این داستان اولین سکسمه وقتی که ۱۹ سالم بود. بهترین خاطره زندگیمه. امیدوارم خوشتون بیاد. وقتی داستانای اینجا رو خوندم دلم واستون سوخت گفتم بیام یه چیز بنویسم حداقل کس شر نباشه.تازه وارد دانشگاه شده بودم و خیلی افسرده، چون تو یه شهر دیگه قبول شده بودم و واقعا داغون بودم. همون روزای اول بود که یه پسر خیلی خوش قیافه و خوشگل رو دیدم . یه کم عجیب بود چون پسرای دانشگاه ما خیلی بیخود بودن. اما این چشممو بدجور گرفت. اما دیگه ندیدمش. تا اینکه یه روز اونم منو دید و خیلی آمار میداد و معلوم بود کرم داره. خلاصه رفتم تو کارش با هزار بدبختی شمارشو گیر اوردم و باش دوست شدم. فکر میکردم خیلی لاشی باشه به خاطر اینکه به قیافش اینجوری میخورد. اما وقتی باهاش حرف زدم دیدم اصلآ اینطوری نیستو دقیقا همون پسریه که من میخواستم. خلاصه کلی ذوق کردمو همش با هم حرف میزدیم. هر روز میرفتیم بیرون. عاشقش بودم. از همه نظر دوستش داشتم. صدای مردونه قشنگش، قیافه فوق العاده خوشگلش و اخلاق خیلی خوبش. واقعا دیوونش بودم. هروقت میدیدمش نمیتونستم خودمو کنترل کنم و میخواستم بپرم بغلش. اما متاسفانه نمیتونستم بخاطر اینکه تو این مملکت سگ دونی جنده لاشی بازی اشکال نداره اما نمیشه عشقتو تو خیابون بغل کنی. واسه همین به فکر افتادم که یه جوری باش سکس کنم (دقت کنید من بودم که میخواستم خونه خالی جور کنم) واسم هیچی مهم نبود، این اعتقادات مزخرف که دختر باید آفتاب مهتاب ندیده باشه و این کس شرا رو اصلآ قبول نداشتم. اما اینجوری هم نبودم که هر کی پیدا شد بش بدم. من تا اون موقع سکس نداشتم چون اون شخص مورد نظرم رو پیدا نکرده بودم. نه اینکه بخوام دست نخورده بمونم و از این کس شرا. دختر که مسواک نیست.خلاصه بش گفتم برو دنبال خونه. من خوابگاهی بودم اون هم درسش داشت تموم میشد دیگه خونه نمیخواست. اونم رفت واسم یه خونه پیدا کرد.همون اول دعوتش نکردم که بیاد گفتم پر رو میشه بذار یه کم بگذره ازش مطمئن شم. یکی دو ماه که گذشت منم حسابی خودمو آماده کردم براش. میخواستم دفعه اولم واقعا خاطره انگیز باشه. رفتم حمام همه جامو صافو و صوف کردم. موهامو ریختم دورم و یه آرایش خوشگل و ملایم کردم.(از اینا که خودشونو مثل جنده لاشی ها درست میکنن خوشم نمیاد) به تموم بدنم لوسیون زدم. یه لباس زیر خوشگل سفید با یه لباس خواب صورتی هم پوشیدم. روز بعدش کلاس نداشتم میخواستم یه شب تا صبح با هم باشیم.ساعت حدودا هشت شب بود که در زد. خیلی استرس داشتم. میدونستم خیلی درد داره. اما هیجان زده هم بودم. قلبم دویست تا میزد. جفتمون توافق کرده بودیم که دفه اول بدون کاندوم سکس کنیم. واسه همین از چند روز قبلش قرص میخوردم.وقتی درو باز کردم منو دید گفت عزیزم چقد خوشگل شدی. (من یه کم تپلم، پوستم هم سفیده. نمیخوام از خودم تعریف کنم فقط بدونید انقد قیافم خوب هست که خوشگلترین پسر دانشگاهو تور کنم) یه کم بغلش کردم. بعدش نشستیم رو مبل یه کم حرف زدیم. سرشو گذشت رو شونم منم گردنشو نوازش میکردم، بعد دستامو حلقه کردم دورش چسبوندمش به خودم. اونم دستشو اورد پشت کمرم و محکم بغلم کرد. وای بهترین لذت دنیا همینه که عشقتو بغل کنی. باور کن بعد لباشو گذاشت رو لبم. زبونمو میمکید، لبامو گاز میگرفت، دستاشو میکشید تو موهام. حدود نیم ساعت داشتیم از هم لب میگرفتیم. بعد من گردنشو خوردم، گوششو لیس میزدم با دستم بدنشو میمالیدم. بم گفت بریم رو تخت؟ گفتم بریممنو بلند کرد برد تو اتاق منو خوابوند رو تختم. خودشم اومد خوابید روم. باز شروع کرد به خوردن لبم. بعد صورتمو نوازش کرد.منم تو چشای سبز عسلی خوشگلش نگاه میکردم. پوست روشنی داشت با موهای خرمایی.قد بلند و هیکل مردونه و صدای مردونه تر… واقعن عاشقش بودم و هستم.دستشو گذاشت رو سینم. آروم آروم شروع کرد به مالیدنشون. لباسامو در اورد و سوتینمو کشید پایین. نوک سینم که صورتی کمرنگ بود رو گرفت تو دستش بعد لباشو گذاشت روش شروع کرد به خوردن. لیس میزد و میمکید و گاهی وقتا گاز میگرفت که من یه جیغ کوچولو میزدم. منم آه میکشیدم و لذت میبردم. پیرهنشو در اوردم و بدنشو لیس زدم.بعد اون شورتمو در اورد و کسمو خورد. زبونشو میکشید لای کسم و من داشتم میمردم انقد که حشری شده بودم. بش گفتم بسه بذار من مال تورو بخورم. شلوارشو از پاش در اوردم دیدم به به چه کیری داره. شورتش داشت پاره میشد گفتم یا علی جر خوردم.هیچوقت خوشم نمیومد ساک بزنم و تو فیلما که میدیدم اصلآ خوشم نمیومد. اما خیلی دوسش داشتمو عاشق تموم وجودش بودم. واسه همین با لذت تا جایی که تونستم کیرشو کردم تو دهنم. دورشو لیس میزدم. نوکشو میمکیدم. تو دهنم جلو عقبش میکردم. تا اینکه دیگه خسته شدم باز دراز کشیدم. اومد نشست رو شکمم. کیرشو یه کم مالید و انگشت کرد به سینه هام. بعد اومد جلو تر گذاشتش تو دهنم. خودشو جلو عقب میکرد داشتم خفه میشدم. بعد از چند دیقه پا شد.نمیدونم چیکار کرده بود آبش اصلآ نمیومد. بعد فهمیدم کلن اینجوریه و دیر آبش میاد. خیلی هم آدم هاتیه.دیگه وقتش بود. خیلی میترسیدم. پاهامو از هم باز کردم و زانو هامو خم کردم. یه بالشت هم گذاشت زیر کمرم تا کسم بیاد بالا. قلبم تند میزد. سر کیرشو گذاشت رو کسم هی میمالید بهش. از بالا تا پایین. دیگه داشتم میمردم گفتم بکن توش دیگه زود باش. سرشو گذاشت رو سوراخ کسمو فشار داد. حالا نمیرفت تو که. خیلی کسم تنگ بود کیر اینم گنده. اونم نا مردی نکردو تا جایی که میتونست محکم فشار داد تو. فقط میتونم بگم تو کسم آتیش روشن کردن. خیلی میسوخت. خیلی هم درد داشت. کیرش خونی شده بود. گفت دختر کوچولوی خودم خانوم شد. خانوم خودم. باز کرد تو (به زور) از درد داشتم میمردم. اصلآ فکرشو نمیکردم انقد درد داشته باشه. فقط داشتم از درد ناله میکردم. اونم بیشتر حشری میشد و محکم تر تلمبه میزد. پاهامو با دستش گرفت و منو به سمت خودش کشید. دیگه کیرش تا ته تو کسم بود. یه کم که بیشتر جلو عقب کرد دردش کمتر شد و منم کم کم داشتم لذت میبردم. صدای اه و اوهم بلند شده بود. یه کم که گذشت کیرشو در اورد گفت به پهلو بخواب اونم اومد پشت سرم خوابید. از پشت کیرشو کرد تو کسم باز شروع کرد جلو عقب کردن. دستشو حلقه کرده بود دور بدنم و سینه هامو فشار میداد. من هنوز درد داشتم اما درد با لذت. از اینکه میدیدم عشقم داره با کیرش منو جر میده حس خوبی داشتم. باز دوباره پا شد اومد روم خوابید. یه کم ازم لب گرفت باز کیرشو کرد تو کسم. دهنمو سرویس کرد یعنی. دیگه کم کم بالاخره داشت آبش میومد. گفت میخوام آبمو بریزم تو شکمت دوس داری؟ گفتم اره قربونت برم همش ماله خودمه همشو بریز تو کسم. یه کم تلمبه زد بعد بدنش شل شد یه آه بلند کشید و همونجوری ولو شد روم. چند دیقه تو همون حالت موندیم. بعد لپمو بوس کردو کیرشو کشید بیرون. رفتیم دسشویی یه کم خودمونو پاک کردیم. بعد رفتیم رو تخت. یه کم کس شر رومانتیک گفتیمو همدیگرو بغل کردیم. تا صبح خوابیدم تو بغلش. وای نمیدونین بهترین خواب زندگیم بود. هنوز هم با همیم. و من هر روز بیشتر عاشقش میشم. امیدوارم شما هم یکیو پیدا کنید و ببینید چقد سکس با عشق حال میده.نوشته نینا
0 views
Date: November 25, 2018