واقعا پریود بود؟

0 views
0%

سلام به همگیقبل از اینکه داستانمو بگم اجازه بدین یه چند تا به اصطلاح نکته بگممن واقعا ناراحت میشم از بعضی آدمای …بذار نقطه چین رو کامل کنم آدمای کس کش و نفهم که میان یه سری کس شر راجع به محارمشون مینویسن.بذار بگم بیناموس،لاشی،عوضی،بی شرف اینجا جای این کس شرا نیست.دارم میگم چون تو نظرات سایت خوندم شاید بعضی ها فکر کنن داستان دروغ باشه ولی واس من اینجوری نیستلزومی نداره که دروغ بگمداستان مال چند سال پیشهفروشگاه لباس داشتیم،از بخت بد ما تونستیم یه شاگرد پیدا کنیم که متاسفانه با پسرای زیادی بود و کلا میتونیم اصطلاح جنده لاشی رو بهش بدیم.البته بچه محلمون هم بود.کلا منو و اون با هم خوب بودیم.لازم به ذکره که چند سالی ازم بزرگتر بود.من همیشه میرفتم فروشگاهو کلا با هم صحبت میکردیم و خوب بودیم با هم البته اصلا باهاش سکسی صحبت نمیکردم.خلاصه بچه محلامون همه میگفتن فلان دختر خرابه و از این حرفا چرا باهاش سکس نمیکنی و از این داستانا دیگه.داستانو خیلی دارم خلاصه میکنم.بعد چند مدت اس بازی یه شب بش گفتم نظرت راجع به سکس چیه؟ خلاصه هی اینور هی اونور گفت خب خوبهاس های زیادی بینمون رد و بدل شد،بالاخره رفتیم تو کار اس های سکسی و من جو جو تو بخورم و از این رفا.یه جورایی راضیش کردم که منو با سن کم واسه سکس بپذیره.دقیق میخوام بگم که خونمون با فروشگاه چفت شدس.بعد اس بازی اون شب چند روز بعدش دقیقا یادم نیست ولی خونمون خالی بود.اس دادم که بیا.مغازرو بست و اود.بعد از اینکه یه مدت با هم گپ زدیمو خلاصه خجالت های منو محافظه کاری از اون دستاشو گرفتم.دقیقا یادمه اون ایستاده بود من شته که بش پیشنهاده رو دادم و اون هی میگفت نه و از این حرفا بالاخره لب رو ازش گرفتم.وقتی لبو ازش گرفتم یادمه دستم همش روی کونش بود.اونم هر دقیقه دستمو از رو کونش میکشید.چشاتون روز بد نبینه پسر خاله هام اومدن گفتن که بیا بریم بیرون.به دختره گفتم تو خونمون باش من میرمو برمیگردم.خلاصه پسر خاله هامو دم در دگ کردم رفتیم تو محل یه گشتی زدمو بعد چند دقیقه اومدم.البته کامپیوترم روشن بود وقتی برگشتم دیدم سر کامپیوترمه.دختره پرده نداشت البته.یادمه یه کاندوم زیر کشوی لباسم قایم کرده بودم اونو برداشتم تو دستام و بهش نگاه کردم گفتم بیا با هم سکس.خلاصه بعد چند دقیقه پتو آوردم و پهن کردم که پشتش اذیت نشه.بعد چند تا لب گرفتن پشت هم خوابوندمش.خواستم اول کاندومو بذارم بعد بکنمش که کاندومو گذاشتم و رفتم که شلوارشو بیارم پایین که زل زد به چشام و گفتنکش پایینپریودممنم همونجا زدم تو سر خودم.بعدش بلند شد و رفت منم در حسرت اولین سکس زندگیمداستان تموم شد ولی بعدش که یامه رفتم پایین بوتیک بم گفت که شورتشو خیس کرده یعنی آبش اومده.حالا من تعجبم که چطور اون پریود بوده آبش هم اومدهخلاصه ما تو سکس موفق نبودیم.نمیدونم نخواست اون روز بهم بده دروغه رو گفت یا اینکه واقعا پریود بوده.البته الان ازدواج کرده و یه پسر هم داره.ان شاالله تو زندگیش موفق باشه.این اولین و آخرین تجربه ی سکس زندگیم بود،البته سکس چه عرض کنم،لب گرفتنو میگم.ولی دختر خوبی بود.شاید از سر سادگیش دچار رفاقت با پسرایی شده که ازش سو استفاده کردن.این داستانو خیلی خلاصه کردم.نمیدونم شما هم داستان نوشتی یا نه ولی نشد جزییاتو براتون بگم.البته ناراحت نباشین.چکیده داستانو بتون گفتم.آرزوی موفقیت واسه ی همه ی شما عزیزان.دوستتون دارم،مواظب خودتون باشید.همگی چش مایین.فعلا نوشته ؟

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *