادی بهم چسبیده ولی انگار میترسید من جارو جنجال را بندازم … واسه اینکه خیالشو راحت کنم که اوکیه هر کاری دوس داشتی بکن … خودمو از قصد بهش مالوندم برگشتم نگاش کردم و یه خنده ریز کردم … چهره اش برگشت … نباید زیاد تابلو میشد دیگه اون وسط ولی واسه من واضح بود چون شروع کرده بود اروم کون گوشتی‌مو میمالوند و کیر شق شدشو میتونستم‌حس‌کنم … وقتی رسیدیم صادقیه باهام پیاده شد .. گفت نمیدونم پایه هستی یا نه ولی ماشینم نزدیکه تا دم خونت میبرمت بیا با هم بریم‌خلوت و تنها … یه‌آرامش خاصی تو نگاش بود که باعث شد نترسم ازش‌گفتم من خونه ام شهرانه میتونی بری تا اونجا ؟ گفت آره پدر … رفتیم توی پارکینگ مترو صادقیه سوار پرایدش‌شدیم و راه افتادیم … منو برد توی کوچه‌پس کوچه های خیلییی خلوت بلوار کوهسار … بدون اینکه چیزی بگه دستمو بردم رو کیرش از روی شلوار شروع کردم مالیدن … قبل از این که بزاره کیرشو در بیارم .. پیرهن منو کند و شروع کرد مالیدن سینه های سفید و تازه شیو شدم … باعث شد خودمم سیخ‌کنم … کیرش حدودا ۱۴ سانت بود و قلمی … خوراک خوردن بود … شروع کردم به لیسیدن .. نه سرمو فشار میداد نه چیزی … خشن نبود … گذاشته بود من هر کاری دوسس دارم بکنم … عاشق این کارش شدم … شروع کردم با تف زیاد واسش‌ساک زدن … داشت خل میشد که دیدم تف انداخت رو دستش شروع کرد مالیدن کیرم با یه دست … و مالیدن نوک سینه ام با یه دست دیگه … این کار منو دیوونه میکنه .. جوری که تو ۱۰ ثانیه آبم میاد … دستشو از رو کیر خیسم ور داشتم و گفتم فقط سینه‌هامو بمال … با جفت‌ ست جوری آروم ولی حشری سینه های منو میمالید که وقتی داشتم واسش ساک میزدم یه‌گرمایی حس‌کردم توی پایین تنم و یهو دیدم آبم بدون اینکه دست به‌کیرم بزنم پاشید روم … مثل اینکه از این‌صحنه خیلی حشری شده بود که همون لحظه اونم آبش اومد توی دهنم … دیوونه شده بود … بلند بلند آه میکشید … منم تلافی کردم واسش‌ میک زدم که خوووب آبشو خالی‌کنم … تنش میلرزید … منو رسوند دمه خونه ولی شماره بهش ندادم .. دلم میخواست تا همین حد بمونه.امیدوارم خوشتون اومده باشهنوشته Mahdi

Date: September 16, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *