حمید هستم 19 ساله از کیشیه خاطره دارم شاید فک کنید کس شعره ماله 20 25 روزه پیشهمن در کیش زندگی میکنم با پدر و مادرم تک پسرمیه روز یکی از دوستانه مادرم به مادرم زنگ زد و گفت میخوایم بریم شمال اگه شما هم هستید با هم بریم همه چی درست شدو با هواپیما زدیم به راه رسیدیم تهران رفتیم خونه همونا ک از اونجا با هم حرکت کنیم دوتا دختر داشتن لونا و ویدالونا18 سال _ویدا هم 26 شوهر داشت من از همون در خونه ک رفتم تو چشم لونارو گرفت همش تو فکرش بودم بعد احوال پرسی از این شعرو ورا رفتیم شام اخه ما ساعت 8 رسیدیم شام رو زدیم خوابیدیم صبح لونا با یه بیدارشو منو از خواب نازم بیدار کرد پاشو ظهره نگاش کردم گفتم الان میام بزا یکم دگه بخوابم گفت پاشو داریم میریم پاشدم رفتم صورتمو بشورم تو دست شویی برگشتم دیدم همه خوابن رفتم تو اتاق زیر پتو دنبال گوشی ساعتو دیدم 5 صبح بود دیدم یه اس ام اس واسم اومده نوشته بود سلام بیدار شدی. 2 هزاریم افتاد. لونا بود اومده بود یه اس خالی به شماره خودش فرستاده بوود رفتم در اتاقش در زدم در باز کرد گفت چی شده گفتم بیداری گفت اره بهت اس دادم نخوابیهیچی نگفتمو رفتم خوابیدم داشتم به خودم میگفتم چی میشد من اینو میکردم. ساعت10با دوتا ماشین راه افتادیم رسیدیم شمال رامسر یه ویلا گرفتیم کنار دریا.رفتیم کس چرخ اومدیم خسته له له شلال شلال پچ پچ خوابیدیم چون جا کم بوود من تو هال خوابیدم دوباره سر صبح با صدای لونا پاشو چقد میخوابی دیدم چهار زانو نشستم دیدم همه خوابن گفتم تو مشکل داری منو بیدار میکنی گفت حوصلم سر رفتهفیتیلو بکش پایین سر نرهگفت با نمک بیا بریم لبه ساحل دور بزنیم منم خوش حال مثه موشک بلند شدم با یه شلوارک یه پیرن سه رب دم در حاضر اونم با یه تاپ بنفش شلوارک سفید یه شال سفید اومد. تو راه قدم زدن بهم گفت ازم خوشش اومده زدیم تریپ دوستی لب اب نشستیم کشوندمش بحث سکسی گفت تجربه ندارم یادم بده شاخ دار شدم گفتم مگه من خدای سکس هستم خندید گفتم ایجوری که نمیشه گفت چطوری فقط چش تو چش بودیم گفتم بریم تو پارکینگ خونه یادت بدم تو راه بهش گفتم تا اخرش هستی گفت اره شک داری گفتم ماشالا. پیش خودم گفتم اخه کس کش تو دگه اخر شهوتی. رسیدیم رفتیم بین ماشین ها هوا ابری تازه داشت خورشید در میامد دست تو دست رفتم سمت لباش چه لبی وای گرفتم دگه دلم نمی خواست ولش کنه یه دستی زدم به سینه هاش دیدم باد کرده در حین مالوندن تاپشو در اوردم به سختی یه سوتین سکسی قرمز شالشم رو زمین تاپ روزمین شلوارکشو کشیدم پایین یه شرت سکسی از اون باحالاش مشکی وای توپ لونا دستشو رسوند به کیرم لبمو ول کرد گفت تیر برق جا دادی تو شلوارکت گفتم اره سوتینو باز کردم چه سینه ای جوون شرو به خوردن وای چه حالی می داد شرتشو کشیدم پایین یه کس خوشکل بدونه مو 10 تیغ کرده بوود با دستم مالیدمش اه اوه میکرد ولی یواش. کیرمو در اوردم گفتم زانو بزن گفتم بزارش تو دهنت گذاشت گفتم لپتو بده تو مثه ماهی داشتم حسابی حال میکردم گفتم پاشو خم شو رو کاپود ماشین گفت حمید میخوای چیکارم کنی گفتم میخوام بکنم داخل هیچی نگفت مادر جنده لاشی کس کش منم فک کردم این جنده لاشی هستو پرده نداره کیرمو گذاشتم دم کسش با خوشحالی فرستادم تو که ناگهان صدایه عجیبی از سیستم صوتی خانوم بلند شد بله یک جیغ بنفش مایل به مشکی سکوت پار کینگو شکست من هنوزم موندم اون موقع چطور کسی صداشو نشنید بعد گفتم یواش کردم تو که گفت دردم اومد من کیرمو نکشیدم بیرون شرو کردم به تلمبه زدن دگه اه اه میکردیم که ابم داشت میومد کشیدم بیرون ابمو ریختم روو زمین دیدم روو کیرم خونه قلبم با سرعت 220 داشت میزد ه نگاهی بهش کردمو گفتم خون گفت کو چرخید دیدم کسش خونی شده. گفتم میگفتی پرده داری اعصاب خراب سری لباسامونو پوشیدیم رفتیم تو خونه به خودم گفتم شک نکن پردرو با میله اوردی پایین اون رووز همش استرس داشتم تا این که قرار شد بر گردیم برگشتیم تهران ماشینه دوست بابامو تحویل دادیم بر گشتیم کیش از دختره خبری نشد همه چیز تموم شد از کناره تخمم رد شد شانس با هام یار بودنوشته حمید
0 views
Date: November 25, 2018